ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
آندرهآ وستون یک دختر سفید پوست 17 ساله بود که به یک روانشناس بالینی متخصص اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات خوردن، ارجاع شده بود. آندرهآ در زمان ارزیابی اولیهاش دانشآموز سال آخر دبیرستان بود. والدین او، خانم و آقای وستون، آندرهآ را برای آنچه که به عنوان «رفتار بسیار نامعمول» توصیف میکردند، ارجاع دادند. آقای وستون تماس تلفنی اولیه را با روانشناس برقرار کرده و گفت خواهر آندرهآ مچ او را در حین خوردن یک حجم قابل توجه از خوراکیهای شیرین گرفته است. این رویداد بسیار نگرانکننده بود، چون آندرهآ پس از آن سیلی محکمی در گوش خواهرش نواخته بود و این کاری بود که قبلاً سابقه نداشت. همچنین آقای وستون ادعا کرد که آندرهآ تحریکپذیر، گوشهگیر و جنجالی شده است. رابطه او با دوست پسرش پرتلاطم و یکی از منابع تنش میان او و والدینش بود. علاوه بر این آقای وستون گفت که آندرهآ تمایلی برای شرکت در درمان ندارد و فقط به شرطی حاضر به این کار میشود که تمام اعضای خانواده حضور داشته باشند.
صفحه 94/ مورد پژوهشی در اختلالات رفتاری کودکان / کریستوفر کرنی/ ترجمه علی نیلوفری/ انتشارات کتاب ارجمند/ چاپ اول/ سال 1391/ 344 صفحه/ 12000 تومان
نظر شما