«فرمهر منجزي» مترجم كتابهاي كودكان و نوجوان، سال پر كاري را پشت سر گذاشت. او در سال گذشته آثاري همچون «گريس خالي»، «هانك زيپزر»، «داستانهاي يهوري از مدرسهي كجكي» و «بن در تعطيلات» را براي نوجوانان ترجمه كرد كه تا نمايشگاه كتاب منتشر ميشوند. اين مترجم خواندن «شازده كوچولو» و «دفترخاطرات پسر لاغرو» را در تعطيلات نوروز به نوجوانان پيشنهاد ميكند.
نخستين ترجمهها، مقالهها و مصاحبههاي اين مترجم، سال 1369 در مجلهی ادبستان فرهنگ و هنر چاپ شد. او به طور همزمان دورههاي آشنايي با ادبيات كودك و نوجوان را در شوراي كتاب كودك گذراند و به اين ترتيب كاري را كه هميشه دوست داشت، يعني ترجمه براي كودكان و نوجوانان را آغاز كرد.
شايد بتوان گفت او به آروزي دوران كودكي خود رسيده؛ چرا كه در آن دوران هم خودش را يك نويسنده ميدانست. خودش در اينباره ميگويد: «علاقهام به ترجمه از دوران كودكي شكل گرفت؛ چون پدرم برايم كتابهاي انگليسي ميخواند و ترجمه ميكرد و من هم مينوشتم. آن زمان فكر ميكردم كه خودم نويسنده هستم! شايد به همين دليل بود كه با وجود تحصيل در رشتهي اقتصاد، سراغ ترجمه رفتم.»
منجزي كه دوران نوجوانياش را با مطالعهي كتابهاي ادبيات كلاسيك جهان گذرانده، خاطرات نوروزياش با سفرهاي بسيار همراه است: «عيد دوران كودكي من با سفر همراه بود چون ما بهخاطر شغل پدرم در خوزستان زندگي ميكرديم و براي ديدن بقيهي فاميل بايد به تهران ميآمديم. اين سفرها هم عمدتاً در تعطيلات نوروز بود كه خيلي هم خوش ميگذشت.»
مترجم «آني ماشينحساب» دربارهي حال و هواي نوروزهاي سالهاي كودكي و نوجوانياش گفت: «يادم ميآيد از روزهاي آخر اسفند كه هوا بهتر ميشد با سر و صداي گنجشكها از خواب بيدار ميشدم كه نشانهي رسيدن بهار بود. آن زمان نوروز حال و هواي بهتري داشت شايد به اين دليل كه من در همهي روزهاي عيد مشغول بازي بودم. با وجود اينكه درس و مشق در نوروز هم زياد بود اما من روز آخر اسفند همهي مشقهايم را مينوشتم تا در روزهاي عيد خيالم راحت باشد. البته غير از بازي و سفر، دندان دردهاي نوروزي هم يادم مانده است!»
اين عضو شوراي كتاب كودك كه ميخواهد نوروز سال 1391 را در سفر بگذراند خواندن چند كتاب در تعطيلات را به بچهها پيشنهاد كرد؛ البته با احترام به سليقهي بچهها: «بهخاطر سليقههاي گوناگون نميتوان تنها يك يا چند كتاب را پيشنهاد كرد اما برخي آثار به دليل ارتباطي كه با مخاطبان همهي نسلها برقرار ميكنند ماندگار ميشوند و همه از خواندنشان لذت ميبرند. مثل كتاب «شازده كوچولو» كه من هر چند وقت يكبار دوباره ميخوانمش و هر بار چيز جديدي كشف ميكنم.»
نويسندهي فرهنگنامهي كودكان و نوجوانان «دفتر خاطرات پسر لاغرو» را هم به دليل فضاي طنزش براي مطالعه در نوروز مناسب دانست: «اين كتاب حال و هواي طنز دارد و براي نوروز مناسب است. ضمن اينكه چون شكل خاطرهنويسي دارد، بچهها را به نوشتن تشويق ميكند كه نخستين گام در تقويت نويسندگي است. من و همكارانم در كانون توسعهي فرهنگي كودكان هم بچهها را به خاطرهنويسي تشويق ميكنيم تا يك راه خوب براي نوشتن را تجربه كنند.»
كانون توسعهي فرهنگي كودكان يك سازمان غيردولتي است كه در زمينهي تاسيس و تجهيز كتابخانه در روستاهاي كشور فعاليت ميكند.
اعضاي اين كانون تا به حال در روستاهايي مانند «گلين»، «اورامان تخت» و «بابا ريز» در استان كردستان؛ «خُنگ»، «دِهِك»، «خور»، «آفريز» و «حاجي آباد» در استان خراسان جنوبي؛ روستاي «گنجه» در استان گيلان؛ روستاي «بفروييه» در استان يزد؛ روستاي «آبادان» در استان سيستان و بلوچستان، روستاي «فهرج» از توابع بم و روستاي «كُلنگانه» در استان لرستان كتابخانههايي را تاسيس كرده است و هر چند وقت يكبار آثار جديد را به آنها اهدا ميكند.
«دفتر خاطرات پسر لاغرو» كه با نام «خاطرات يك بيعرضه» يا «خاطرات بچهي چلمن» هم ترجمه و منتشر شده، اثر «جف كيني» است.
«گَرگ هفلي» شخصيت اصلي و راوي داستانهاي اين مجموعه است كه ميخواهد مشكلات را حل كند و خودي نشان بدهد اما همه چيز كاملاً برعكس پيش ميرود!
سوال كردن و دنبال چرايي مسائل بودن توصيهي فرمهر منجزي در سال جديد براي بچهها است: «اميدوارم بچهها در سال جديد ياد بگيرند كه دربارهي همهي مسائل پيرامونشان فكر كنند، سوال كنند، دنبال چرايي مسائل باشند و هيچچيز را چشم بسته قبول نكنند. نوجوانان ما بايد ابتدا سوال پرسيدن را تمرين كنند تا بتوانند در زندگي به جواب سوالاتشان برسند.»
نظر شما