بهزاد پروينقدس، خاطرات روزشمار خود از هفت سال حضور در دفاع مقدس را برای انتشار به دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري سپرده است. وی گفت: اين يادداشتها نكات مهمي از آن دوران را در بر دارند و مستند بودن، ويژگي اين مجموعه است._
وي ادامه داد: نخستين عملياتي كه در آن شركت كردم، مطلعالفجر در منطقه گيلانغرب و آخرين آنها مرصاد بود. در يادداشتهایم تمام وقايع تلخ و شيرين و به نوعي زندگي رزمندگان را بازگو كردهام. البته در آن دوران دوربين عكاسي هميشه همراه من بود و عكس ميگرفتم، به همين دليل پس از پايان هشت سال دفاعمقدس بيشتر مرا به عنوان عكاس جنگ ميشناسند.
پروينقدس، مستند بودن خاطراتش را ويژگي آنها دانست و گفت: برخي رزمندگان پس از پايان جنگ يا سالها بعد از آن ثبت و نگارش خاطرات خود را آغاز كردند و ممكن است به دليل گذشت زمان برخي ماجراها را با دگرگونی بيان كنند. يادداشتهای من دچار اینگونه تغييرات نشدهاند.
وي ادامه داد: در اين يادداشتها نكات مهمي مانند كروكيهایي كه قبل از عمليات والفجر یک در ذهن ما نقش ميبستند و آنها را روي كاغذ ميآورديم و درباره آنها بحث ميكرديم، وجود دارند. تمام اين كروكيها را در دفتر يادداشتم كشيده بودم. يا تلاش نيروهاي غواص در قبل از عمليات را با مصاحبه ثبت و از كارهاي آنها عكس ميگرفتم. وقتي به اين نوشتهها و عكسها مراجعه ميكنم، تحت تاثير اخلاصي قرار ميگيرم كه آن روزها بين رزمندگان وجود داشت.
پروينقدس افزود: خاطرات روزشمارم از هفت سال حضور در دفاع مقدس 40 دفتر 100 برگ شدند. اين مجموعه را سال 1373 تحويل حوزه هنري دادم و به دليل حجيم بودن آن را پس دادند. سپس آن را به بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس سپردم و آنها هم كتاب را چاپ نكردند. در نهايت اين اثر را دو سال پيش به دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري سپردم.
وي درباره چرايي چاپ نشدن اين كتاب گفت: آنها نظرات مختلفي در ارتباط با چاپ اين مجموعه دارند، مانند اينكه آن را در دو مجلد چاپ كنند يا فصل به فصل منتشر شود. اين اثر همچنان بلاتكليف است. البته اسناد و عكسهاي ويژهاي هم از آن دوران دارم، مانند اعلاميههایي كه توسط هواپيماهاي عراقي بر سر رزمندگان ريخته ميشدند و از آنها ميخواستند كه پناهنده اين كشور شوند و تصاويري كه در دل خود حرفهاي بسياري دارند. به دليل حجم زياد، آنها را به اين مجموعه اضافه نكردهام.
نظر شما