ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
این همان نقطه و نکته تاریخی و اوج دوره مشروطه است که برای امروز و فردای این ملت و روحانیت و علما، درس و عبرت است. فریب خوردن و خوشباوری و بیتوجهی و غفلت از باطن جریانات و دستهای آهنین پنهان در دستکشهای مخملی، مخصوص دوره مشروطه نیست. چطور در دوران قبل از مشروطه با آن همه جنگها و در برابر موج سهمگین واگذاری قراردادهای تجاری، علما یکدست و هوشیار ایستادند و جنبش مهمی چون قیام تنباکو را آفریدند و شاه و دربار و انگلیس را در قرارداد رویتر و لاتاری و امثال آن به عقب راندند، اما در جنبش مشروطه، با دو دستگی که به وجود آمد میدان را به منورالفکران و عوامل انگلیس سپردند؟ سالها انگلیس و منورالفکران و عوامل منحرف در محافل سرّی و مخفی کار کردند تا نوعی اسلام موافق با نظام غربی مشروطه را به برخی علما بقبولانند و آنها را به این باور برسانند که منورالفکران هم در پی نجات ملت و برقراری عدالت اسلامی هستند! نوعی پروتستانتیزم را در دایره اسلام برای علما و روحانیون اجرا کردند و آنها را با خوشباوری به خود مطمئن ساختند! اعدام شیخ فضلالله نوری آنان را شوکه کرد و ترور سید عبدالله بهبهانی آنان را بیدار ساخت که ای دل غافل، انگور ریختیم سرکه بگیریم، شراب شد!
اگر همین یک درس را ملّت و روحانیت بخوبی از این دوره فرا بگیرند و وحدت و همدلی در عین بیداری و بصیرت و هوشیاری و تبعیت از رهبری فرزانه، حکیم و فقیه شجاع و دشمنشناس، را در خود تقویت کنند و پاسداران آن باشند، قطعاً رسیدن به اهداف بلند انقلاب و قلّههای پیشرفت و رفاه و کمال، نه تنها ممکن، که نزدیک است انشاءالله.
صفحه 17 / در مشروطه چه گذشت؟ (1)/ موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت/ چاپ دوم/ سال 1391/ 808 صفحه/ 20000 تومان
نظر شما