ساموئل بارکلی بکت، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی، برنده جایزه نوبل ادبیات و خالق آثاری چون «در انتظار گودو» و «فاجعه»، ۱۰۲ سال پیش در ۱۳ آوریل ۱۹۰۶ میلادی، دیده به جهان گشود._
این نمایشنامهنویس دهها سال درپاریس به صورت مهاجرزیست و بسیاری از آثار خود را به زبان فرانسه نوشت.از او به همراه اوژن یونسکو به عنوان یکی از پایهگذاران و نظریهپردازان تئاتر ابزورد ناممیبرند. اما بکت خلاف یونسکو نه از طریق حذف منطق و قانون علیت در دیالوگ، بلکه به دلیل غیبت یک وابستگی قابل فهم درمتن و دیالوگها بایکدیگر، ابزورد بودن زندگی انسان غربی و جهان را نشان میدهد.
کمیته نوبل دلیل اعطای جایزه به وی در سال ۱۹۶۹ را: «اوج هنری آثار با تکیه برموضوع تنهایی انسان مدرن» اعلام کرده است. همچنین از بکت به عنوان نخستین نمایشنامهنویس مدرن زبان انگلیسی نام میبرند.
در مورد زندگی شخصی بکت گفته میشود که از دوران نوجوانی همواره احساس اندوه و تنهایی میکرد،زندگیاش را ساعتها در رختخواب میگذراند و از معاشرت و همصحبتی با مردم، گریزان بود. وی پس ازمهاجرت به پاریس در سال ۱۹۲۸ با جیمز جویس دیگر نویسنده ایرلندی آشنا شد. دوستی این دو رو به فزونی گذاشت و سرانجام هرکدام سبک ادبی خاصی را به وجود آوردند. جویس با خلق رمانهای خود سبک ادبی سیلان ذهن در رمان را به کار گرفت و بکت در نمایشنامه، تئاتر ابزورد را معرفی کرد.
از وی نمایشنامههایی چون «در انتظار گودو» (۱۹۵۲)، «دست آخر» (۱۹۵۷)، «آخرین نوار کراپ» (۱۹۵۸)، «من نه» (۱۹۷۲)، «فاجعه» (۱۹۸۲)، «چی کجا» (۱۹۸۳) و رمانهایی مانند «مورفی» (۱۹۳۸)، «وات» (تالیف: ۱۹۴۵، انتشار ۱۹۵۳)، «مولوی» (۱۹۵۱)، «مالون میمیرد» (۱۹۵۱)، «نامناپذیر» (۱۹۵۳) باقی ماندهاند.
همچنين وي دو مجموعه شعر با نامهای «هوروسکوپ» و «آنچه واژه هست» از خود به یادگار گذاشته است.
برخی از این آثار توسط مترجمانی چون نجف دریابندری، علیاکبر علیزاد، تینوش نظمجو، مصطفی عابدینیفر، اصغر رستگار، مهدی نوید و علی حاتم، به زبان فارسی ترجمه شدهاند و برخی از آثار نمایشی بکت نیز در ایران روی صحنه بازسازی و اجرا شده اند.
همچنین سال گذشته انتشارات بریتانیایی «فابر اند فابر» حق انتشار آثار نثر و شعر «ساموئل بکت» را خرید. این اتفاق در حالی روی داد که ۵۰ سال پیش این انتشارات از قبول انتشار آثار این نویسنده ایرلندی به استثنای نمایشنامههایش سر باز زده بود.
نظر شما