ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
وقتی تو از دریا آمدی
نور و باد
در جَنگ بودند
بر سرِ معاشقه با امواج
و تنِ تو هنوز طعمِ نمک میداد
و کلام در بخارایِ دریایی مدفون
خورشید
زمان را بیرون پَراند
تا تنها آتش باشد
و سنگِ زمان رویِ آبهایِ دریاچههایِ زمین لغزید و
فرو رفت به هم جواریِ سکونِ صدفها و
کنج کاویِ ماهیان و
اسبهایِ دریاییِ جوان
که تُک میزنند بر
تا بسایند سنگِ زمان را
ـ تُف شده از دهانِ آتش ـ
در فواصلِ بازیِ زمان با آب
طوفان شد
نوح زاییده شد
و جانوران به میانِ درختان گریختند
آنگاه قرارهای عاشقانه
در سایههایِ نازکِ امواجِ موج
و شکمهایی برآمده از عشق
کاش در رویا میزاییدیام
تا وقتی که نیستی
از جنسِ تو باشم
صفحه 67 و 68/ در ابتدای افتادن یک لیوان(مجموعه شعر)/ ابوالفضل حسینی/ موسسهی انتشارات بوتیمار/ چاپ اول/ سال 1391/ 80 صفحه/ 3900 تومان
نظر شما