سه‌شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
ابرقورباغه توكيو را نجات مي‌دهد

امير اسماعيلي:هريك از ما بارها قرار گرفتن در موقعيت‌هاي مغلوبه را تجربه كرده‌ايم؛ در برخورد با فردي يا حادثه‌اي كه اگر با واقعيت‌هاي موجود و صد البته منطقي بسنجيم‌شان، كم آورده‌ايم و در آن لحظه مغلوب شده‌ايم، اما ذهن و فكر خودپسند و مغرورمان اين باختن...

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا):امير اسماعيلي:هريك از ما بارها قرار گرفتن در موقعيت‌هاي مغلوبه را تجربه كرده‌ايم؛ در برخورد با فردي يا حادثه‌اي كه اگر با واقعيت‌هاي موجود و صد البته منطقي بسنجيم‌شان، كم آورده‌ايم و در آن لحظه مغلوب شده‌ايم، اما ذهن و فكر خودپسند و مغرورمان اين باختن و مغلوب شدن را باور ندارد و دايما در حال بازسازي است. به عنوان مثال، در برخوردي فاميلي و خانوادگي از طرف فردي كه شايد قرابت ذهني چنداني با او نداشته باشيم، مورد هجوم و تكه‌اندازي قرار مي‌گيريم. بقيه مي‌خندند. درست نمي‌توانيم جواب بدهيم و اين يعني توپ، در زمين خودمان ماندن. لبخند آرامي مي‌زنيم و گوشه مي‌گيريم، اما حداقل چند روزي دايما در موقعيت ذهني آن برخورد قرار داريم و با فصاحت و زيركي تمام طرف تكه‌انداز را آن‌چنان منكوب مي‌كنيم و سرود غلبه‌مان آن‌قدر بلند مي‌شود كه از فكر بيرون مي‌افتيم و مي‌بينيم واقعيت آن است كه گذشته، با قدرت سپري شده و ما همچنان مغلوب آن برخورد گذشته‌ايم. حالا اين اشاره را در مقابل پديده خانمان براندازي مثل زلزله قرار دهيد. حادثه‌اي كه به اختيار كسي نيست. مي‌آيد،داغان و عزادار مي‌كند و مي‌رود. تازه با چنان قدرت نمايي بعد از غرشي عظيم، دست‌هايش را هم مي‌تكاند و «پس لرزه» توليد مي‌كند. اين جريان مغلوبه آدمي و زلزله در ذهن «هاروكي موراكامي» رسوب مي‌كند و نويسنده در دست و پا زدن‌هاي ذهني‌اش، براي آن كه كاري كند تازلزله نيايد يا بتوان محكم مقابلش ايستاد، مجموعه داستاني مي‌نويسد در تداوم خلق و چينش كلمات قبلي‌اش، به نام «پس لرزه».
زلزلهٔ کوبه، زمین‌لرزه‌ای بود با بزرگی ‪ 7/3درجه در مقیاس ریشتر، که ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵، در ساعت ۵:۴۶ صبح، شهر کوبه را در ژاپن به مدت ‪ ۲۰‬ ثانیه لرزاند و در هم کوبید. به واسطه اين زمین‌لرزه ‪۶‬هزار و ‪ ۴۳۳‬نفر کشته و بیش از ‪ ۴۳‬هزار نفر زخمی و حدود ‪ ۲۵۰‬هزار دستگاه ساختمان و تاسیسات زیربنایی در استان هیوگو و استان‌های همسایهٔ آن تخریب شدند. خرابی‌های گستردهٔ ناشی از این زمین‌لرزه، سبب بی‌خانماني و آواره شدن ‪۳۰۰‬ هزار نفر شد. بعدها باوجود جبران آسیب‌های زمین‌لرزه و بازسازی بندر کوبه، مردمی که شاهد این رویداد بودند همچنان از مشکلات روانی آن رنج می‌بردند.

مجموعه داستان پس لرزه به صورت روايت سوم شخص و همذات پنداري كرده است با افرادي كه دور از مركز زلزله بوده‌اند اما از آن متاثر و داراي يادگاري‌هايي اند. اين مجموعه نخستين بار در سال 2000 به زبان ژاپني و در سال 2002 با عنوان After The Quake منتشر و در ايران نيز با عنوان‌هاي «بعد زلزله» با مترجمي بهرنگ رجبي و « بعد از زلزله» توسط رضا دادويي ترجمه شده است.

در اين نوشتار ترجمه اين كتاب با عنوان «پس لرزه» با ترجمه سما قرايي كه توسط نشر قطره در سال 1390 به انتشار رسيده است مورد خوانش قرار گرفته است.
«پس لرزه» مثال مناسبي براي نمود سبك رئاليسم جادويي است از نويسنده‌اي شناخته شده در دنيا كه اگرچه در سال 1949 در ژاپن متولد شده، اما زندگي و معيشتش در خارج از كشور مادري‌اش طي شده است.
قرايي در مقدمه‌اش نوشته است:« نقش مايه‌هاي ازلي ابدي تنهايي، عشق و مرگ و پرداخت مدرن، طنز آميز و سوررئال آنها در دنياي مدرن همواره جذاب و وصف حال انسان امروزي مبتلا به اين دردها اما ناتوان از توصيفشان بوده است. موراكامي نيز با دست گذاشتن بر اين پوچي‌ها، ضربات و آسيب‌ها و كابوس‌هاي پايان ناپذير از وسعت و قدرت نيروها و گستره‌هايي كه از فهم آنم عاجزيم، مخاطبان بسياري را وسوسه كرده و در «تعقيب اين گوسفند وحشي» ادبيات ژاپن انداخته است... اعتراف مي‌كنم كه خواندن مجموعه كارهاي موراكامي همان حسي را كه در جست و جويش بودم به وجود آورد، هرچند كه آدم‌هاي او جز نام خود و نام شهري كه در آن زندگي مي‌كنند يا از آن مي‌آيند، از ژاپن هيچ ندارند. نوشته‌هاي او معمولا هيچ رنگ و بوي فرهنگي خاصي ندارد و هيچ نقطه‌اي در آنها نيست كه به يك ويژگي ژاپني گره خورده باشد، صرف نظر از نام‌ها داستان هركس مي‌تواند باشد و در هركجا اتفاق بيفتد.»

«پس‌لرزه» چينش چهار داستان كوتاه است با عنوان‌هاي «يوفو در كوشيرو»، « چشم اندازي با اتوي ذغالي»، «ابرقورباغه توكيو را نجات مي‌دهد» و «شيريني عسل».
مترجم اين‌گونه شمايي از نخستين برخورد با كتاب ارايه مي‌دهد: «اقتصاد كشور روز به روز رونق بيشتري مي‌گرفت و پول مردم از پارو بالا مي‌رفت كه ناگهان زلزله شد. زلزله‌ براي شخصيت‌هاي پس‌لرزه، پژواك از گذشته‌اي است كه سال‌ها پيش مدفون كرده‌اند.
«ساتسوكي» سي سال از عمرش در نفرت از مردي به سر برده كه او را از بچه‌دار شدن محروم كرده. آيا كينه‌ي سخت او بوده كه فاجعه زلزله را به بار آورده؟ پدر و مادر جونپي، كه او را از خود طرد كرده بودند، در كوبه زندگي مي‌كنند. آيا بايد به آنها زنگ بزند و جوياي حالشان شود؟
«مياكه» خانواده‌اش را رها كرده تا بتواند در ساحلي ده‌ها كيلومتر دورتر از زادگاهش كنده‌هاي شعله‌ور درست كند.
«سالا»ي چهار ساله هر شب كابوس«مرد زلزله‌اي» را مي‌بيند كه مي‌خواهد او را در يك جعبه‌ي كوچك بچپاند.
«كاتاگيري» از سر كار برمي‌گردد و در خانه‌اش با قورباغه‌ي عظيم الجثه‌اي برخورد مي‌كند. قورباغه ادعا مي‌كند ماموريت دارد توكيو را از شر كرم غول پيكري نجات دهد.» او مي‌گويد: «وقتي كرم عصباني مي‌شه، زلزله درست مي‌كنه و الان هم خيلي خيلي عصبانيه.»

از نكات برجسته كتاب ترجمه روان و مناسب سما قرايي است كه پيوستگي و بومي‌سازي لغات را براي تقريب هرچه بهتر به ذهن انجام داده است. در اين داستان‌ها مي‌توانيد شيريني به هم پيوستگي كلمه ساده را دريابيد. به عنوان مثال به اين كلمه‌ها از صفحه 66 كتاب توجه كنيد:« من توي اين فضاي تنگ و تار، توي اين تاريكي محض گير افتادم، و ذره ذره جون مي‌دم. اگه خيلي راحت خفه مي‌شدم اون قدرها بد نبود. اما يه دفعه كه خفه نمي‌شم. يه ذره هوا از شكافي مي‌ياد تو، براي همينه كه اين جون كندن خيلي طول مي‌كشه. فرياد مي‌كشم، ولي هيچ كس صدامو نمي‌شنوه. هيچ كس هم نمي‌فهمه كه من نيستم. اون تو آن قدر تنگه كه نمي‌تونم جم بخورم. وول مي‌زنم، وول مي‌زنم، ولي در وا نمي‌شه.»

اما نكته‌اي كه در پايان بايد به آن اشاره كرد پرهيز از مدگرايي مرسوم فعلي نسبت به "موراكامي" در فضاي مطالعاتي جامعه است. نويسندگان خوب ديگري از سرزمين خورشيد تابان در انتظار خواندن آثارشان توسط شما هستند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها