به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ماجراهای رمان «خانه» در روستایی کوچک اتفاق میافتد و روایتی است از زندگی مردی بازنشسته که شرایط جسمانی خوبی ندارد و دخترش برای نگهداری او نزدش بازمیگردد. در همین زمان، جک، محبوبترین فرزند پدر این خانواده بعد از 20 سال غیبت به خانه باز میگردد و آنجا به جستوجوی آرامش، بخشودگی، پناه و آغوشی گرم میرود. او امیدوار است بعد از غیبت طولانیاش، از طرف پدر، خانواده و اجتماع مورد استقبال قرار بگیرد و گناهان گذشتهاش بخشوده شود.
«خانه» رمانی است درباره احساسات انسانها، کانون خانواده و تفاوت نسلهایی که به دنیا به اشکال متفاوتی مینگرند. خانه برای شخصیتهای داستانی نمادی است از خوشبختی و بهرغم تضادهایی که اعضای خانواده با هم دارند سعی بر این است که در نهایت به اشتراکاتی با هم برسند.
داستان در دهه 50 میلادی در روستایی به نام «گیلیاد» به وقوع میپیوندد. رابرت بوتون، پدر خانوادهای است که اعضایش به دور از هم زندگی میکنند و بیماری پدر و شاید گذر زمان سبب شده آنها بعد از مدتها در زیر یک سقف گرد هم بیایند. نویسنده همین موضوع ساده را با تلخیها و شیرینیهایی در هم میآمیزد و زندگی خانوادهای را به تصویر میکشد که شاید شبیه زندگی خیلیها باشد.
رابینسون تاکنون سه رمان به نامهای «خانهداری»، «گیلیاد» و «خانه» منتشر کرده است. سومین رمان خانم رابینسون گرچه خوب ساخته و پرداخته شده و علاقهمندان زیادی دارد اما روایت داستان به کندی به پیش میرود. نویسنده ماجراها و خاطرات زیادی را در داستان روایت میکند و اینگونه داستان زندگی خانوادهای را روایت میکند که اعضایش تجربههای تلخی داشتهاند و با مشکلات شخصی زیادی دست به گریبانند. گلوری، دختر خانواده، راوی داستان است و داستان حول روابط پدر و پسر میچرخد.
میتوان گفت «خانه» به موازات رمان دوم نویسنده، «گیلیاد» حرکت میکند. فضای دو داستان یکسان است و ماجراهای کتاب در یک منطقه و با شخصیتهایی مشترک روی میدهند. مخاطب در رمان «خانه» شاهد تضادهای بسیاری در ذهن شخصیتها خواهد بود. رابینسون پدر و پسری را به مخاطب میشناساند که بهرغم علاقه زیادی که به هم دارند سرشار از اختلاف عقیدهاند و هر یک به نوعی راوی حقیقتند. نویسنده کوشیده تقلای شخصیتهای داستانی در جهت آشتی با گذشته و همچنین ساخت آینده را با توصیفات خود و استفاده از صفات مختلف نشان دهد. از همین رو است که مخاطب روایتی احساسی از خانواده بوتون را میخواند و در بسیاری از مواقع تحت تاثیر داستان قرار میگیرد.
ماجراهای شخصیتهای داستانی با روابط اجتماعی و عاشقانه شکستخورده در هم میآمیزد و سبب میشود مخاطب در سراسر رمان با دلشكستگیها، اضطراب دایمی، خاطرات تلخ، احساسات متناقض و بیش از همه با مسالهای به نام عشق روبهرو شود که به اشکال مختلفی در داستان ظهور میکند.
مذهب هم یکی دیگر از محورهای این کتاب است و نویسنده با انتخاب یک کشیش به عنوان پدر خانواده و یکی از شخصیتهای محوری داستان بیشتر بر این موضوع تاکید میکند. مترجم کتاب هم برای اینکه مخاطب در حین خواندن داستان به مشکل برنخورد در بسیاری از بخشهای كتاب با استفاده از پاورقی كوشیده به سوالات احتمالی مخاطب پاسخ دهد و توضیحاتی اضافه بر داستان ارایه کند.
باوجود اینکه رمان «خانه» با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شده اما گاه در میانه این رمان طولانی به نظر میرسد خودِ شخصیتهای داستانی تمایلی به برقراری ارتباط با هم ندارند و این موضوع ممکن است مخاطب را خسته و دلزده کند.
«خانه» در سال 2008 توانست برنده جایزه کتاب ملی شود و اورنج طلایی انگلستان را نیز از آن خود کند.
رمان «خانه» اثر مریلین رابینسون با ترجمه مرجان محمدی در 408 صفحه و به بهای 10 هزار تومان از سوی انتشارات آموت روانه بازار کتاب ایران شده است.
از این مترجم تاكنون رمان «فقط یک بار به دنیا میآییم» نوشته داون برسلین روانه بازار كتاب ایران شده است.
سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۷:۴۴
نظر شما