هژيرآزاد، به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: پيشتر مجموعه داستان «كيف» در سال 58 از من روانه بازار كتاب شد كه شامل هفت داستان كوتاه بود. در سالهاي گذشته به دليل خاطراتي كه از داستانهاي اين كتاب داشتم و هم به دلیل ناياب بودن اين اثر، سعي داشتم اين كتاب را پس از سالها تجديد چاپ كنم اما با تاکید ناشر مبني بر كم بودن تعداد صفحات كتاب، تصميم گرفتم تعدادي داستان به كتاب «كيف» بيفزايم.
اين نويسنده و بازيگر توضيح داد: البته در ابتدا چندان موافق به افزودن داستانهاي تازه به مجموعه داستان «كيف» نبودم، زيرا به اعتقاد من، فرم و رسمالخط قديم و جديد با هم تفاوت دارند و اين مساله سبب دو تكه شدن اثر خواهد شد که در مطالعه اثر مشهود است.
وي با اشاره به مسايل موجود در حوزه سينما و تئاتر ادامه داد: موضوع داستانهاي اين كتاب پيرامون تئاتر و سينما، بيمه بازنشستگي اهالي اين حوزه، مشكلات و مسايل حواشي آن است كه برایم در سالهای فعالیتم و زندگی در میان هنرمندان بسیار ملموس بوده است.
وي با بيان اينكه نويسندگي را از بازيگري فراگرفته است، ادامه داد: در دورهاي كه به كلاسهاي بازيگري ميرفتم، موظف بودم بيوگرافي شخصيتي را كه قرار بود بازي كنم، بنويسم. اين مساله و البته كتابهاي بسياري كه در زمان جواني ميخواندم، مرا به نوشتن تحریک كرد.
هژيرآزاد با اشاره به اينكه نخستين داستانهايش در سالهاي دهه 50 در مجلات منتشر ميشد، توضيح داد: چاپ داستانهايم مرا براي نوشتن بيشتر و بهتر تشويق ميكرد. با پایانیافتن گرفت و گيرهاي زمان پيش از انقلاب، توانستم مجموعه داستان «كيف» را روانه بازار كتاب كنم.
به گفته وی، اين مجموعه، شامل 14 داستان كوتاه به نامهاي «گل كاشتي»، «بازيگر در دادگاه»، «اشك سينمايي»، «كار دُرست»، »حرف نزن»، »تئاتر شهر»، «كيف»، «رهايي»، «حق»، «رابطه»، «مقصر»، «سينما»، «خروس طلايي» و «سر پياز، ته پياز» است.
در بخشي از داستان «تئاتر شهر» این کتاب آمده است: «سرشب، در يكي از غذاخوريهاي خيابان وليعصر شمالي سفارش غذا دادم و به انتظار نشستم. چشمم به بروشوري روي ميز افتاد. آن را باز كردم. بروشور نمايش در تئاتر شهر بود. بروشور نفيسي بود؛ از نوع كاغذ گرفته تا عكاسي هنري و چيدمان مطالب با ارزشي كه نمايش و عوامل آن را معرفي ميكرد. همه و همه در حد اعلا و حرفهاي بود. تا غذا آماده شود آن را خواندم.»
در بخشي از داستان «رهايي» نیز ميخوانيم: «شب از نيمه گذشته بود كه داخل كوچه شدم. به خانه چيزي نمانده بود. تكتك از پنجرهها كورسويي بيرون ميزد. ابر غليظي هوا را پوشانده بود. كوچه كز كرده و در آغوش مهي رقيق به خواب رفته بود. جز صداي شرشر مدام آب ترياكي رنگ داخل جوي كه به ديوارهاي كاهگلي و آجري مرطوب مويه ميكرد و زوزهي چند سگ از دور، چيزي شنيده نميشد. قنديلهايي كه از ناودانها آويزان بود، قطرهقطره اشك ميريختند...»
کاظم هژیرآزاد، نويسنده، بازيگر تئاتر و سينما متولد فروردین ۱۳۲۹ در تهران است. وي كه فراگيري هنر بازيگري را از سال آخر دبیرستان آغاز كرده، تک پردهاي به نام «سوسنگرد» با موضوع جنگ تحمیلی و مجموعه داستاني به نام «کیف» را روانه بازار كتاب كرده است.
وي كه درباره نقد تئاتر و مسايل مربوط به صنف تئاتر در مطبوعات مينويسد، هم اکنون عضو هیات مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر و همچنین عضو هیات مدیره خانه تئاتر است.
مجموعه داستان «مقصر و داستانهاي ديگر» در 128 صفحه، با شمارگان هزار و 100 نسخه، به قيمت شش هزار و 400 تومان و از سوي انتشارات افراز منتشر شد.
یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۹
نظر شما