نقد «متن كامل خاطرات جعفر شريف امامي» به قلم مصطفي جوان نوشته ميشود تا ايرادهاي محتوايي خاطرات شریفامامی همچون فراموشی خودخواسته برخی وقایع و نپرداختن به قیام خونین 17 شهریور 1357 که در دوره نخستوزیری وی بوده و تناقضگوییها مورد بررسي قرار گيرند.-
وي ادامه داد: مصاحبه لاجوردي در در سه جلسه سه ساعته در روزهای 23 اردیبهشت سال 1361، 2 اردیبهشت سال 1362 و 3 خرداد سال 1362 در آپارتمان شخصی شریف امامی در نیویورک انجام شده است و تدوینکننده، فصول کتاب را با عنوان جلسههای اول تا سوم تقسیم بندی کرده است. در جلسه اول به خاطرات شریف امامی از دوران کودکی، خانواده، تحصیلات، حمله متفقین به ایران و بازداشت وی توسط متفقین پرداخته شده است.
جوان افزود: در جلسه دوم از انتخاب او به عنوان وزیر کار در کابینه رزمآرا و دوران نخست وزیری رزمآرا و نهضت ملی شدن صنعت نفت صحبت میشود. سپس وضعیت دولت محمد مصدق و به دنبال آن جریانات 28 مرداد 1332 را توضیح میدهد. در ادامه از چگونگی انتخابش به سمت نمایندگی مجلس سنا صحبت میکند و پس از آن از دولت علی امینی سخن به میان میآورد. در جلسه سوم شریف امامی به وضعیت دولت منوچهر اقبال، ابطال انتخابات مجلس بیستم، روابط ایران با همسایگان و تظاهرات معلمان که به سقوط دولت وی منتهی شد، پرداخته است.
وي با اشاره به اين كه «متن كامل خاطرات جعفر شريف امامي» از نظر محتوایی دارای ایرادهاي نسبتا زیادی است و آن را از دو منظر مورد بررسی قرار داده، گفت: اشکالاتی که به تدوینکننده و مصاحبهگر این خاطرات میتوان گرفت آن است که مصاحبهگر هیچ گونه تلاشی برای وادار کردن راوی به بیان جزییات حوادث مهم رخ داده در زمان مسولیت وی از خود نشان نداده است و در صفحه 10 كتاب حبیب لاجوردی این عمل را چنین توجیه ميكند: «استنباط من این بود که آقای شریف امامی نگران است روش مصاحبه تاریخ شفاهی موجب گردد بعضی از مطالب ناگفتنی گفته شود.»
جوان با اشاره به نقدهای محتوایی که به اصل کتاب وارد است افزود: در اينباره ميتوان به فراموشی خود خواسته جعفر شریف امامی اشاره كرد. وي حدود بیستوپنج سال در سمتهای وزیر، سناتور، ریاست بنیاد پهلوی، ریاست اتاق بازرگانی، وزیر صنایع و معادن، ريیس مجلس سنا و نخست وزیر مسوولیت داشت. در واقع میتوان گفت هر آنچه که درباره شریف امامی محل بحث وگفتوگو بوده، ناگفته مانده است. ناگفتهها در خاطرات شریف امامی بسیار بیشتر از گفتههای اوست و او با زیرکی تمام هر آنچه را که لازم دیده بیان کرده است. کاستیهای روش اتخاذ شده از سوی دست اندرکاران مجموعه تاریخ شفاهی هاروارد نیز این جنبه منفی را تشدید کرده است. همچنین شریف امامی مشروط به اینکه سوالی در ارتباط با شاه و اشرف پهلوی نشود انجام مصاحبه را پذیرفته است.
وي ادامه داد: شریف امامی در خاطراتش خیلی ساده و عادی از احمد آرامش (شوهر خواهرش) سخن به میان میآورد. در صورتی که احمد آرامش، معاون نخست وزیر بود که با تشکیل گروه ترقی خواهان، دولت و حکومت را زیر سوال میبرد به حدی که شاه به شریف امامی دستور داد تا آرامش را عزل کند. آرامش پس از تحمل هفت سال زندان و شکنجه به دست ماموران ساواک در پارک لاله کشته شد. شریف امامی میتوانست مطالب فاش نشده و مخفی بسیاری را در این مورد بیان کند که این کار را نکرده است.
جوان، اظهار بی اطلاعی از اعتصاب معلمان را نكته ديگري عنوان كرد و افزود: از ایرادات دیگری که میتوان بر این کتاب گرفت بی اطلاع بودن شریف امامی از مساله اعتصاب معلمین در سال 1340 است. در حالی که دولت شریف امامی ظرف مدت هفت ماه با تعویض سه وزیر فرهنگ نتوانست به خواسته معلمان کشور که حقوق ناچیزی ميگرفتند جامه عمل بپوشاند و سرانجام 12 اردیبهشت سال 1340 معلمان در میدان بهارستان تجمع کردند که در نتیجه آن یک نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. در حالی که شریف امامی میگوید از اعتصاب، تجمع معلمان و تیر اندازی به آنها هیچ اطلاعی نداشته است.
وي ادامه داد: مطرح نکردن موضوع تصویب لایحه کاپیتولاسیون نکته ديگر است. در حالی شریف امامی در فاصله سالهای 1342 تا 1357 ریاست مجلس سنا را بر عهده داشت. وی درباره اقدامات خود طی این سالها مطالب کمی را گفته است. در واقع شریف امامی تمایلی به بازگویی خاطراتش از حوادث این مقطع مهم نداشته است.
این منتقد افزود: نپرداختن به قیام خونین 17 شهریور مساله مهم ديگري است که حاصل آخرین حادثه زندگی سیاسی او و فعالیت کابینه کم دوام وی در شهریور تا آبان سال 1357 است. علت تشکیل کابینه، اوضاع سیاسی کشور، سیاست داخلی و خارجی حکومت پهلوی در این دوران، واقعه 17 شهریور و بسیاری مسایل دیگر که به نوعی راوی دست اول بخشی از اطلاعات مربوط به آنها شریف امامی بود، ناگفته مانده است.
جوان، نكته ديگر را دروغپردازی و وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی توسط شريف امامي عنوان كرد و گفت: وي در بسیاری از سخنانش به دروغ پردازی دست زده است. وی خود را یک روحانیزاده معرفی میکند در حالی که پدر او فقط پیشکار امام جمعه تهران بوده است. در واقع منابع وابسته به رژیم پهلوی شجره نامهای برای وی ساختند و در این شجرهنامه شریف امامی را جد اندر جد به روحانیون رساندند. همچنین شریف امامی اعتقادی به ترور رزمآرا توسط شهید خلیل طهماسبی ندارد. وی میگوید: «به هرحال یک قتل مرموزی بود خیلی روشن نبود.» در حالي كه خلیل طهماسبی در تاریخ 16 اسفندماه سال 1329 رزمآرا را ترور كرد و خود دستگیر و پس از چندی به شهادت رسید.
وي افزود: شریف امامی در بیان حوادث و رخدادها ماهیت حقیقی مسایل را وارونه نشان داده است. وی در باره ساختن راه آهن میگوید: «راه آهن را رضا شاه از محل دریافت یک ریال مالیات ساخت.» در حالی که اگر به تاريخ باز گرديم به خوبي مشخص ميگردد كه اين راه آهن از سوي انگليس براي دستيابي به مناطق شمالي از ابتدا برخلاف منافع ملي و مصالح كشور ايران ساخته شد. در قسمتی دیگر از این خاطرات، حبیب لاجوردی سوالی را از شریف امامی در باره جمله معروف رزم آرا که «ایرانیها نمیتوانند یک لولهنگ بسازند.» را میپرسد که شریف امامی میگوید این جمله را برای رزم آرا درست کردند. در حالی که رزم آرا از مخالفان جدی ملی شدن صنعت نفت بود. وی خواهان ادامه حضور انگلیسیها در ایران بود تا صنعت نفت ایران را اداره كنند. این جمله معروف از اوست که گفت: «ملتی که نمیتواند برای خود لولهنگ (آفتابه) بسازد، چطور میخواهد صنایع نفت خود را اداره کند؟»
اين نويسنده و منتقد ادامه داد: جانبداری از عناصر رژیم پهلوی در خاطرات شریف امامی، موضوع دیگری است. وی اعتقادی به وابستگی رزم آرا به انگلیس و آمریکا ندارد و میگوید: «من هیچ مدرک و قرینهای در دست ندارم که مثلا از آمریکا یا انگلیس طرفداری بکند از او هیچ وقت ندیدم.» در حالی که بنا به گفته حسین فردوست، از عناصر رژیم پهلوی، سفارتخانههای انگلیس و آمریکا بودند که رزم آرا را به نخست وزیری رساندند تا جلوی ملی شدن نفت را بگیرد. همچنین رزم آرا به شدت خود را به سفارتخانههای بیگانه نزدیک میکرد و سعی میکرد مراقب منافع آنها باشد.
جوان، تناقضگویی را نیز از ايرادهاي وارد بر «متن كامل خاطرات جعفر شريف امامي» خواند و گفت: به عنوان نمونه و درباره انتخابات مجلس سنا در صفحه 156 ميگويد: «بعد از اینکه شروع انتخابات مجلس[شورای ملی] اعلام شد و من شروع به فعالیت انتخاباتی کردم زاهدی برای من پیغام فرستاد که شما بهتر است که بروید به سنا و مجلس ملی برای شما کوچک است و آنجا هم من موافقت میكنم...» شریف امامی در ادامه خاطراتش این موضوع را تکذیب میکند و در صفحه 162 میگوید: «پس از انتخاب شدنم اوقات زاهدی تلخ شده بود. ناراحت شده بود که من سناتور شده بودم.»
اين نويسنده افزود: بررسي محتوايي اين كتاب را شروع كردهام و نقدی که بر اين اثر خواهم نوشت در یکی از کتابهای مجموعه «نقد تاریخنگاری انقلاب اسلامی» توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي منتشر خواهد شد.
«متن كامل خاطرات شريف امامي» در 239 صفحه از سوی انتشارات صفحهسفيد در سال 1387 منتشر شده است.
نظر شما