پنجاهمین سالگرد انتشار رمان «خاطرات آینده» نوشته النا گاررو نویسنده مکزیکی گرامی داشته شد.-
در این مراسم که باحضور نویسندگانی چون پاتریسا روساس لوپاتگی، سیلویا مولینا، هرنان لارا زاوالا، آنا گارسیا برگوئا، خوآکین دیز کانه دو و هکتور اورستس آگیلار برگزار شد، نیم قرن انتشار این رمان که تاریخ کشور را به سبک رئالیسم جادویی به خوبی به تصویر کشیده و از ارزشمندترین آثار نوشته شده توسط یک نویسنده زن مکزیکی در قرن بیستم محسوب میشود، گرامی داشته شد.
به گفته پاتریسیا روساس لوپاتگی، شرح حال نویس گاررو، وی به هنگام نوشتن این رمان در فاصله سالهای 1951 و 1953 در شهرهای پاریس (فرانسه) و برنا (سوییس) از بیماری رنج میبرد و اصلا به فکر انتشار اثرش نبود، چون بنا بر درخواست خانوادهاش آن را نوشته بود. به عقیده لوپاتگی، رمان «خاطرات آینده» نوع دیگری از حماسه اودیسه است.
این رمان که در نوامبر سال 1963 توسط خوآکین مورتیس در مجموعه «رمان نویسان معاصر» چاپ شد، در سطح جهانی دارای برجستگی خاصی بود، زیرا آغازگر سبک رئالیسم جادویی در آمریکای لاتین محسوب میشد. ساختار حلقوی نوشتار، دستکاری تخیلی زمان و فضا و زبان شاعرانه خاص رمان هم بسیار مورد توجه قرار گرفت.
سرخپوستان محور اصلی رمان «خاطرات آینده» را تشکیل میدهند و به همین دلیل نویسنده در آن تنوع فرهنگ ها در مکزیک را در قالب دو چهره متفاوت منعکس کرده است؛ یکی سنت غربی و دیگری تفکر سرخپوستی.
اوکتاویو پاز، نویسنده فقید مکزیکی و همسر النا گاررو زمانی در مورد این رمان گفته بود: این رمان یکی از ارزشمندترین و کاملترین آثار ادبیات آمریکای لاتین محسوب میشود و در آن، النا از خیانتهایی که در انقلاب مکزیک رخ داده و از ساختار شکنیهای جنگ کریسترا در این کشور سخن گفته است؛ سخنانی که برخلاف وقایعی است که در تاریخ رسمی کشور نگاشته شده است.
لوپاتگی نیز در این مورد گفت: این رمان به بررسی چگونگی خیانتهای صورت گرفته در انقلاب مکزیک پرداخته و بیانگر این مطلب است که جنگ کریسترا، یک جنبش کاملا ساختگی توسط کسانی بود که در قدرت باقی ماندند و هدف از آن مخالفت با مزرعه داران، کشاورزان و زاپاتیست هایی بود که ادعای مالکیت زمینها را داشتند.
سیلویا مولینا، نویسندهای که رابطه نزدیکی با گاررو داشت در مراسم گرامیداشت این اثر به بیان نحوه آشناییاش با او در پاریس در سال 1961 پرداخت و گفت: هنگامی که این رمان منتشر و بعدها برنده جایزه خاویر بیائورریتیا شد، من بسیار شگفت زده شدم و با خواندن آن علاقه زیادی به ادبیات و به خصوص آثار النا پیدا کردم.
وی با اشاره به اینکه گاررو سال ها با او معاشرت داشت گفت: رمان «خاطرات آینده» را در دهه هفتاد قرن بیستم خواندم و به نظرم این رمان همانند منشوری است که نور را از هم تجزیه میکند ولی به جای رنگ، زمانهای متفاوت از این منشور پخش میشدند. این رمان بهترین رمان نوشته شده توسط یک زن در قرن بیستم است.
هرنان لارا زاوالا، از دیگر نویسندگانی که در این مراسم حضور داشت، در مورد رابطه ایکس تپک، روستایی که بسیاری از اتفاقات غمانگیز مکزیک در طول جنگ کریسترا در آن رخ داده بود صحبت کرد. وی گفت:به دلایل مختلفی انتشار این اثر باعث شگفتی من شد ولی مهمترین دلیل آن نقطه نظر روایی و ذهنیت و تجسم غنی النا گاررو بود. در واقع ویژگی اصلی این رمان صدای روایی آن است و شاید همین باعث شود که رمان در سبک رئالیسم جای بگیرد. ولی چیزی که بسیار عجیب است دیدگاه روایی در جایی است که ایکس تپک همانند یک انسان به شخصیت اصلی رمان که درد زیادی را متحمل شده، تبدیل میشود.
به عقیده لارا زاوالا، النا گاررو از بزرگترین نویسندگان دنیا بود و برای درک بهتر وسعت آثار او باید عمیقتر به مطالعه آنها پرداخت.
در ادامه بحث، آنا گارسیا برگوئا به شرح نخستین گرایشهای خود به النا گاررو پرداخت و گفت: داستانهایی که در کتاب «هفته رنگها» خواندم باعث علاقه و تمایل من به آثار و شخصیت گاررو شد و بعدها به خواندن رمان «خاطرات آینده» پرداختم. به عقیده من این رمان از بزرگترین رمانهای مکزیک در قرن بیستم است و جزو شاهکارهای ادبیات مکزیکی محسوب میشود.
النا گاررو از بزرگترین نویسندگان مکزیک و از چهرههای تاثیرگذار در ادبیات آمریکای لاتین است. از آثار مهم او میتوان به «خانهای کنار رودخانه»، «قلبی در یک سطل زبانه» و «خواهر دوست داشتنیام، ماگدالنا» اشاره کرد. وی برنده جوایزی همچون جایزه سورخوآنا د لاکروز در سال 1996 و جایزه گریخالبو در سال 1989شد. او در سال 1998 بر اثر سرطان ریه درگذشت.
نظر شما