یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۶
شهر محل بازتاب ادبيات و هنر  است

دکتر محمدتقي رهنمايي در نشست «منظر شهري در شهرنشيني معاصر ايران» گفت: واقعيت آن است که شهر، حافظه تاريخي بشريت است و نماد تمدني محسوب مي‌شود. جوامع کوچنده هرگز نمي‌توانند تمدن بسازند؛ مگر آن که يک جا نشين بشوند.هنر در شهر کالبد مي‌گيرد و روحي به فضا تزريق مي‌کند که ما آن را به عنوان ميراث مي‌شناسيم و از آن الگو مي‌گيريم و وارد ادبيات و هنر مي‌کنيم.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب با همكاري پژوهشكده تاريخ اسلام و با موضوع منظر شهري در شهرنشيني معاصر ايران عصر شنبه (29 بهمن) برگزار شد. در اين نشست دكتر محمدتقي رهنمايي، جمشيد كيان‌فر و برخي از دانشجويان رشته معماري و منظر شهري به گفت‌وگو نشستند.

رهنمايي، استاد بازنشسته جغرافياي دانشگاه تهران گفت: اگر به ادبيات شهر و شهرنشيني نگاه کنيم، درمي‌يابيم که هر رشته‌اي از منظر خود شهر را تعريف کرده است. يا آن را از ديد جمعيت‌شناسي ديده‌اند يا اقتصادي. اما تعريف علمي شهر چنين است که: شهر محل تبلور عينيت يافته شاخص‌هاي حياتي انسان است.

وي افزود: در جغرافياي انساني، چند شاخص براي افراد تعريف شده است، که عبارتند از: توليد مثل، کار، سکونت، آموزش ديدن و پرورش يافتن، تامين نيازها، استراحت و فراغت، آمد و شد. پس شهر عملکردهاي تبلور يافته‌اي دارد. از اين زاويه که نگاه کنيم، يک تعريف علمي و نه قراردادي، از شهر مي‌توان به دست داد.

رهنمايي اظهار كرد: شهر مقبول‌ترين زيستگاه مورد نظر انسان است. به همين دليل است که اکثريت مردم، دوست دارند که در شهر زندگي کنند. اين که پشت سر اين علاقه و انتظار چه انگيزه‌هايي نهفته است، دريايي از مسايل سياسي و اقتصادي و اجتماعي نهفته است. از سوي ديگر، شهر محل بازتاب‌هاي هنر زيبايي‌شناسانه انسان هم هست. هنر در شهر کالبد مي‌گيرد و روحي به فضا تزريق مي‌کند که ما آن را به عنوان ميراث مي‌شناسيم و از آن الگو مي‌گيريم و وارد ادبيات و هنر مي‌کنيم.

وي افزود: انقلاب مشروطيت در ايران يک نقطه عطف تاريخي براي شهرنشيني به حساب مي‌آيد. ما تا پيش از مشروطيت، شهرنشيني بسته داشته‌ايم. عناصر شهري هم قدرتي نداشتند و شهر منبع توليد ثروت نبود. ثروت در روستاها توليد مي‌شد و مبادله‌اي ميان شهر و روستا پديد مي‌آمد.

اين استاد جغرافي اظهار كرد: اين مبادله سبب تشکيل طبقه‌اي به نام تجار و بازرگانان شد که از رهبران مشروطيت شدند. در واقع، مشروطيت حکومت را از ايلات و عشاير گرفت و به دست نمايندگان شهري داد. پس از مشروطيت، اين نمايندگان شهري بودند که بر سر کار آمدند.

وي افزود: منظر شهري در دوره پهلوي اول، چنين ويژگي‌هايي داشته است: ساخت ميدان مورد توجه بود؛ اصلاح شبکه گذرگاهي اهميت داشت؛ بناهاي ديوانسالاري پديد آمد. در دوره پس از آن، توسعه فضاهاي مسکوني را داريم؛ شهرسازي هندسي شکل مي‌گيرد و صنايع با شهر همجوار مي‌شوند. در دوران انقلاب اسلامي، منظر شهري چنين ويژگي دارد؛ ساخت شهرهاي جديد و شهرک‌سازي، تاکيد و توجه به نيازهاي مسکن، توسعه تعاوني هاي مسکن و طرح هاي سامان دهي.

رهنمايي گفت: عناصر تشکيل دهنده منظر شهري اين گونه است: خيابان، مبادي ورودي و خروجي شهرها، ميادين که يک بحث مهم در طراحي شهري است، محله‌هاي مسکوني، سطح افق بناها، مبلمان شهر به اين معنا که پياده راهي باشد که محل عبور وسايط نقليه نباشد، نورپردازي فضاهاي شهري، معماري منظر و فضاي سبز، پوشش خيابان‌ها، تابلوهاي اطلاع‌رساني، اجزاي فيزيکي شهر مانند صندوق‌هاي پست، کابين‌هاي تلفن و صندوق‌هاي صدقات و خيرات.

وي افزود: در مجموع مي‌توان گفت که متاسفانه شهرهاي ما به سبب رشد پرشتابي که دارند، بالنده نشده‌اند. چون شهر جايي است که انسان مي‌بايد در آن جا به بالندگي برسد. به هر حال مجموعه بررسي‌ها نشان مي‌دهد که مقوله منظر شهري در کشور ما، قرباني رشد شتابنده شهرها شده است. در نتيجه در بخش وسيعي از شهرهاي ما، دلبستگي و تعلق خاطري به وجود نمي‌آيد. مي‌دانيم که تعلق خاطر، از مهمترين عوامل پايداري شهرهاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها