به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، «عهد قاجار؛ مذاکره، اعتراض و دولت در ايران قرن سيزدهم» نگاه تازهاي به دولت و جامعه ايران در دوره قاجار دارد و پژوهشي درباره گروههاي اجتماعي فرودست در ايران دوران محمدشاه و ناصرالدين شاه است. اين اثر به نوعي تاريخ فرودستان و راهکارهاي آنها براي اعتراض، چانهزني و مذاکره است و نشاني از اين دارد که دولت قاجاريه تا چه ميزان اهل مذاکره براي حل و فصل مسايل اجتماعي بوده است.
اين كتاب كه به تازگي به كوشش نشر ماهي منتشر شده در 9 بخش تنظيم شده است: «زمينه: دين، جامعه، سياست و تجارت»، «مردم، دولت و انگليسيها در بوشهر و جزيره خارک، ۱۲۵۱ـ۱۲۶۶»، «شيراز: اعتراض شهري و موازنه قدرت در ايالات فارس»، «اصفهان: اعتراض مردمي، کنترل اجتماعي، و ظهور مشارکت»، «تظاهرات عمومي زنان در ايران قرن سيزدهم»، «لوطيها؛ تنگدستان لجام گسيخته شهري»، «سربازان سرکش»، «بردهداري و بردههاي سياهپوست ايران در قرن سيزدهم» و «ماجراي دلدادگي بشيرخان کاکاه سياه ملکالتجار بوشهري».
مارتين كه به زبان فارسي تسلط كامل دارد، استاد تاريخ «خاور ميانه» در دانشگاه لندن است و تا كنون كتابها و مقالات زيادي درباره ايران عصر قاجار به ويژه نهضت مشروطيت به رشته تحرير درآورده است. مولف براي اين كه اثري جامع و دقيق پديد آورد در سال 2002 ميلادي به شهرهاي بوشهر، شيراز و اصفهان سفر كرد و ضمن بهرهجويي از كتابها و جرايد و اسناد موجود در كتابخانههاي اين شهرها با مورخان و پژوهشگران محلي هم به بحث و تبادل نظر پرداخت. اين كتاب در سال 2005 ميلادي در لندن منتشر شد و به زودي مورد توجه مورخان و پژوهشگران قرار گرفت.
اين كتاب به بررسي دوره شصت ساله بين جلوس محمدشاه (1250) و مرگ ناصرالدين شاه (1313) ميپردازد. از آن جا كه موضوع نقش جامعه در پيكار با دولت در يك دوره شصت ساله موضوعي بسيار گسترده و دامنهدار است، نگارنده توجه خود را به جنوب كشور معطوف كرده و به اين منظور سه شهر بوشهر، شيراز و اصفهان را كه راجع به آنها اطلاعات و منابع بيشتري وجود دارد، برگزيده و البته به ساير مناطق هم گوشه چشمي داشته است. منطق روستايي در فعاليتهاي سياسي كه در اين كتاب مورد بحث قرار گرفته، كمتر درگيرند. هر يك از اين سه شهر سياست و فرهنگ و خصوصياتي دارند كه با آن يكي متفاوت است و در هر سه ميتوان استمرار و تغيير را مشاهده كرد.
مارتين در پيشگفتار كتاب، اشاره به آرايي تازه راجع به دولت و جامعه ايران در دوره قاجار دارد و كتاب را پژوهشي گسترده درباره گروههاي اجتماعي فروتر از اعيان ميداند كه گر چه فاقد قدرت بودهاند اما براي دستيابي به اهداف خود از شيوههايي براي مذاكره و چانهزني با دولت بهره ميجستند.
كتاب در فصل نخست به زمينه دين، جامعه، سياست و تجارت در عناوين زمينه اسلامي، قدرت و جامعه، شهرهاي و جامعه بازار و زمينه سياسي و اقتصادي ميپردازد و سپس با بررسي دوره شصت ساله بين جلوس محمدشاه قاجار تا مرگ ناصرالدين شاه، موضوع نقش جامعه در پيكار با دولت و گزينش اين مهم را در سه شهر برگزيده بوشهر و جزيره خارك در رابطه با مردم، دولت و انگليسيها و شيراز باعنوان اعتراض شهري و موازنه قدرت در ايالت فارس و شهر اصفهان در رابطه با اعتراضِ مردمي، كنترلِ اجتماعي و ظهور مشاركت دارد.
