نشست «ایران ورجاوند» با موضوع نقد و بررسی آثار زندهیاد استاد مرتضی ثاقبفر، سهشنبه (8 اسفندماه) در تالار باستانیپاریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد. در این مراسم استادان به بررسی کتابهای ثاقبفر و تبيین آرا و نظر وی در حوزههای تاریخ ایران باستان، اسطوره، هویت ایرانی و مساله ملیت در ایران پرداختند.-
در این نشست حسن رضایی باغبیدی با گرامیداشت یاد و خاطره ثاقبفر اظهار کرد: وی عشق و علاقه بسیاری به تاریخ و فرهنگ ایران باستان داشت و کتابهایی که تالیف و ترجمه کرد، همگی نشان از آن دارند. این آثار به دوره ایران باستان و بهویژه دوره هخامنشی اختصاص دارند.
وی با اشاره به کتاب «دین مهر در جهان باستان» نوشته ثاقبفر به سخنرانی با موضوع «نویافتههای کتیبه بیستون» پرداخت و گفت: کتیبه بیستون که بزرگترین سنگنوشته دنیاست و به لحاظ تاریخی و باستانشناسی اهمیت بسیاری دارد، بهدستور داریوش هخامنشی کنده شد. این اثر به داستان چگونگی برتختنشینی داریوش و سرکوب آشوبها و شورشیان پرداخته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به داستان زندگی داریوش هخامنشی افزود: داریوش در سال 550 پیش از میلاد متولد شد و در 28 سالگی به پادشاهی رسید. براساس کتیبه بیستون و نقل هردوت، تاریخنگار یونانی، پس از کوروش، کمبوجیه به پادشاهی رسید و برادرش بردیا را برای جلوگیری از ادعای جانشینی بهقتل رساند. هنگامی که برای فتح مصر به آن کشور لشکرکشی کرد، فردی بهنام گئوماته که شباهت زیادی با بردیا داشت ادعای پادشاهی میکند.
این پژوهشگر ادامه داد: در این هنگام، دایوش با همکاری چند تن از بزرگان هخامنشی، پس از مرگ مشکوک کمبوجیه در مصر، گئوماته را بهقتل میرسانند و با حمایت سران هخامنشی بهتخت مینشیند. همزمان با این مساله، آشوبهای بسیاری در سراسر ایران رخ میدهد و کتیبه بیستون چگونگی سرکوب و دستگیری این شورشیان را شرح میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان کرد: کتیبه بیستون به سه زبان، ایلامی در سمت راست و ترجمه متن ایلامی، به گویش بابلی (در زبان آکدی) در سمت چپ، همچنین زبان فارسی باستان در پایین کتیبه نوشته شده است اما این ترجمهها تفاوتهایی نیز با هم دارند.
وی اظهار کرد: نوشته فارسی کتیبه بعدها به آن افزوده شده و در سمت راست کتیبه نیز یک شورشی از سکاهای تیزخود (بهدلیل کلاهخودهایی که بر سر میگذاشتند، به این نام خوانده میشدند) که در سالهای دوم و سوم سلطنت داریوش دست به شورش میزنند در زنجیر تصویر شده است.
رضایی باغبیدی بیان کرد: برای افزوده شدن نقش سکایی به این کتیبه بخشی از تحریر ایلامی آن صاف شد و پس از آن دوباره در پایین خط ایلامی افزوده شد. باستانشناسان بسیاری تلاش کردند تا نوشتههای این کتیبه را بخوانند. در بابل و مصر نیز کتیبه و پاپیروسهایی پیدا شدند که با نوشتههای این کتیبه مطابقت دارند. پرسشهای بسیاری درباره این کتیبه و موارد مشابه آن بهوجود آمد که پاسخهایی برای آنها داده شده است.
این استاد با اشاره به سوالهای باستانشناسان افزود: برخی معتقدند که متن به زبان آرامی نوشته شده و روی پوست به دست حکاک کتیبه داده شده تا آن را حک کند. از سوی دیگر بسیاری معتقدند که نوشتن فارسی به خط آرامی غیرممکن بوده است. شواهدی که از نقش رستم بهدست آمد، چند واژه فارسی باستان را نشان میدهد که به خط آرامی نوشته شدهاند و این مساله را رد میکند. باستانشناسان بسیاری خط میخی را اختراع این دوره و بهدستور داریوش هخامنشی میدانند.
مدیرگروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران با اشاره به نظریههای دانشمندان این حوزهها درباره یافتههای بهدست آمده از بیستون گفت: دو موضوع اساسی در کتیبه بیستون وجود دارد. نخست آنکه ترجمه واژهها «نامونافه» بهمعنای شجرهنامه است و «هودا» نیز معنای خودنهاد یا ویژگیهای شخصیتی دارد.
رضایی باغبیدی در پایان بیان کرد: داریوش، همانگونه که در کتیبههای بنای مقبرهاش نیز دیده میشود دستور داد تا علاوه بر داستان سرکوب شورشها، شجرهنامه و ویژگیهای شخصیتیاش را به سرزمینهای تحت فرمانش ببرند و نکته دیگر اینکه با وجود تایید این مساله که داریوششاه دستور ابداع خط فارسی باستان را داده است، با اینحال، هیچ سرنخی از این مساله را نمیتوان در کتیبه بیستون بهدست آورد.
ترجمههای ثاقبفر به زنده نگهداشتن تاریخ ایران کمک کرد
حمید احمدی سخنرانی بعدی این مراسم با اشاره به کتاب «شاهنامه فردوسی و فلسفه تاريخ ايران» نوشته ثاقبفر، درباره موضوع «اساطیر و هویت ایرانی» سخن گفت و اظهار کرد: در تاریخ ایران باستان دو تفسیر سنتی و مدرن وجود دارد. در تفسیر سنتی، چهار دوره پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان قابل شناسایی است که دو دوره نخست اسطورهای و دو دوره دیگر تاریخی است.
وی گفت: از سوی دیگر تفسیر مدرن که از دوره قاجار و پس از آن مطرح میشود، مادها و هخامنشیان سر از تاریخ ایران باستان برمیآورند. از این دوره به بعد، تلاشهای بسیاری برای تطبیقسازی پیشدادیان و کیانیان با مادها و هخامنشیان صورت میگیرد.
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: مساله مهم که در حال حاضر با آن روبهروییم، غوغای جهانی شدن و هجوم وسایل ارتباط جمعی و فرهنگهای غیرایرانی است. پس از اسلام نیز در ایران، چنین مسایلی مطرح شد و دانشمندان برجسته آن دوران تلاش کردند با ترجمه متنهای ایرانی به عربی، جلو از میان رفتن آنها را بگیرند. این مساله که ناشی از سلطه سیاسی آن دوران بود، باعث شد تا میراث ایرانی به نسلهای آینده انتقال پیدا کند.
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی با اشاره به هژمونی فرهنگ و دین در دوران ورود اسلام به ایران افزود: افرادی مانند ابنمقفع از نخستین کسانی بهشمار میروند که با ترجمه آثار ایرانی به عربی این نهضت را آغاز کردند. «خداینامه»، « التاج فی سيره انوشروان» و «نامه تنسر» از نخستین ترجمههاست. پس از این مرحله اعرابی نیز که جذب فرهنگ ایران شده بودند، نوشتن تاریخ ایران را آغاز میکنند و بهویژه بخشهای اسطورهای ایران را بار دیگر زنده میکنند. این تاثیر بهحدی است که طبری برای نوشتن تاریخ ایران به آنها استناد میکند. ابنندیم، ثعالبی، محمد بن المثنی و سیف بن عمر از این دستهاند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان کرد: تاریخ ایران تا پیش از اسلام شفاهی بود و برای محفوظ ماندن، نیاز به مکتوب شدن داشت. بسیاری میاندیشند که فردوسی نخستین کسی است که دست به نوشتن این تاریخ زد، در حالیکه پیش از وی افرادی مانند رودکی در شعرهایش به تاریخ ایران پرداخته است.
وی توضیح داد: عنصر معنوی که دین اسلام به ایران وارد کرد باعث شد تا تفسیرهای تاریخی با دیدگاه دینی پیوند بخورد و بهطور مثال هنگامی که در قرآن مساله آفرینش و حضرت آدم(ع) مطرح میشود، آن را با کیومرث همسو میدانند. همین امر باعث شد تا برخلاف مصر و دیگر کشورهایی که اسلام به آنها وارد شد، فرهنگ و اسطورههای ایرانی حفظ شوند.
