خطيبيبايگی درباره هدف اصلي خود از ترجمه اين كتاب به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: اين کتاب نحوه اطلاعرسانی و برقراری ارتباطات جمعی در هنگام بروز بحران را بررسی میکند. اهمیت و ضرورت موضوع ارتباطات بحران در گستردگی انواع بحرانها در جوامع امروزی نهفته است.
وي ادامه داد: همه جوامع در سراسر دنیا پیوسته شاهد بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، شیوع بیماریهای واگیردار، آتشسوزی، توفان و سوانحی نظیر تصادف اتومبیلها، برخورد قطار و سقوط هواپیما یا رویدادهای سازمانی مانند ورشکستگی، ضرر و زیانهای مالیاند که همه این سوانح و رویدادها را میتوان بحران نامید.
وي افزود: به جرات میتوان ادعا کرد که در سراسر جهان هیچ فرد یا گروهی از گزند این بحرانها در امان نیست. یکی از مهمترین ابعاد رویارویی با این بحرانها نحوه اطلاعرسانی و برقراری ارتباطات اثر بخش در چنین مواقعی است. همین مساله باعث شده تا روز به روز بر تعداد سازمانهایی که نیاز به ارتباطگران بحران را در گروههای روابط عمومی و مدیریتی خود حس میکنند، افزوده شود.
به گفته اين مترجم حوزه ارتباطات، اهمیت بحران در این است که اگر به هنگام بروز بحران راهبردهایی صحیح و اثربخشی در زمینه ارتباطات و اطلاعرسانی اتخاذ نشود، چه بسا به خدشهدار شدن اعتبار سازمانها و نهادها مسوول و سلب اعتماد مخاطبان و طرفهای ذینفع آنها بینجامد.
وي تاكيد كرد: پیچیدگی و دشواری خبررسانی هنگام بروز بحران نیز باعث میشود روزنامهنگاران نتوانند با شیوههای معمول خود زمینه برقراری یک ارتباط تعاملی و سازنده را با مخاطبان خود برقرار کنند.
خطيبي با بيان اينكه مطالعه این کتاب بینش دقیقی از ابعاد و وجوه مختلف بحران و اقتضائات آن به خواننده میدهد، اظهار كرد: اين كتاب میتواند ارتباطگران را در اتخاذ یک رویکرد ارتباطی اثر بخش در چنین مواقعی یاری کند.
وي در پاسخ به اين سوال كه نقطه ثقل اثر يا تمركز اصلي كتاب بر چه موضوعي معطوف است؟ عنوان كرد: نویسندگان این کتاب میکوشند ثابت کنند بحران، ماهیتی تماما مخرب و نامطلوب ندارد و در صورت مدیریت صحیح وجوه مختلف چنین رویدادهایی میتوان از آنها به عنوان فرصتی سازنده استفاده کرد.
وي ادامه داد: در سراسر این کتاب مثالها و نمونههایی ذکر شده که در همه آنها سازمانها یا شرکتهایی دچار بحران شدهاند اما توانستهاند به خوبی از پس آن بر آیند و به دلیل راهبردهای ارتباطی اثربخش و کارآمدی که در هنگام مواجهه با بحران در پیش گرفتهاند به موفقیتها و دستاوردهای بسیار بزرگتری دست یافتهاند.
کارشناس ارشد علوم ارتباطات گفت: نویسندگان این اثر بحران را نوعی فرصت پرمخاطره توصیف میکنند و معتقدند بحران به خودی خود نیروی مخرب و ویرانگری برای جامعه نیست و میتوان از آن نتایج مثبت و سازندهای هم استخراج کرد و از همه مهمتر اینكه میتوان از آنها به عنوان فرصتی برای یادگیری و پیشرفت فراهم آورد.
خطيبي همچنين در پاسخ به این سوال که تمايز این نوشتار در مقايسه با ساير آثار منتشر شده اين حوزه چيست؟ اظهار كرد: كتابهای زیادی در سطح جهان درباره مدیریت وجوه مختلف بحران نوشته شدهاند اما این کتاب چند امتیاز بزرگ دارد؛ نخست اینکه چنان که اشاره شده نویسندگان در سراسر کتاب ثابت کردهاند بحران، اگر صحیح مدیریت شود نه تنها موجودیت یک نهاد یا سازمان را به خطر نمیاندازد، بلکه فرصتهای بسیار بزرگی برای تغییر و پیشرفت به همراه دارد.
