همسر او درباره دليل مرگ اروين گفت كه وی مبتلا به بيماري ريوي بود و سرانجام به دليل سكته مغزي درگذشت.
فاوست بعد از اينكه به يك نويسنده و رمان نويس موفق تبديل شد به آموزش دانش آموزان مدارس لانگ آيلند پرداخت. كار كردن وي به عنوان يك مشاور در مدارس كمك شايستهاي به او كرد تا در زمينه رمان نويسي و داستان کوتاه پيشرفتهاي بيشتري كند.
اروين فاوست با نخستين مجموعه داستانهايش كه به نام «غرش کن شير غرش کن و ديگر داستانها» در سال 1965 به چاپ رسيد وارد ادبيات شد. به گفته يكي همكارانش سرچشمه بیشتر كتابهاي او منهتن است. شش سال بعد از نوشتن كتاب «غرش کن شير...» اروين سومین رمان خود را با نام «ويلي به ياد میآورد» در سال 1971 به نشر در آورد. در همان زمان بود که يكي از منتقدان مطرح نیویورک تایمز كتاب «غرش کن شير...» را یکی از بهترين مجموعه داستانهاي كوتاه دهه 60 نامید و سومين رمان اروين را نیز با عنوان رمانی که استادانه نوشته شده، تحسین کرد. اين رمان ذهنيت نه چندان خوب چند سرباز اسپانيايی-آمريكايي را از جنگ و حمله پرل هارپر بيان ميكند.
فاوست با ترکیب خبرهای پر سروصدای تبلیغاتی، افسانه ها و ترانه های قدیمی رمان «جيم دندي» را نوشت که رمانی تاریخی درباره غلبه ايتاليايي ها بر اتيوپي در سال 1963 است. رمان «استيگل» نیز از دیگر آثار فاوست است كه اسم خود را از يك تيم فوتبال در فيلادلفيا كه در زمان جنگ جهاني دوم فعاليت داشت، گرفته است. با اقتباس از این رمان پل سيلبرت در سال 1971 فيلمی را روانه پرده نقرهای کرد.
اروين فاوست در زمان فعاليت خود به عنوان يك نويسنده و رمان نويس، هفت رمان و دو مجموعه داستان كوتاه و تعدادي داستان كوتاه كه براي نشريات مختلف نوشت، خلق کرد. بيماري او باعث شد تا كمتر به امر نويسندگي بپردازد اما وي از روي علاقه شديدي كه به نويسندگي داشت توانست در سال 2008 آخرين داستان كوتاهش را روانه بازار كند.
اروين فاوست در شهر بروكلين در روز 11 ژوئن سال 1924 (20خرداد سال 1303) چشم به جهان گشود.او در شهر كويينز بزرگ شد و خدمت سربازي خود را در پياده نظام ارتش در جنگ جهاني دوم گذراند. او پس از جنگ مدرك دكتراي خود را گرفت.
مدرك دكتري او در رابطه مطالعه در حوزه كودكان بود. او موفق به گرفتن مجوز براي انتشارات در زمينههاي ادبيات كودكان شد و نخستين كتابش را درباره اين موضوع با نام «ورود به دنياي فرشته: دانشآموز خود محور به نام كيس بوك» نوشت كه منجر به گشوده شدن دریچهای از نوشتن كتاب خلاق به روي وي شد. فاوست درباره خود گفته بود: فکر میکنم به سنت آن دسته از نویسندگان اروپایی تعلق دارم که در آن نویسنده باید به واقعیت بیش از خود رمان توجه داشته باشد.
نظر شما