ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
احزاب سیاسی در ایران مولود انقلاب مشروطه است. همانگونه که مشروطه در ایران نارس متولد شد، مولود آن نیز از چنین وضعیتی رنج میبرد. در مجلس دوم مشروطه که از پی حوادثی چون به توپ بسته شدن مجلس اول و درگیریهای داخلی تشکیل شده بود، دو حزب سر برآوردند. یکی، حزب اعتدالیون عامیون بود که نیروهایی سنتی عرصه سیاست را نمایندگی میکرد و دیگری، حزب اجتماعیون عامیون معروف به فرقه دموکرات بود که نمایندگی نیروهای متجدد و هوادار غرب را برعهده داشت. بر مبنای همان معضل پیش گفته، تقابل دو حزب به حذف فیزیکی طرفین انجامید. سیدعبدالله بهبهانی، یکی از رهبران معنوی حزب اعتدالیون عامیون، اولین قربانی این تقابل خونین بود. ترور آیتالله بهبهانی به عنوان مهمترین رهبر انقلاب مشروطه، نه تنها ضربهای سهمگین به تحزب در ایران بود که مشروطهخواهی را نیز دچار آسیب ساخت. نهایت، مجلس دوم با اولتیماتوم روس و انگلیس برای اخراج مورگان شوستر، مستشار مالی، به تعطیلی کشیده شد. مقصود آن که تحزب در ایران با چنین قصه پرغصهای آغاز شد. بعدها هم علاوه بر مسائل داخلی، عامل خارجی نیز در تشکیل احزاب مؤثر گردید. با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، احزابی با گرایش سوسیالیستی و با نگاه به شوروی به عنوان مقتدای فکریشان ایجاد شدند. احزاب چپی که اعضا و رهبرانی با پیشینه طبقاتی و اجتماعی متفاوت و علمکردهای متضاد با چنین احزابی داشتند. مهمترین نقیصه احزاب سیاسی در ایران همانا نداشتن پایگاه طبقاتی و اجتماعی و فراگیر بودن آنها بود. به گفته سیدحسن مدرس، در دوره مشروطه حزب به معنای واقعی ایجاد نشده بود و احزاب «اسم بلارسم» بودند.
صفحه 7 / اسنادی از حزب ایران نوین/ ایرج محمدی با همکاری سعید حصاری و بابک قیاسیان/ انتشارات خانه کتاب/ چاپ اول/ سال 1391/ 416 صفحه/ 10500 تومان
نظر شما