به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مهدي منتظرقائم، نويسنده و مدرس ارتباطات در همايش همايش «فلسفه ارتباطات و چالشهای ارتباطپژوهی در جهان معاصر» كه عصر ديروز (26 ارديبهشت) در موسسه حكمت و فلسفه برگزار شد، گفت: وضعيت ارتباطات و رسانهها در دنيا عوض شده است و ما خواه ناخواه دچار تغيير در اين حوزه ميشويم. همراهي با اين تغيير يا پاسخگويي به چالشهاي آن، نيازمند كمك گرفتن از فلسفه است.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران، ارتباطات را حوزهاي سهل و ممتنع دانست و گفت: از كتابها و مقالات فراواني كه در اين عرصه توليد ميشوند و هر روز بر تعداد آنها افزوده ميشود ميتوان به سهل بودن حوزه ارتباطات پي برد، اما از سوي ديگر بيشتر اين كتابها و مقالات، مطالبي سهل را بيان ميكنند و شاهد مطالب صحيح اندكي در اين حوزه هستيم، بنابراين حرف صحيح زدن درباره ارتباطات، ممتنع است.
وي به ارتباط وثيق فلسفه سياسي، اجتماعي و فرهنگي با ارتباطات اشاره كرد و گفت: ارتباطات به عنوان توليدكننده مساله به فلسفيدن فلاسفه كمك ميكند و از اين طريق وارد ميدان فلسفه ميشود. بديهي است كه طرح سوال درست سبب نظريهپردازيهاي صحيح و معرفتاندوزي صحيح خواهد شد.
منتظرقائم تاكيد كرد: ما ناگزيريم تمام لايههاي معرفتيمان را بازانديشي كنيم و بر اساس اين بازانديشي، نسبت خودمان را با جهان ارتباطي معاصر و آينده تبيين كنيم تا از اين طريق از احساس دستكاري شدن توسط نيروها رها شويم و تعيين سرنوشت ملي و جمعيمان را به دست خود بسپاريم.
اين مترجم و مدرس ارتباطات ادامه داد: انسان، حيوان ناطق است. بسياري از شاخههاي معرفت نظير فلسفه و ارتباطات حول محور انسان ميچرخند. از ديرباز تاكنون روايتهاي بسياري را درباره اين تعريف از انسان در كتابها خواندهايم، مقصود از نطق در اين تعريف، تنها سخن گفتن نيست، بلكه توان تبديل يك مفهوم ذهني به نماد قابل دريافت براي ديگران است. اين فرآيند، انسان را در بستر تاريخ، به دامن «شدن» و «گشتن» هدايت ميكند. هبوط انسان در مسير زمان و مكان به معناي گشتن و شدن هميشگي است.
وي به تعريف انسان در حوزه ارتباطات اشاره كرد و گفت: در ارتباطات، انسان را موجودي پردازشگر ميدانند كه دادهها را از جهان پيرامون دريافت ميكند و پس از تجزيه و تحليل آنها، اين دادههاي پرداختهشده را به حكم، مفهوم و انديشه تبديل ميكند. انسان موجودي فرهنگي و نمادساز است. ما جهان را بيواسطه درك نميكنيم، بلكه از طريق واسطهها قادر به درك آن ميشويم و مسيري را از اكنون به آينده ترسيم ميكنيم. در واقع ما مسير شدنمان را هدايت ميكنيم و اين، همان تقدير الهياتي است. بشر هبوط كرد و چارهاي جز بازگشت به اصلش ندارد.
منتظرقائم ادامه داد: انسان، نوآوريهاي خود در جهان ارتباطي را از طريقهاي مختلف مانند نقاشي، كلام، موسيقي و ساير ابزارها به ديگران منتقل ميكند.
وي بر بررسي ارتباطات در بستر تاريخ تاكيد كرد و گفت: حدود 70 هزار سال پيش زبانها گسترش يافتند و تفكر پديد آمد. اختراع خط يك جهش تاريخي بود كه به واسطه آن، تاريخ آغاز شد. در ابتدا نگارش تاريخهاي نقلي آغاز ميشود و سپس اين تاريخ جاي خود را به تاريخ عقلي ميدهد، در اين نقطه است كه منطق زاييده ميشود تا ابزاري براي داوري درباره تاريخهاي نقلي به وجود آيد.
منتظرقائم افزود: پس از اختراخ چاپ و نشر بود كه كتابت سرعت گرفت و آرا و انديشهها امكان سفر به ميان ملتها را پيدا كردند. ظهور جماعت كتابخوان، قدرت انتزاع ملتها و زبانها را ايجاد كرد و از اين طريق، دولتها پايهگذاري شدند.
وي ايجاد مفاهيمي مانند آزادي بيان، چيستي و چگونگي زيستن و نمونههاي آغازين ايدئولوژي را تحت تاثير چاپ و نشر دانست.
منتظرقائم به اختراع رسانههاي سمعي و بصري اشاره كرد و گفت: تا پيش از اين رسانهها، راوي، قدرت ارتباطي را در دست داشت. پس از ايجاد رسانههاي صوتي و تصويري، ارتباطگري تبديل به يك حرفه و تكنولوژي شد.
وي درباره ارتباط گرفتن با دنياي جديد از طريق فلسفه گفت: جهان ما جهان انفجار تصاوير است و اگر انفسي بينديشيم در ارتباط با جهان معاصر دچار مشكل ميشويم. فلسفه اشراقي و انفسي گوش را بر چشم برتري ميدهد، اما فلسفه آفاقي و تجربي چشم را اشرف حواس ميداند و بنابراين ميتوان با جهان تصويري ارتباط برقرار كند. فلسفهاي كه امروز بيشتر با آن مانوسيم، فلسفه انفسي و اشراقي است و اين مساله در ايجاد ارتباط با جهان معاصر ما را با مشكل مواجه ميكند.
منتظرقائم با بيان اينكه «ما هنوز براي مفهوم خبر تعريفي بومي نداريم» گفت: خبر با جهان هستي، ضروت آزادي بيان و انديشه، چگونگي ارتباط ميان دولت و ملت و فرد و اجتماع رابطه وثيقي دارد. همچنين جامعهاي كه نتواند از مفاهيمي مانند دينباوري، تفريح و سرگرمي تعريفي درست ارايه بدهد، در فهم مخاطب دچار مشكل ميشود، بنابراين وقتي گفته ميشود بايد برنامههاي نشاطآفرين بسازيم، توليدكننده دركي از تفريح و سرگرمي مخاطب ندارد تا بتواند برنامههاي نشاطآفرين توليد كند.
وي افزود: ما بايد آفاقي بينديشيم تا بتوانيم يك تمدن، فرهنگ و نظام رسانهاي مبتني بر مبادي تاريخي بيافرينيم و در عمل نيز به توفيق برسيم.
چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۸
نظر شما