وي افزود: مزیت دیگر کتاب در این است که در سطح نظریه باقی نمانده و در عین برخورداری از غنای تئوری زمینه را برای تبدیل نظریه به عمل فراهم کرده و با بررسی تجارب سازمانهای مختلف در مواجهه با انواع بحرانها به نکات بسیار آموزندهای اشاره دارد.
اين مترجم با اشاره به اينكه کتاب ساختار خلاقانهای دارد که درس گرفتن از تجارب سازمانهای مختلفی را که درگیر بحران شدهاند، آسان میکند، گفت: نویسندگان پس از شرح و بررسی تجارب هریک از این سازمانها قضاوت را به خوانندگان خود میسپارند و از آنها میخواهند درباره کاستیها و نقاط قوت این سازمانها قضاوت کنند.
وي همچنين بيان كرد: مزیت دیگر این است که طیف گستردهای از بحرانها را با ارايه نمونههای زنده و عینی مورد بررسی قرار دادهاند، نمونههایی که برای مخاطبان نیز چندان ناآشنا نخواهد بود.
به گفته خطيبي نویسندگان این کتاب از بحث درباره وجوه اخلاقی در مواجهه با بحران نیز غافل نماندهاند و یک فصل از کتاب را به بررسی ملزومات اخلاقی بحران اختصاص دادهاند.
اين مترجم، درباره اينكه مخاطب با خواندن اين كتاب به چه نتايجي دست پيدا ميكند، اظهار كرد: این اثر تصویر دقیقی از انواع بحرانها برای مخاطب ترسیم میکند و میکوشد مخاطب را با شرایط پس از بحران که معمولا با عدم قطعیت زیادی همراه است، آشنا کند.
وي ادامه داد: یکی از ویژگیهای رویدادهایی که عنوان بحران به آنها اطلاق میشود، این است که به صورت غیرمنتظرهای رخ میدهند و پیامدهایی فراتر از محدودههای قابل پیش بینی به همراه دارند. در این شرایط ممکن است نهادها و سازمانهای مسوول هیچ گونه اطلاعات دقیق و متقنی درباره علت بروز بحران یا پیامدهای دقیق آن نداشته باشند و همزمان بخواهند برای شهروندان و سایر طرفهای ذینفع خود اطلاعرسانی کنند. بدیهی است در چنین شرایطی که از آن با عنوان «شرایط نبود قطعیت» یاد میشود، اطلاعرسانی بسیار دشوار است.
وي يادآور شد: یکی از مهمترین درسهای این کتاب برای مخاطبان این است که به آنها میآموزد در چنین شرایطی چگونه باید دست به اطلاعرسانی بزنند و چه راهکارهای ارتباطی اتخاذ کنند.
وي تاكيد كرد: این کتاب همچنین به مخاطبان میآموزد در شرایط عادی راهبردهایی در زمینه ارتباطات در پیش گیرند تا در هنگام بروز بحرانهای احتمالی در آینده بتوانند از رویکردهای اثربخش تری برای ارتباطات بحران استفاده کنند.
وي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينكه اگر منتقد اثر خود باشيد از چه مسالهاي به عنوان نقطه ضعف اثر ياد ميكنيد، گفت: شاید آنچه در بالا به عنوان یکی از نقاط قوت کتاب بدان اشاره شد، برای مخاطب ایرانی به نوعی نقاط ضعف باشد. این کتاب به دلیل ماهیت ترجمهای فاقد مثالها و تجربههای بومی در زمینه برقراری ارتباطات در زمان بحران است.
وي اضافه كرد: بدیهی است که از اثر ترجمهای نمیتوان بررسی تجربههای بومی را انتظار داشت با این وجود این کتاب الگوی مناسبی برای استادان و کارشناسان ارتباطات، روزنامهنگاری و بهویژه روابط عمومی به شمار میآید.
وي درباره تصمیماتش در ويرايش بعدي اثر عنوان كرد: ویراستهای جدیدتری که از این کتاب به زبان انگلیسی منتشر شده، حاوی مثالها و نمونههای جدیدتری در زمینه مواجهه با برخی بحرانهایی است که در سالهای اخیر به وقوع پیوستهاند. در صورت تجدید چاپ این کتاب میتوان این تغییرات را نیز لحاظ کرد و مثالهای بیشتری از چنین رویدادهایی ارايه کرد.
كتاب «ارتباطات بحران؛ تبديل بحران به فرصت» نوشته رابرت آر. اولمر، تيموتي ال. سلنو و ماتيو سيگر با ترجمه مرتضي قليچ و حسن خطيبيبايگي از سوي انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) با شمارگان هزار و 500 نسخه و بهاي 6 هزار و 500 تومان روانه بازار نشر شده است.
یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۰
نظر شما