کتاب «بیش از چند نفر: روایتی کوتاه از زندگی شهید عباس جولایی» در قالب مجموعه کتابهای «سرداران» از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شد. مخاطب در این کتاب با فعالیتهای مهم و تاثیرگذار شهید جولایی در هشت سال دفاع مقدس، مانند نصب بزرگترین پل تاکتیکی آشنا میشود._
نویسنده کتاب «بیش از چند نفر» زندگی شهید جولایی را در قالب خاطره با روایت اول شخص در چهار فصل نوشته است.
ماجرای کتاب از زندگی سید حسن، پدر شهید عباس جولایی در اصفهان آغاز میشود و مخاطب در همان صفحههای آغازین کتاب با زندگی مرد حلبیسازی آشنا میشود.
برای این پدر آموزش قرآن، خواندن نماز، کمک به افراد نیازمند و انجام فعالیتهای روزانه بر اساس نظم و مقید بودن به مسایل دینی در کسب و کار مهم است و تاثیر آنها در ادامه خاطرات و با روند رشد و شکلگیری زندگی عباس جولایی نمایان میشود.
در ادامه خاطرات، مخاطب میبیند که عباس جولایی و شش برادر دیگرش به گفتههای پدر گوش میکردند، اما عباس تفاوت بارزی با برادرانش داشت.
او بازیگوش و عاشق فوتبال بود و در بیشتر موارد، اموری را که از جانب پدر به او سپرده می شد به دلیل بازیگوشی درست انجام نمیداد و توبیخ میشد. علاقه وافر عباس جولایی به فوتبال و گرفتن حق خود و دیگران، یادگیری شغل پدر و وظایفی که نسبت به برادران کوچک خود داشت، محورهای دیگری از خاطرات کتاب «بیش از چند نفر» را تشکیل میدهد.
ورود عباس جولایی به فعالیتهای انقلابی از زمان شروع فعالیتهای مذهبی او در مساجد و برگزاری کلاس آموزش قرآن و مطالعه کتابهای دینی آغاز میشود.
وی در سال 1342 با آمدن به تهران و آشنایی با دوستان برادرش اسدالله، وارد مجموعه هیات موتلفه شد. اسدالله در جلسات مذهبی شرکت میکرد و عباس را با خودش میبرد. عباس در کنار فعالیتهای انقلابی به تحصیل و کار مشغول شد و شرکت در تظاهرات و پخش اعلامیه، نمونهای از کارهای او در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است.
استعداد عباس جولایی در ساخت و ساز خانه زمانی شکوفا شد که در شرکت ساختمانی همگرد، مسوول ساخت مجموعه آپارتمانی شد که در زیر زمین آن قناتی وجود داشت و زمین بعد از مدتی نشست کرد. اما آنقدر بتنریزی و ساخت پی و اسکلت خوب انجام شده بود که برای ساختمان هیچ اتفاقی نیفتاد.
رفتار او با کارگران هم بسیار دوستانه و صمیمی بود و همین شیوه رفتاری باعث شده بود تا کارگران اشکالات را با جان و دل بپذیرند. وی بعدها از همین شیوه در فعالیتهای بعدی خود بهره گرفت.
عباس جولایی، دوسال بعد از آمدن به تهران ازدواج کرد و بعد از پیروزی انقلاب فعالیتش را در مسجد لواسانی ادامه داد و عضو کمیته انقلاب اسلامی شد. سپس با توجه به سابقه کاری در شرکت ساختمانی، به قسمت فنی، مهندسی سپاه پاسداران پیوست و با کسانی همکار شد که بعدها هسته اصلی فعالیتهای مهندسی، رزمی را در سالهای دفاعمقدس تشکیل دادند.
وی اوایل سال 1359 به عنوان نیروی داوطلب برای مبارزه با نیروهای مسلح ضد انقلاب به غرب کشور رفت و بعد از مدتی کارهای نظارتی و پشتیبانی را بر عهده گرفت.
در دوره فعالیت خود در کرمانشاه ساختمانهای سپاه پاسداران در بسیاری از شهرهای غرب کشور و نیز زاغههای مهمات را ساخت. در لابهلای خاطرات کتاب «بیش از چند نفر» میتوان دوستی و اقدامات او را در کمک به رفع مشکلات رزمندگان هم دید.
در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عباس جولایی، مسوول آموزش و نصب پلهای تاکتیکی جنگ بود و یکی از این پلها در عملیات خیبر و دیگری در عملیات بدر نصب شد. پس از نصب پل تاکتیکی در هور العظیم، رادیو آمریکا درباره آن اعلام کرد: «بزرگترین پل تاکتیکی در تمام جنگها به وسیله ایرانیها نصب شد.»
در بخشهای پایانی کتاب و با گذری بر زندگی خانوادگی عباس جولایی، مخاطب با اخلاق و رفتار او با فرزندان و اقوام آشنا میشود. تاثیر شهید جولایی در تعلیم احادیث و قرآن به فرزندانش و نحوه تشویق آنها به خواندن نماز و حفظ سورههای قرآن قطعههای مهمی از کتاب است. در پایان کتاب هم 6 تصویر از شهید عباس جولایی گنجانده شده است.
جولایی مدیر کلی پشتیبانی مهندسی وزارت سپاه را بر عهده داشت که هنگام انجام ماموریت در سال 1365 به شهادت رسید.
کتاب «بیش از چند نفر: روایتی کوتاه از زندگی شهید عباس جولایی» در قطع پالتویی و 112 صفحه با شمارگان 3300 نسخه و بهای 42 هزار ریال از سوی انتشارات روایت فتح روانه بازار نشر شد.
نظرات