گوش، دريچهاي براي درك بهتر محيط پيرامون است و محققان بيش از 80 درصد يافتههاي انسان را متكي بر حس شنوايي ميدانند. با اين تعريف، ميتوان دريافت كه كمشنوايان و ناشنوايان براي دريافت محيط پيرامونشان از يكي از مهمترين عوامل دريافت محيطي بيبهرهاند. اين گزارش با بررسي نحوه برقراري ارتباط توسط ناشنوايان با دنياي پيرامون، به بررسي نقش كتاب در ارتقاي اين ارتباط و سهم آن در افزايش شناخت واژگان كمشنوايان ميپردازد./
زبان اشاره نخستين زباني است كه همه مبتلايان به كم شنوايي از آن به عنوان وسيله ارتباطي بهره ميگيرند. زباني كه شامل رشتهاي از نشانههاي ديداري قراردادي ميشود كه ويژگي مهم آن ابداعش توسط خود ناشنوايان است. همين ابداع به نسبت خودانگيخته و غريزي، سبب گوناگوني اين زبان به تناسب فرهنگ و جوامع مختلف شده، به نحوي كه گاهي اين تفاوت حتي از خانوادهاي تا خانواده ديگر كاملا محسوس است.
با اين وجود، همه انواع زبانهاي اشاره در چهار ركن اساسي حالت، حركت و محل دستها و نيز موقعيت كفدستها اشتراك دارند و اين نكته است كه هر نشانه را از نشانه ديگر متمايز ميكند.
دومين و مهمترين زباني كه كمشنوايان براي درك محيط پيرامون خود تا پيش از رسيدن به سن شش سالگي آن را فرا ميگيرند، «گفتارخواني» يا در اصطلاح «لبخواني» است كه از راه توجه به حركات لبها و تغييرات چهرهاي متناسب با آن ، فرد كمشنوا تا حدودي قادر به درك سخن اطرافيان ميشود.
توجه به اين نكته با اهميت كه انسانها به طور كلي ضمن بهرهگيري از كلام، از زبان بدن و اشاره نيز براي درك و تفهيم مطلب استفاده ميكند، ما را بيشتر به دشواريهاي درك و تفهيم مطالب تنها با تكيه بر زبان اشاره و گفتارخواني آگاه ميكند.
اكنون در كشورمان بيش از يك ميليون انسان مبتلا به نقص شنوايي زندگي ميكنند. وزارت آموزش و پرورش نيز پس از شش سالگي به روش آموزش كودكان كم شنوا را بر عهده ميگيرد.
شيوه نخست آموزش كمشنوايان پس از اين سن، در راستاي طرح «شاملسازي» است كه 95 درصد كودكان كمشنوا در كنار ساير كودكان آموزش ميبينند. اين شيوه در كنار آموزش والدين در شناخت تواناييهاي فرزند ناشنوايشان به نسبت دانشآموزان ديگر، نيازمند آموزش مربيان مدارس براي تدريس كودكان كمشنواست.
شيوه دوم، معرفي كودك كمشنوا به مدرسههاي استثنايي ويژه كمشنوايان است كه در موارد خاص از اين شيوه بهره ميگيرند.
براي آموزش مفاهيم واژگاني كتابهاي درسي به كودكان كمشنوا ضمن آموزش به مربيان و والدين نياز است مطالعات دقيقي در اين زمينه صورت گيرد و كتابهاي دانشآموزان نيز به نحوي مناسبسازي شوند، به اين معنا كه مفاهيم لغاتي كه كمشنوا درك روشني از آن ندارد مانند تصرف كردن، زمينخوردن با تعاريفي مفصلتر بيان شود.
با توجه به طرح شاملسازي و متمايز نديدن كودكان كمشنوا از ساير كودكان، رويكرد آموزش كمشنوايان در كشورمان بر «گفتارخواني» متمركز شده است.
«حميد يكتا» پدر دانشآموز كمشنواي مشغول به تحصيل در يك مدرسه عادي، درباره نكاتي كه بايد در كتابهاي درسي در راستاي اجراي طرح يكسانانگاري كودكان مدنظر قرار گيرند، ميگويد:«هرچند با تلاش والدين دانشآموزان كمشنوا درسهاي «باغچهبان، دوست بزرگ بچهها» و داستاني از مولانا به نام «ناشنوا و بيمار» كه با روحيات دانشآموز كمشنوا سازگار نبود، حذف شدند اما از وزارت آموزش و پرورش انتظار ميرود كه با ارايه درسهايي درباره دانشآموزان كمشنوا و نيز مناسب سازي كتابهاي درسي، ضمن آشنايي همه دانشآموزان با كمشنوايان، قدري از مشكلات دانشآموزان كمشنوا بكاهد.»
