رائول دلورمه، متولد 1935، در كسوت سرباز زندگي شغلياش را آغاز كرد، بعد به عمدهفروشي در بازار پرداخت و اين قبل از آن بود كه در مركز پاريس سرايدار بشود، براي كسي كه لنگهي خودش، با كوچكترين آسيبي در ناحيهي ستون فقرات، يادگار روزگار خدمتش در لژيون خارجي، درد ميكشيد، اين به مراتب شغل مناسبتري محسوب ميشد. در 1968، هنگامي كه دانشجويان سنگر ميساختند و نسل نوپاي رماننويسان فرانسوي به پنجرههاي مدرسههايشان آجرپاره پرت ميكردند يا نجابتشان را از دست ميدادند، او تصميم به تأسيس فرقه يا جنبشي موسوم به «نويسندگان بربر» گرفت. هنگامي كه روشنفكران پايشان به خيابانها باز ميشد، لژيونر سابق در آپارتمان نقليِ سرايداري خود در به روي خود بست و شيوهي نويني از نوشتار را مقدمهچيني كرد. دورهي تجربهورزي از دو قدم ساده تشكيل ميشد: انزوا و خواندن. به منظور محقق ساختن قدم اول، فرد ميبايست آذوقهي خود را به مقدار كافي براي يك هفته خريداري ميكرد و يا اين كه گرسنگي ميكشيد. براي جلوگيري از ديدارهاي وقت و بيوقت همچنين ضرورت دارد فرد تكليفش را با خودش روشن كند تا به هيچ وجه مزاحمش نشوند، يا اين كه وانمود كند براي يك هفته به سفر رفته يا به مرضي مسري مبتلا شده. قدم دوم، از اين هم پيچيدهتر است. طبق نظر دلورمه، لازم است كه فرد با آثار عظيم ادبي همگوهري پيدا كند. توفيق در همگوهري منوط به شيوهاي عجيب و نامتعارف بود...
صفحه 146 / ستارهي دوردست / نوشته روبرتو بولانيو / ترجمه پويا رفويي / قم: نشر بخشايش / 1390 / 164 صفحه / قيمت: 4000 تومان
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما