ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
اما در مورد مسائل فكري و شناختي، فرد استحساني به نوعي تفكر انتزاعي و بيرون از خود يا تفكر آفاقي متمايل است. تفكر انتزاعي و نظريهپرداز همواره اينگونه است كه به ازای آنچه در ذهن تصوير كرده، در خارج با «وجود» خود به وجود نميآورد. اهل ذوق و لذتطلبي سرانجام كارش به محروميت ميانجامد. زيرا به دست آوردن يك لذت به دليل عدم امكان تحصيل همه لذات، به قيمت از دست دادن لذتهاي ديگر تمام ميشود. از اين رو به يادآوردن لذتهاي ديگر موجب ناراحتي ميشوند. از همين رو به تدريج فرد استحساني از «بودن» خود به بنبست «نااميد كنندهاي» خواهد رسد. يأسي كه فرد را به پوچي ميرساند و اما اگر چنين اتفاقي بيفتد ميتوان به فرد اميدوار بود چرا كه او به تدريج دچار احساسي از «دلشوره» و اضطراب نيز ميشود. اگرچه ما از اين احساس بيشتر سخن خواهيم گفت، ذكر اين نكته لازم است كه دلشوره نزد فيلسوفان وجودي به ويژه كركگور بسيار پراهميت است. وجود چنين احساس در فرد نشان از اين حقيقت دارد كه فرد در يك موقعيت و وضع «هستي داري» و «وجود حقيقي» قرار دارد. او در مرحلهاي است كه ميتواند با «جهش» عظيم به مرتبه و سپهر ديگري از هستي قدم بگذارد.
صفحه 106/ كركگور و ايمانگروي / دكتر خليل پوستيني/ انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)/ چاپ اول/ سال 1390/ 166 صفحه/ 3000 تومان
نظر شما