زهرا سيف، مادر يك فرد كمشنوا نيز در اين باره معتقد است: «نگاه دهكده جهاني بايد شامل كودكان كمشنوا هم بشود و سادهسازي كتابها تنها گامي كوچك براي شناخت واژگاني اين كودكان است، زيرا نميتوان تمام كتابها را سادهسازي كرد.»
وي تاكيد ميكند كه آموزشهاي حاشيهاي مانند داستاننويسي و قصهگويي براي كمشنوايان بايد به نوعي باشد كه براي اين افراد تقريبا درك هيچ لغتي دشوار نباشد.
سيف وجود مربيان خبره و بامهارت را براي گسترش درك واژگاني دانشآموزان ضروري ميداند و ميگويد: «هرچند از حدود 10 سال پيش طرح يكسانانگاري كودكان در آموزش و پرورش اجرا ميشود اما هنوز دبيراني كه توانايي سادهسازي مطالب را براي دانشآموزان داشته باشند اندكاند.»
ساده سازي كتاب براي كمشنوايان به روشهاي متعددي ميتواند انجام شود:
1) پاورقی: معنای ساده کلمات دشوار در پایین همان صفحه گنجانده میشود.
2) واژهنامه: در پایان هر داستان یا هر فصل از کتاب، واژهنامه قرار
میگیرد.
3) پردهای: معنای ساده کلمات یا جملات دشوار به صورت پرده (متحرک) بر روی کلمه یا جمله چسبانده میشود.
4) خلاصه و ساده کردن متون طولانی كه خلاصه یا ساده کردن متن بدون دخل و تصرف در محتوای کتاب داستانی صورت میگیرد.
5) درشتنویسی کلمات یا جملات كه برای کمک به خاطر سپردن کلمات جدید یا جملات مهم در ذهن کودکان ناشنواست.
در كتابخانه حسينيه ارشاد از سال 1385 به همت مينو رجبينيا، دبير داوطلب كمشنوايان، تاكنون بيش از 350 جلد كتاب براي كودكان و نوجوانان كمشنوا به روش تايپ درشت حروف دشوار روي كاغذي رنگي و چسباندن آنها بر روي واژهها سادهسازي شدهاند.
مينو رجبينيا درباره امكانات ويژه اين كتابخانه براي كمشنوايان ميگويد: «از سال 1385 توسط يك دبير مسلط به آموزش كتابداران اين مركز پرداختيم تا بتوانند با كمشنوايان ارتباط مطلوبي داشته باشند. همچنين كتابداران اين مركز با برقراري ارتباط رايگان با چهار دبستان ويژه كمشنوايان، جلسات كتابخواني را براي آنان برپا ميكند.»
رجبينيا ديگر امكانات ويژه ناشنوايان اين كتابخانه را امكان عضويت رايگان همه ناشنوايان در اين كتابخانه ميداند و از اينكه بسياري از كودكان بهدليل دور بودن از اين مركز، امكان بهرهبرداري از تنها كتابخانه ويژه كمشنوايان را ندارند، ابراز تاسف ميكند.
وي برانگيختن شوق كتابخواني در ميان كمشنوايان و افزايش درك واژگاني كودكان از اين راه را مهم ميداند و ميگويد: «بايد لذت كتابخواني را به اين كودكان بچشانيم تا گمان نكنند كه كتابها تنها در مدرسه كاربرد دارند.»
رجبينيا كتابخواني كودكان و نوجوانان را تنها محدود به خوانش كتاب نميداند و بر اين عقيده است كه كودك و نوجوان كمشنوا با تماشاي تصاوير ميتواند داستانپردازي كند و از اين راه بر تسلط واژگاني خود بيافزايد.
وي درباره انتخاب كتابها براي مناسبسازي كمشنوايان ميگويد: «كتابها نبايد تخيلي باشند و بايد كتابهايي به اين منظور برگزيده شوند كه موضوع هاي آن براي كودك و نوجوان ملموس باشد.»
