محمد سلگی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، وضعيت كتابهای روانشناسی عامه را در ايران نامطلوب توصيف كرد و آن را نيازمند تجديدنظر و پژوهش بيشتر دانست. وی کتابهای حوزه روانشناسی را به دو دسته کلی تقسیم کرد و تحلیل این بازار را مستلزم نگاهی جداگانه به این دو حوزه دانست.
رییس سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در توضیح کتابهای این حوزه گفت: دسته نخست آثاری هستند که در حوزه روانشناسی علمی و دانشگاهی میگنجند و مخاطبان آن را دانشجویان، استادان و روانشناسان تشکیل میدهند. این دسته کتابها درباره موضوعاتی چون شخصیت، رشد و بیماریها و مشکلات روانی انسانها با نگاهی علمی بحث میکنند.
شرایط کتابهای علمی و دانشگاهی موضوعی بود که سلگی به آن پرداخت و گفت: ما با فاصلهای دو تا سه ساله در این بخش بهروز هستیم. البته این موضوع در همه حوزهها دیده نمیشود و قطعا کمبودهایی هم وجود دارد. در واقع از هر حوزه بهرههایی بردهایم اما هنوز میتوان در جهت بهبود حرکت کرد.
وي با تاکید بر وضعیت خوب این بخش، درباره مشکلات موجود گفت: کثرت و تنوع آثار ما به نسبت کم است و در هر حوزه، فقط بخشی از آثار به فارسی ترجمه میشوند.
این روانشناس، دسته دوم كتابهای روانشناسی را آثاری دانست که از آنها با عنوان «روانشناسی عامه، عامیانه یا توده» نام برده میشود و درباره تاریخچه تولید اینگونه کتابها چنین توضیح داد: نگارش این کتابها بر اساس جریانی بود که از آمریکا به راه افتاد. برخی روانشناسان به سادهسازی مفاهیم علمی پرداختند تا افراد غیرمتخصص هم بتوانند از این مفاهیم استفاده کنند.
سلگی ادامه داد: این روند به تدریج در کشورهای اروپایی و آمریکایی به انحراف کشیده شد و به ایران هم راه یافت اما متاسفانه این انحراف در ایران دو چندان شد.
وی درباره مفید بودن این آثار گفت: بسیاری از این کتابها هیچ بهرهای از روانشناسی نبردهاند و حتی برخی از مفاهیم این علم را مقلوب میکنند. در این گروه آثاری درباره فال قهوه و کفبینی و یا جنگیری و هیپنوتیزم هم قرار میگیرد که اساسا هیچ ارتباطی با روانشناسی ندارند و میتوان آنها را عوامفریبانه دانست.
سلگی که مدرک دکترای خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران دریافت کرده است، برخی از این مفاهیم را مضر دانست و اضافه کرد: گرچه در برخی از این آثار مفاهیمی خلاف اصول روانشناسی دیده میشود اما در اين حوزه، کتابهای مفیدی هم هستند که با زبان ساده مفاهیم خوبی را برای تشریح برگزیدهاند. برای مثال درباره موضوعی چون تربیت کودکان، نمونههایی از این آثار را میتوان زیاد مشاهده كرد.
تبلیغاتی شدن مفاهیم کتابهای روانشناسی یکی ديگر از مشکلاتي است كه به عقيده سُلگی بازار كتاب ايران با آن درگير است. وی در اينباره گفت: متاسفانه برخی مولفان هستند که کتابسازی میکنند و با جمعبندی مفاهیم چند کتاب مختلف، اثری را وارد بازار میکنند که در واقع مفاهیم جدید و مفیدی در آن دیده نمیشود. این مولفان عموما روانشناس نیستند و حتی برخی از آنها تحصیلات پایینی هم دارند و بيشتر به كسب سود فكر میكنند.
وی در ادامه از تجربیات خود به عنوان یک روانشناس سخن گفت: برخی از کسانی که برای مشاوره به من مراجعه میکنند، به شدت تحت تاثیر همین کتابها قرار میگیرند و نگران وضعیت حال و آینده خود هستند. برای مثال فردی بعد از مطالعه کتابی درباره طالعبینی، سرنوشت خود را در ذهن خویش با همان طالعی که در کتاب برایش نوشته شده رقم میزند و این موضوع میتواند بسیار خطرناک باشد.
سلگی به نقش نشریات در دامن زدن به این مشکل هم اشاره کرد و گفت: برخی روزنامههای کثیرالانتشار و نشریات هم هستند که ستونی دارند و در آن سرنوشت هر روزه انسانها را مینویسند. متاسفانه بخشی از مردم جامعه به این نوشتهها استناد و برنامه زندگیشان را بر همین اساس تنظیم میکنند.
وی بعد از بیان این مشکلات، در مجموع وضعیت بازار کتابهای روانشناسی را نامطلوب و نگرانکننده ارزیابی کرد و گفت: میتوان عنوان «بحران» را برای توصیف این بازار به کار برد، هرچند نباید از کتابهای خوبی هم که در این زمینه وجود دارد چشمپوشی کرد.
شناسایی نیاز مردم و تلاش برای نظارت بیشتر بر محتوا، از جمله مواردی بود که مدیر انتشارات جهاد دانشگاهي، آنها را سبب بهبود شرایط دانست و افزود: باید این نیاز را با نوشتن کتابهای خوب برطرف کنیم. قطعا این رویکرد سبب رونق واقعي بازار اینگونه کتابها میشود.
دکتر سُلگی این مشکلات را نه فقط در کتابها بلکه در گفتوگوهایی تلویزیونی هم بررسی كرد و گفت: مردم به تلویزیون گرایش بیشتری دارند و متاسفانه در این رسانه هم تضادهای زیادی دیده میشود. برای مثال کارشناسی در صبح توصیهای میکند که در برنامههای بعدازظهر از سوی روانشناس دیگری نقض میشود.
وی نبود نظارت بر کتابها را از نگاه علمی یکی از مشکلات دانست و درباره چرایی پرفروشبودن این آثار گفت: فروش بالای یک کتاب را نمیتوان شاخص مناسبی دانست. متاسفانه زمانی که بازار گرم است، هر جنسی وارد آن میشود و نوعی بازار مکاره راه میافتد. این شرایطی است که حوزه روانشناسی امروزه با آن درگیر است.
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۷
نظر شما