به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست علمی «بررسی مسایل ایرانشناسی در جهان دانش» از سلسله نشستهای علمی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، عصر امروز چهارشنبه(2 اسفندماه) با سخنرانی برت فِراگنر، رییس موسسه ایرانشناسی آکادمی علوم اتریش و با حضور غلامعلی حداد عادل، رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي، محمد رجبی، رییس موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و گروهی از استادان و علاقهمندان به حوزه ایرانشناسی در تالار شهید مدرس این موزه برگزار شد.
فِراگنر در آغاز با سپاس از حضور ایرانشناسان در این نشست گفت: سخنرانی درباره ایرانشناسی کار دشواری است. مفهوم ایرانشناسی از مسایلی است که در غرب و به ویژه اروپا از قرن نوزدهم به وجود آمد. دلیل آن آشنایی و شناخت بیشتر با جهان و دنیای شرق بود که اروپاییان میخواستند با آن آشنا شوند. دیدگاه شرقشناسان با اهداف سیاسی و اقتصادی همراه بود. قدرتهای آن دوران به دلیل تمایل به سلطه بر جهان میخواستند مناطق دیگر را بشناسند و این شناخت بسته به کشور اروپایی تفاوت داشت.
این ایرانشناسی اتریشی افزود: ایرانشناس خارجی در برابر هر ایرانی مانند کوتولهای در برابر یک انسان کامل است و همواره به دانشجویانم میگویم برای «ایرانشناسی» ابتدا باید بدانند که ایران را نمیشناسند. باید بدانید هر کسی که به ایرانشناسی مشغول است، احساس مثبتی به ایران دارد و عاشق تمدن، زبان، ادبیات و فرهنگ مردم این سرزمین است.
وی افزود: این موضوع که کدام زبانها کهنتر است و کدام نزدیکتر به زبان حال است، در بررسیهای ایرانشناسی اهمیت بسیاری داشت. به طور مثال در کتیبههای فارسی باستان به زبان اوستایی برخوردند که قدیمیتر بود و انشعابی از زبان سانسکریت به شمار میرفت. پس از آن رقابتی برای پیدا کردن دیرینهترین زبانهای هندو اروپایی در دنیا آغاز شد. در این میان زبانهای فارسی دیگری مانند سکایی، سغدی، و مادی قدیم نیز پیدا شدند.
این ایرانشناس در ادامه گفت: زبان فارسی برای آلمان اهمیت خاصی دارد. بنابراین ایرانشناسان به مطالعه آثار ادبیات کلاسیک، به ویژه شاهنامه و دیوان حافظ پرداختند و این آثار را حوزهای برای شناخت زبان فارسی اصیل میدانستند.
فراگنر گفت: در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، شرقشناسی یا اسلامشناسی مفهوم دیگری نیز پیدا کرد و برای آنها متون از این جنبه مهم بود که میخواستند متن انجیل و زبان عیسی مسیح را بفهمند؛ بنابراین زبان عربی نیز اهمیت پیدا کرد. پس از آن، برای درک قرآن از همین روش استفاده شد. شرقشناسی یا اسلامشناسی روندی است که علوم مسیحی به وجود آورد و بدون شناخت دین اسلام پیشرفت نداشت. در ادامه زبانهای فارسی و ترکی به عنوان شاخههایی از زبان عربی در نظر گرفته شد.
ایرانشناس اتریشی اظهار کرد: در آلمان از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم امور مربوط به ادبیات، هنر و فرهنگ ایرانی رواج داشته و در انگلستان نیز علاقهمندان بسیاری به زبان و ادب و هنر فارسی وجود داشت. اما ورود بحثهای ایدئولوژیکی سیاسی و اعتقادی به ایرانشناسی مانند ویروسی بود که نمیشد جلوآن را گرفت.
وی با اشاره به اینکه انقلاب ایران تاثیر متدولوژیکی بر ایرانشناسی گذاشت بیان کرد: بحث فرهنگی ایران 34 سال است که بدون اسلامشناسی قابلیت تفکیک را در سطح متدولوژیک ندارد.
فراگنر درباره ایرانشناسی در آمریکا گفت: ارتباط ایرانشناسان در آمریکا بسته و محدود است. در حالی که اروپاییان برای ارتباط با دانشمندان و پژوهشگران ایرانی اهمیت بسیاری قایلند اما در شوروی سابق و چین، روش معمول برای ایرانشناسی خواندن، درک و ترجمه متون بود و تحلیل متن را به عهده مخاطب میگذاشتند.
این نشست با پرسش و پاسخ از سوی حاضران و پرفسور فراگنر به پایان رسید.
چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۸:۴۵
نظر شما