شكي نيست كه مطالعه سبب ارتقاي سطح گفتاري كمشنوايان ميشود. ناهيد عباسيان مادر دانشآموز كمشنوا هم در اينباره ميگويد: «تلاش ميكنم در انتخاب كتاب براي مطالعه فرزندم محدوديتي در نظر نگيرم و گمان ميكنم با مطالعه كتابهاي متعدد و توضيحاتي كه درباره لغات دشوار به او ميدهم، سبب گسترش دايره لغات فرزندم شدهام.»
وي درباره آموزش مهارتهاي ارتباطي فرزندش بر تركيب روشهاي اشاره، گفتارخواني و تقويت شنيدار تاكيد دارد و ميگويد: «تركيب اين روشها ميتواند ضعف بياني و واژگاني كودكان را كاهش دهد.»
موسسهها و انجمنهاي گوناگوني در كنار آموزش و پرورش تلاش ميكنند درك واژگان و محيط پيرامون را برايشان آسان كنند. «موسسه حمايت از افراد با افت شنوايي» از آبانماه سال 1380 در اين زمينه فعاليت دارد.
زهرا سيف، مدير اين موسسه، درباره فعاليتهاي اين مركز ميگويد: «اين موسسه توسط 14 نفر از والدين افراد كمشنوا تاسيس شد و با برپايي كلاسهاي تئاتر، موسيقي، سولفژ، قصهگويي، داستاننويسي به ياري افراد كمشنوا از سن چهار سالگي ميپردازد.»
وي درباره ضرورت مطالعه كمشنوايان و ناشنوايان معتقد است: «هرچند ريشههاي فرهنگي مطالعه در كشورمان ضعيف است اما مطالعه براي ناشنوايان امري اجتناب ناپذير مينمايد و از فاكتورهاي اساسي در پيوند افراد با محيط به شمار ميرود.»
سيف ادامه ميداد: «هرچند ارايه كتابهاي مناسبسازي شده يا مناسب تشخيص داده شده به كمشنوايان براي خروج آنان از انزوا مفيد است اما در اين زمينه اقدام مناسبي صورت نگرفته و تنها كتابخانه حسينيه ارشاد در اين زمينه تجهيز شده است.»
مدير موسسه حمايت از افراد با افت شنوايي، مجهز بودن اين موسسه به كتابخانه محدود 500 جلدي و تشكيل گروه جوانان در اين موسسه و برگزاري كلاسهاي مهارتهاي زندگي براي آنان را از ويژگيهاي مهم اين موسسه ميداند و درباره كتابهاي كتابخانه اين مركز ميگويد: «كوشيدهايم كتابهايي را براي كتابخانه موسسه برگزينيم كه ضمن جذاب بودن، از نظر كارشناسان گفتاردرمانگر براي اين گروه مناسب تشخيص داده شدهاند.»
فراهم كردن تجهيزات آموزشي تنها به ارايه مكتوبات و كلاسهاي آموزشي محدود نميشود و استفاده از سمعك و كاشت پروتز حلزوني به عنوان ابزاري پايه براي آموزش كمشنوايان مطرح است. پروتز كاشت حلزوني، ابزاري الكترونيكي است كه از طريق جراحي در گوش داخلي قرار ميگيرد و احساس شنيدن را در افراد ناشنوا يا كمشنواي عميق فراهم ميكند. كاشت بهموقع اين پروتز ميتواند فرايند بلوغ بههنجار در سيستم شنوايي مركزي و قشر مغز را تضمين و رشد زباني هنجار را تسريع بخشد.
از آنجا كه ماده 10 قوانين استاندارد درباره برابري فرصتها براي معلولان، دولتها را ملزم به ايجاد فرصتها و امكانات معلولان براي بارور ساختن خلاقيت و توانمنديهايشان كرده، شايسته است توجه ويژهاي براي اختصاص قفسه كتاب ويژه كتابهاي كمشنوايان صورت گيرد تا امكان مطالعه براي همه ناشنوايان در هر منطقهاي فراهم باشد و همچنين اهتمام بيشتري براي كاشت حلزوني در افراد در سنين پايي صورت گيرد تا نسل آينده ناشنوا با محدوديت نسل حاضر مواجه نباشد.
نظر شما