سپس چهار فصل موضوعي با عناوين تظاهرات عمومي زنان در ايران قرن سيزدهم و لوطيها به عنوانِ تنگدستان لجام گسيخته شهري و سربازانِ سركش، بردهداري و بردههاي سياهپوست در ايران مورد بررسي قرار گرفته و در پايان به ماجراي دلدادگي بشيرخان، كاكاسياه ملكالتجار بوشهري كه در آن اعتبارِ امپراتوري بريتانيا خدشهدار شده و آرامش در كشور بر هم خورده و حتي ميان علماي سرشناس شيعه نيز اختلاف نظر وجود دارد، ميپردازد.
در بوشهر به نقش مردم در مركزگرايي و گرايش به حذف قدرتهاي محلي و مداخله انگليسيها در مذاكرات محلي اشاره ميشود و در شيراز، نقش عوام در تعامل و ارتباطِ شهر و دولت و ايلات و همچنين تأثير اقتصاد بينالملل و فناوري جديد كه موجب به وجود آمدن سازمانهاي نوظهور شد مورد بررسي قرار گرفته و سرانجام در اصفهان موضوع تسلط بوشهر از منظر حكومت و رقابت سياسي بحث ميشود.
كتاب شامل نتيجهگيري بر مبناي وجود ساختار ارزشهاي اسلامي در جامعه ايران عصر قاجار نيز بوده و براساس «عدل» كه بنياديترين اصل تفاهم ميان دين و دولت بوده است، اساسِ ارتباطِ دولت و جامعه را بر مذاكره معني ميكند و در صورت عدم توافق، جامعه جهت متزلزل ساختن اقتدار دولت، مشروعيت آن را به چالش ميكشيد. درخواست عدالت خانه، وجود فقر و فقدان تجارتي سودآور و حضور قدرتهاي استعمارگر از عوامل متعدد نارضايتي در جامعهاي بود كه حركتهاي پراكنده موجود در آن منجر به جنبش مشروطيت شد.
بناي اين كتاب بر دو پرسش است: يكي مهمتر از آن ديگري ولي هر دو وابسته به هم. پرسش اصلي اين است كه چگونه كشوري به وسعت ايران توانسته استقلال خود را حفظ كند و در خلال صدها سال در قرن سيزدهم و قبل از آن خود را از تسلط بيگانه بركنار دارد. پاسخ اين پرسش را تا حدي بايد در توانايي ايران سراغ گرفت؛ به عنوان حكومتي ميانجي در ايجاد موازنه ميان منافع و همچشميهاي انگلستان و روسيه.
آن چه به موضوع كتاب بيشتر مربوط ميشود اين است كه ايران به واسطه يك انسجام دروني، كه از يك نظام پيچيده مذاكره و توافق ناشي شده بود، قدرتي به دست آورد كه اسباب استمرار حياتش را فراهم ميكرد. اين امر به نوبه خود قشون ناچيز و درآمد اندك حكومت مركزي را جبران ميكرد.
بيشترين بحث كتاب اين است كه حكومت قاجار در مهار اتباع خود فقط به استفاده از زور متكي نبود، بلكه به همان اندازه يا شايد بيش از آن به توافق با آنان اتكا داشت و اين توافق بيش از آن كه زباني باشد عملي بود و خود از يك نظام پيچيده موازنه سرچشمه ميگرفت. اين نظام موازنه هم به نوبه خود متكي به تمامي قشرهاي مردمي بود كه در مذاكرات سياسي وارد ميشدند و بين خودشان و بين دولت و خودشان دائم به چانهزني مشغول بودند. حكومت قاجار فقط متكي به زور نبود بلكه متكي به مذاكره هم بود و اين مذاكرات به واسطه تمهيداتي پيش ميرفت كه ميان فقير و غني جاري بود.
چاپ نخست كتاب «عهد قاجار؛ مذاكره، اعتراض و دولت در ايران قرن سيزدهم» نوشته ونسا مارتين با ترجمه حسن زنگنه در 290 صفحه، با شمارگان 2000 نسخه و بهاي 7500 تومان به كوشش نشر ماهي منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به كتابهاي دوره تاريخي قاجاريه قرار دارد.
یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۵
نظر شما