به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، كتاب «طراحي مدل خط مشيگذاري فرهنگي در آموزش عالي، حاصل پژهشي علمي و دقيق پيرامون اصول سياستگذاري در حوزه فرهنگي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي است و منبع مهمي براي شناخت ساز و كارهاي فعاليت فرهنگي در محيطهاي دانشگاهي ميتواند محسوب شود.
مخاطبان اين كتاب، روساي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي و مديران فرهنگي كشورند كه براي برنامهريزي و اجراي برنامههاي مناسب فرهنگي و اجتماعي دانشگاهها ميتوانند از نظرات سازنده مولف اين كتاب استفاده كنند.
استيونسن در كتابي به نام «شهروندي فرهنگي» مقالهاي دارد به نام «سه گفتمان سياست فرهنگي» كه شامل گفتمانهاي دولتي، بازاري و جامعه مدني است. در گفتمان دولتي فرض بر اين است كه همه چيز متمركز است و دولت براي تحقق اهدافش وارد عرصه خصوصي ميشود. وقتي امر فرهنگي عين امر اقتصادي معنا شود، گفتمان بازاري شكل ميگيرد و شكلگيري انواع سازمانهاي جامعه مدني كه از طريق آنها كنشهاي فرهنگي به وجود ميآيند، نوع گفتمان جامعه مدني را پديد ميآورد.
به نظر ميرسد سياستگذاري فرهنگي در ايران تلاقي ميان دو گفتمان اول و سوم است. اين كتاب در چهار فصل تدوين شده كه فصل نخست با نام «درآمدي بر فرهنگ» با تقسيمبندي انواع تعاريف از فرهنگ، تشريح برخي از تعريفها، روش كشف، فرهنگ در نظريههاي مختلف جامعهشناسي، ساختارگرايي، كاركردگرايي، جايگاه فرهنگ در نظريه عام كنش و كنش متقابل نمادين، خطوط اصلي ديدگاه متقابل نمادي، برداشت از جايگاه فرهنگ در نظريه كنش متقابل نمادين، مروري بر جايگاه فرهنگ در نظريههاي اصلي جامعهشناسان، عناصر و روابط دروني نظام فرهنگ و ويژگيهاي فرهنگ، تفكيك ميشود.
فصل «درآمدي برفرهنگ» به مقوله فرهنگ و انواع تعاريف آن ميپردازد كه شامل تعاريف هنجاري، تاريخي، روانشناختي و تكويني است. مقوله فرهنگ از پركاربردترين واژهها در زندگي اجتماعي انسانهاست. افراد با توجه به جهانبينيها، ارزشها، ايدئولوژيها و نوع استفاده و كاربرد موردنظر، اين مفهوم را طبقهبندي ميكنند.
بررسي نخستین كاربردهاي اين مفهوم در اوايل دوران مدرن، در بسياري از زبانهاي اروپايي حضور چشمگيري پيدا كرد. در اين كاربرد «culture» به معناي پروراندن يا مراقبت از چيزي مثل گياهان و يا جانوران به كار ميرفت. اوايل قرن 16 اين معناي اوليه، از حوزه كشاورزي و دامپروري به فرايند تكوين انسان و از كشت و برداشت محصولات، به فرهيختگي ذهن امتداد يافت. فرهنگ به عنوان اسم مستقل در زبان انگليسي و فرانسوي نمايان شد و در اواخر قرن 18 به عنوان واژه فرانسوي به زبان آلماني وارد شد.
فصل دوم اين كتاب «درآمدي بر سياستگذاري در حوزه فرهنگ» است كه ديدگاههاي موجود درباره سياستپذيري فرهنگ را با بيان نظرات افلاطوني و ارسطويي مطرح ميكند. طرفدارن انديشه كنترلپذيري فرهنگ، الگوي سياستگذاري فرهنگي و بيان الگوهاي آرمان شهرگرا، راهبردي، توسعهگرا و اصولگرا، دموكراتيك، سياستگذاري كلانگرا، سياستگذاريهاي فرهنگي خردنگر و سنتي(نخبهگرا)، الگو هاي تكثر و حقوق فرهنگي از ديگر مباحث عنوان شده در اين فصلند.
در اين فصل ميخوانيم: «از زماني كه آگوست كنت براي ايجاد دانش نوين اجتماعي كه جامعهشناسي خوانده شد، اصطلاح مهندسي اجتماعي را وضع كرد، همواره اين پرسش وجود داشته است كه آيا امور انساني و اجتماعي را ميتوان مهندسي كرد؟ براي پاسخ به امكانپذيري سياستگذاري بر فرهنگ يك جامعه به بررسي ديدگاههاي موجود در اين رابطه بايد پرداخت.
ديدگاههاي موجود درباره سياستپذيري فرهنگ دربردارنده آرای متفاوتي است اما در اين بين دو دیدگاه اصلي وجود دارد كه شامل نظريههاي افلاطون و ارسطوست. از نگاه افلاطون، فرهنگ جامعه كنترلپذير است و وظيفه مهار و هدايت آن به سوي مسيرهاي تعيين شده، بر عهده دانايان و عاقلان است.
اما ديدگاه ارسطويي انسان و معاني خلق شده از سوي وي را ذاتي ميداند و وظيفه دولت و حكومت را انطباق دادن خود با اين معاني بر ميشمارد. وي معتقد است: مردمان گوناگون از راهها و وسايل گوناگون در پي خير و شادي ميروند و از اين رو، شيوههاي گوناگون پديد ميآورند و بهترين حكومتها آن است كه همه كس در آن شاد باشند و سعادتمند زيست كنند.
فصل سوم اين كتاب «درآمدي بر خطمشي گذاري عمومي» نام دارد كه با پرداختن به مباحثي مانند تعريف اين خط مشيها، بيان خصوصيات عام در آن، تعريف انواع و بررسي سبكها و مدلهاي موجود خطيمشيگذاري، تغيير طبيعي اين خطوط، دستورگذاري، جبرگرايي اقتصادي و فناوري، اثر متقابل سياست و اقتصاد، انديشه و ايدئولوژي، مدل ابداع بيروني، مدل بسيج عمومي، ابداع دروني، اين بخشها را به تفصيل تشريح ميكند.
تشريح مدلهاي تصميمگيري، فرايندي، عقلاني، سيستمي، رضايتبخش و جزيي ـ تدريجي، خط مشي به عنوان اعمال تغييرات و همچنين مدل انتخاب عمومي، الگوي اقتضايي بخشي، مدل چندبعدي خطمشيگذاري و همچنين پرداختن به رويكردهاي كنترل و فرماندهي، محرك اقتصادي(بازار) اجرايي از بالا به پايين و برعكس، تشريح مدل تركيبي از ديگر عناوين فصل سوم اين كتابند.
تشريح ارزشيابيهاي اداراي، قضايي، سياسي، بيان نكات مورد تاكيد اين خط مشيها از نگاه دانشمندان، پرهيز از شيوه تحصلي، عقلانيت نامعقول عمل كردن، تاكيد بر سياستهاي اساسي جامعه، توجه به ارزشهاي جامعه، عناوين ديگر تشكيلدهنده اين فصلند.
«خطمشيگذاريهاي عمومي، نحوه حضور دولتها را در تحولات جامعه نشان ميدهد. اگر پذيرفتيم كه جهت دولتها براي ايفاي نقش خود در حوزه فرهنگ ضرورت دارد، الگوي مناسب خطمشيگذاري در اين عرصه نيز بايد شناسايي و به كار گرفته شود. به طور كلي خطمشي عبارتند از خط سير و راهي كه انسان در پيش رو دارد. خط مشي عمومي شامل تصميمات و سياستهايي است كه به واسطه مراجع مختلف بخش عمومي از قبيل مجلس، دولت و قوه قضاييه اتخاذ ميشود.»
نویسنده در اين فصل با بيان اينكه خطمشيهاي عمومي داراي نقشهاي اصلي راهنمايي عمل، هماهنگكنندگي، ارزيابي و كنترلكننده، روشنگر روح قوانين و مقررات و معرفيكننده منافع و مصلحت عامه مردم است، امید میبرد که این خطمشی داراي خصوصياتي مانند پايداري، آيندهنگري واقعبيني، هدفدار بودن، عام بودن، گستردگي و فراگيري و مظهر بودن، باشد.
«مدل خطمشيگذاري فرهنگي» عنوان فصل چهارم و پاياني اين كتاب است كه به تعاريفي از مولفههاي فرهنگ، سطوح آن و بيان فرهنگهاي فراملي و ملي، خردهفرهنگها و نظامواره فرهنگ، ضرورت استفاده از رويكرد سيستمي براي تحليل، اجزاي نظام واره فرهنگ، عوامل ورودي آن، فرايندها و همچنين خروجي و پيامدهاي اين نظام، ميپردازد.
تعاملات فرهنگي، فرهنگ و نظام سياسي، نظام قانونگذاري، نظام آموزش عالي، آموزش عمومي، نظام اقتصادي، حوزههاي علميه و مردم از مباحثي هستند كه رابطه آنها با فرهنگ در اين فصل تشريح شده است.
در اين فصل مهمترين ويژگيهاي الگوي خطمشيگذاري شامل رويكرد راهبردي و كلان در مورد خطمشيگذاريهاي فرهنگي، شكلگيري الگوي فرهنگ در بافت ديني و توجه به شاخصهاي آن، رويكرد كلان سيستمي در سطح ملي به فرهنگ، برقراري ارتباط جامع بين فرهنگ و ساير نظامها، تحليل سطوح فرهنگ، توجه به فرصتها و تهديدهاي كلان ملي و بينالمللي در مورد فرهنگ در سالهاي آتي، توجه به چشماندازهاي كلان فرهنگي و چشمانداز بيستساله جمهوري اسلامي در تحليل فرهنگ، مورد تاكيد قرار گرفته است.
كتاب «طراحي مدل خطمشيگذاري فرهنگي در آموزش عالي» به قلم وحيد خاشعي، از سوي دفتر مطالعات فرهنگي و برنامهريزي اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با شمارگان سه هزار نسخه در 224 صفحه وارد دنياي كتاب شد.
شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۵
نظر شما