احمدی با اشاره به آثار ترجمه و تالیفی زندهیاد ثاقبفر گفت: چهار گروه نقش مهمی در زنده نگه داشتن میراث ایران داشتند. مترجمان مانند ابنمقفع، تاریخنگاران مانند طبری، شاعران که بیشترین بازتابدهنده میراث اسطورهای ایران بهشمار میروند. همچنین گروهی از روحانیان نیز نقش بسیاری مهمی در انتقال فرهنگ ایران در دورههای تاریخی بهویژه پس از ورود اعراب و حمله مغولان به ایران داشتند. زندهیاد ثاقبفر نیز با ترجمههایی که انجام داد در راستای این رسالت گام برداشت.
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: متاسفانه آثاری مانند «گرشاسبنامه» مهجور ماندهاند در حالیکه بخش بسیاری از تاریخ اسطورهای ایران را دربردارند. همچنین رستم بهعنوان چهرهای اسطورهای در اشعار دیگر شاعران ایران از رودکی تا فردوسی حضور همیشگی دارد.
این پژوهشگر بیان کرد: در دوره معاصر نیز ابوالقاسم انجوی شیرازی از مردم خواست تا به معرفی فردوسی و رستم بپردازند که با استقبال بسیاری روبهرو شد و دو کتاب «مردم و شاهنامه» و «مردم و فردوسی» نتیجه این پژوهش وی بهشمار میروند. این درهمتنیدگی دین در اسطوره ایرانی باعث شده تا در شعر برخی شاعران رستم و حضرت علی(ع) در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پایان افزود: چالش بزرگ این روزگار، جهانی شدن است و این باعث شده تا نسل جدید بسیاری مسایل را به فراموشی بسپارند. باید به تاریخ و اسطورههایی که از پس سدههای بسیار به ما رسیده است، توجه کنیم. متاسفانه در کتابهای آموزشی خبری از این آموزهها نیست و امیدوارم بازسازی فرهنگی ایران دوباره از نو رخ دهد.
هوشمندي ثاقبفر در مساله مليت
احسان هوشمند، آخرین سخنران نشست «ایران ورجاوند» با گرامیداشت یاد و خاطره زندهیاد ثاقبفر به ارایه سخنانش با موضوع «پیشگفتاری بر شناخت اقوام ایرانی» پرداخت و گفت: ثاقبفر در مقاله «ناسیونالیست ایرانی و مساله ملیت در ایران» که در کتاب مجموعه مقالاتش با نام «بنبستهای جامعهشناسی» منتشر شد، بسیار هوشیارانه به بررسی وضعیتی پرداخت که در سالهای پس از آن گریبان همسایگان ایران را گرفت.
کارشناس مسایل قومی با نگاهی به نقشه ایران و توزیع وضعیت و پراکندگی اقوام در ایران اظهار کرد: در سدههای اخیر از حوزه تمدن ایران، بخشهای بسیاری جدا شدند و سیاستهای جداکنندگان آنها بر این اساس بود تا عناصر هویت ایرانی به سرعت پالایش شوند. بهدنبال جنگ جهانی اول و دوم، تحولاتی در منطقه رخ داد که باعث فروپاشی عثمانی شد و بهوجود آمدن کشورهای جدید، اختلافهای تازهای به ارمغان آورد. این مسایل و بهوجودآورندگان آنها، تلاش گستردهای برای از بین بردن عناصر فرهنگی ایران انجام دادند.
وی با اشاره به تغییر کتابهای درسی پس از انقلاب در حوزه علوم انسانی و تاریخ گفت: متاسفانه تغییر کتابها بهویژه در حوزه تاریخ چهرهای از گذشته ایران بهتصویر کشیده که جز نفرت از گذشتگان سود دیگری ندارد. روایت تاریخ از قاجار نیز از پهلوی به ما رسیده که مخدوش است؛ تاریخ ایران جز شاهان و حرمسراها و ظلم و ستم آنان، چهره دیگری ندارد. این بیمهری از سوی نظام آموزشی دیگر رغبتی در نسل جدید برای نگاه همدلانه به تاریخ ایران باقی نمیگذارد.
مسعود لقمان، دبیر نشست «ایران ورجاوند» نیز در این مراسم با خواندن بخشی از زندگینامه زندهیاد مرتضی ثاقبفر گفت: متاسفانه ثاقبفر ناچار بود برای تامین زندگی دست به ترجمه بزند اما علاقه بسیاری داشت تا دیدگاهش از تاریخ ایران را به رشتهتحریر درآورد که بهصورت کامل انجام نشد.
این نشست با نمایش فیلمی از سخنرانی زندهیاد ثاقبفر آغاز شده بود.
نظر شما