یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
زبان‌شناسي و رمان

ايبنا - خواندن يك صفحه ازيك كتاب را مي توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه اي ازاكسير دانايي، لحظه اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و..

فصل نخست: اصول

تا چند صباحی پیش، نقد رمان و نظریه‌های آن و خویشاوندانش بسیار ابتدایی‌تر از نظریه و نقد شعر بودند. نظریه‌های ادبیِ کلاسیک فکری به حال رمان نکرده بودند چراکه رمان‌نویسی شیوۀ ناشناخته‌ای از نویسندگی بود؛ وقتی هم سر و کلۀ رمان پیدا شد، خیلی دشوار در دسته‌بندی‌های کلاسیکِ برجامانده قرار می‌گرفت: نه به‌وضوح حماسی بود، نه غنایی، و نه نمایشی؛ نه کمیک بود، نه تراژیک؛ شعرگونه و فلسفی و تاریخی هم نبود. در سال 1742، هنری فیلدینگ، زمانی که از اثر خود جوزف اندروز با عنوانِ «شعر حماسیِ کمیکی به نثر» یاد کرد، در واقع اشارۀ طنزآمیزی به جایگاه نامعلوم و تغییرپذیر رمان داشت. حتا امروزه برخی ناقدان، که بی‌شک زیر تأثیر کیفیتِ چندریختی و فراگیر رمان‌های مدرنِ پیش‌تازی مانند اولیس (1922) بوده‌اند، بر این باورند که ژانرِ رمان گوهری برگرفته از تمامی ژانرهای ادبی دارد. دیگرانی ‌ــ و آن‌هم فقط در سدۀ بیستم‌ ــ تلاش کرده‌اند تا بوطیقایی مشخص‌تر برای فرم رمان بیندیشند. هنری جیمز با دیباچه‌هایی که بر چاپ‌های نیویورکیِ رمان‌هایش نوشت (1907-1917)، موجب شد نویسندگان و ناقدان مدت‌ها علاقۀ زیادی به جنبه‌های فنیِ داستان‌نویسی، از قبیل دیدگاه و کوته‌نماییِ زمانی، نشان بدهند. بیست‌وپنج سال بعد، مارک شُرر، در مقاله‌ای با عنوان «شگرد به‌منزلۀ کشف» (1948)، دگربار بر اهمیتِ شگرد در بازگوییِ معنا‌ها و ارزش‌ها در ادبیات داستانی تأکید ورزید ــ اصلی که از مدت‌ها پیش در بحث‌های مربوط به شعر پذیرفته شده بود. بلاغت داستان، اثر پیش‌آهنگِ وین بوت، در سال 1961 بود که منتشر شد. پیشنهاد دیوید لاج در کتاب زبان داستان (1966)، مبنی بر اینکه تحلیل کلامیِ نقد نو در بررسی شعر را باید در مورد رمان هم به‌کار برد، به‌نظر گروهی خلاقانه آمد؛ اما، دست‌کم یک دهه‌ای می‌شد که نقد نو از رواج افتاده بود. 


صفحه 18 / زبان‌‌شناسي و رمان / نوشته راجر فاولر / ترجمه محمد غفاري / تهران: نشر ني/ چاپ اول 1390/ 261 صفحه / قيمت 5600 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها