كساني كه با تاريخ ايران آشنايند ميدانند كه اميركبير دوران كودكي را در خانواده قائم مقام به شاگردي سپري كرد. داستان معروف فرا گرفتن درس هنگام خدمت به فرزندان قائم مقام، كه بارها در منابع به آن اشاره شده، مربوط به همان ايامي است كه به خانه شاگردي مشغول بوده است.
«گويند كه امير در كودكي كه ناهار اولاد قائم مقام را ميآورد، در حجره معلمشان ايستاده، پاي بازبردن ظروف، آنچه معلم به آنها ميآموخت، او فرا ميگرفت تا روزي قائم مقام به آزمايش پسرانش آمده، هر چه از آنها پرسيد ندانستند. امير جواب ميداد. قائم مقام پرسيد تقي تو كجا درس خواندهاي؟ عرض نمود روزها كه غذاي آقازادهها را آورده، ايستاده، ميشنيدم. قائم مقام انعامي به او داد. او نگرفت و گريه كرد. بدو فرمود چه ميخواهي؟ عرض كرد: به معلم امر فرماييد درسي را كه به آقازادهها ميدهد به من هم بياموزد. قائم مقام را دل سوخته، معلم را فرمود تا به او نيز ميآموخت.»
اميركبير دست پرورده قائم مقام بود و به سبب ويژگيهاي برجسته شخصيتياش در تاريخ دولتهاي ايران خوش درخشيد. «واتسون»، نويسنده انگليسي، درباره امير مطالبي گفته كه برازنده اوست: «در ميان همه رجال اخير مشرق زمين و زمامدارن ايران، كه نامشان ثبت تاريخ جديد است، ميرزا تقيخان اميرنظام بيهمتاست، به حقيقت سزاوار است كه به عنوان اشرف مخلوقات بهشمار آيد، بزرگوار مردي بود.»
عزم اميركبير در كار راسخ بود. كلنل شيل، وزير مختار انگليس بارها اظهار كرد كه كسي نميتواند امير را از تصميمش باز دارد. زماني هم كه متوجه ميشد بايد براي پيشبرد كارش نرمش نشان دهد، درنگ نميكرد. اگر تصميمات مقامات دولتي به نظر او مخالف منافع ملي بود، به حيلههاي گوناگون از اجراي آنها سرباز ميزد و اين كاري است كه چهار سال در ارزنهالروم به آن همت گماشت.
در راستي و درستي و فسادناپذيري و صداقت و صميمت او هيچ كس ترديد نكرد. كلنل شيل، وزير مختار انگليس و دشمن امير، درباره وي نوشته است: «پولدوستي كه خوي ايرانيان است، در وجود امير بياثر است، به رشوه و عشوه كسي فريفته نميشود. پولهايي را كه جهت رشوه به وي دادند و نپذيرفت خرج كشتنش كردند. حرف بي مغز و فكر كم مايه نداشت، كوتاه ميگفت و كوتاه مينوشت و خودش نيز ويژگي خود را ميشناخت كه ميگفت: «بلديت به احوال من داريد كه خلاف اسلاف حرف بي مايه و بي مغز نميتوانيم به زبان بياوريم چه جاي اينكه بنويسيم.»
درباره اميركبير كتابها و مقالات بسياري تأليف شده و در دسترس پژوهندگان فارسي زبان وجود دارد. هر چند همه آنها از ديد پژوهشي ارزش يكساني ندارند، اما راهگشاي خوانندگان براي فهم و درك رويدادهاي تاريخ اميركبير خواهد بود. به هر روي در اينجا تنها به برشمردن شماري از مهمترين كتابها و پژوهشهايي خواهيم پرداخت كه قابل دسترساند و درونمايه آنها دربردارنده آگاهيهايي است كه روشنيهايي بر تاريخ ايران در زمان اميركبير ميافكند. پيداست كه اين گزارش دربردارنده همه كتابهايي نيست كه خواننده براي فهم و شناخت تاريخ ايران در زمان اميركبير ميخواهد بلكه تنها به كتابهايي اشاره شده كه ميتواند ياريگر پژوهشگر و محقق تاريخ آن روزگار باشد.
كتاب «اميركبير و ايران» نوشته فريدون آدميت، نخستينبار تحت عنوان «اميركبير و ايران يا ورقي از تاريخ سياسي ايران» به سرمايه بنگاه آذر در سال 1323 در تهران منتشر شد. اين كتاب در چاپهاي متمادي بازچاپ شد و چاپ آخر آن (چاپ نهم) توسط انتشارات خوارزمي منتشر شده است. در اين كتاب، از شخصيت ميرزا تقي خان در سير تحول تاريخ زمان تحليل شده و به جريانهاي تاريخ و عوامل سازنده آن جريانها، خاصه به بنيادهاي اجتماعي ايران توجه داشته و سعي كرده است رابطه اميركبير را با اجتماع و اثرش را در تاريخ بازنمايد.
«ميرزا تقي خان اميركبير»، به كوشش زنده ياد ايرج افشار در سال 1340 به چاپ رسيد و چاپهاي بعدي آن به كوشش انتشارات دانشگاه تهران انتشار يافت. اين منبع قسمت نوشته شده و بازمانده از كتابي است كه زندهياد عباس اقبال آشتياني تأليف آن را آغاز كرد، اما توفيق انجام آن را نيافت. اين منبع بدان خاطر كه مستند بر مدارك صحيح است ميتواند مأخذي دقيقي و معتبر براي كساني باشد كه به تحقيق بيشتر در احوال اميركبير ميپردازند.
«زندگاني ميرزا تقي خان اميركبير» نوشته حسين مكي، چاپ اول 1323 در تهران منتشر شده و مقدمه آن را هاشمي حائري نوشته است. چاپ سوم با مطالب و اسناد و مدارك اضافي در سال 1337 به قطع وزيري به همت كتابفروشي محمدعلي علمي انتشار يافت و چاپ چهارم نيز از روي همان چاپ سوم بدون كم و زياد به طريق افست از همان كتابفروشي علمي به چاپ رسيده است. اين كتاب با تجديد نظر و اضافات در سالهاي گذشته توسط انتشارات ايران به چاپ رسيده است. اين كتابهاي نامبرده از منابع و مأخذي به شمار ميروند كه زندگي و روزگار اميركبير و روزگار تاريخي وي را به تصوير ميكشند.
كتاب «اسناد و نامههاي اميركبير (داستانهاي تاريخي درباره او) و كتاب «نامههاي اميركبير به انضمام رساله نوادرالامير» توسط سيد علي آل داوود نوشته شده و به كوشش نشر تاريخ ايران منتشر شده است. اين دو كتاب مجموعهاي از نامههاي روزانه اميركبير به ناصرالدين شاه و ديگران است كه از مطالعه اين نامهها، ميتوان از حوادث مهم آن عصر آگاه شد. بيشتر اين نامهها به خط امير است و معدودي به خط منشيان او يعني ميرزا سعيدخان موتمنالملك و ميرزا محمدحسين ملكالكتاب فراهاني، اين نامهها از نظر محتوا به بخشهاي مختلف تقسيم شده است.
كتاب «سياست خارجي اميركبير» نوشته عليرضا كاوهچيلي همراه با پيشگفتاري از دكتر عبدالرضا هوشنگ مهدوي منتشر شده است. در اين كتاب نويسنده، نخست به توضيح مفهوم سياست خارجي اميركبير و سپس شخصيت اميركبير توصيف شده است.
كتاب «غروب در پگاه: اميركبير قرباني استبداد و استعمار» به قلم بهرام افراسيابي با چكامهاي از فريدون مشيري به مناسبت يكصد و پنجاهمين سالگرد شهادت اميركبير به همت دفتر ادب و هنر گنجينه فرهنگ به چاپ رسيده است. اين كتاب مصور دربرگيرنده تصاويري از اميركبير است و فرهاد معمار عهدهدار تصاوير آن بوده است.
كتاب «فراز و فرود اصلاحات در عصر اميركبير» حاصل پژوهشي است كه به قلم محمدامير شيخ نوري انجام شده و به صورت كتاب به همت سازمان انتشارات پژوهشكده فرهنگ و انديشه اسلامي، به چاپ رسيده است.
«چهره اميركبير: كاوشي در تاريخ سياسي و اجتماعي ايران در دوره اميركبير» به قلم ناصر نجمي به كوشش انتشارات علم به چاپ رسيده است، نويسنده در اين كتاب نه تنها به شناساندن خطوط سيماي اين بزرگ مرد بسنده نميكند بلكه پرده از روي وقايع برميدارد كه به اميركبير مربوط است و اوضاع سياسي و اجتماعي ايران را در روزگار اميركبير بررسي ميكند.
كتاب «زندگي اميركبير ميرزا تقي خان فراهاني» به قلم قاسم مفرده فراهاني به چاپ رسيده است. يكي از ويژگيهاي اين كتاب كه آن را از بقيه منابع متمايز ميكند آن است كه نويسنده براي شناساندن شخصيت اميركبير و بيان اخلاقيات او از خاطرات مردم اهل فراهان و همچنين استفاده از گفته پدران (پيران آن دوره) استفاده كرده است.
كتاب «اميركبير كه بود؟ چه كرد؟ چه شد؟» به قلم محسن احمدي كافشاني از سوي انتشارات مرسل كاشان منتشر و به تازگي به چاپ سوم رسيده است. اين كتاب درباره زندگينامه، فعاليتها، اصلاحات و نحوه شهادت اميركبير نوشته شده است.
كتاب در سه بخش تنظيم شده كه بخش نخست آن با عنوان «اميركبير كه بود؟» از تولد تا صدارت را توضيح ميدهد و بخش دوم «اميركبير چه كرد؟» درباره مسافرتهاي اميركبير، اصلاحات اداري، امور اجتماعي و موسسات فرهنگي و اقتصادي و سياستهاي اميركبير و اميران پس از صدارات وي، به رشته تحرير درآمده است.
بخش سوم بخش با عنوان «اميركبير چه شد؟» سياستهاي اميركبير در امور مملكت و چگونگي شهادت وي را بررسي كرده است. همچنين اين كتاب داراي پيوستي از داستانهاي مربوط به صدارت اميركبير است كه از كتابهاي مختلف همراه تصاويري از ناصرالدين شاه و همسر اميركبير گرفته شده است.
كتاب «امير كبير» نوشته دكتر علياكبر ولايتي نيز سال گذشته به كوشش شركت سهامي كتابهاي جيبي وابسته به موسسه انتشارات اميركبير منتشر شد. در اين كتاب كوشش شده از زاويهاي متفاوت به شخصيت تاريخي اميركبير نگريسته شود.
اين كتاب در 14 فصل بخشبندي شده است. «ايران پيش از صدرات امير كبير»، «تاريخ قاجار از آغاز تا ميرزا»، «صدرات ميرزا تقي خان امير كبير»، «شورش عليه صدراعظم»، «سياست خارجي امير كبير»، «اصلاحات امير كبير»، «تأسيس دارالفنون»، «خدمات عمومي»، «اعتقادات ديني امير كبير» و «فرجام امير» از جمله بخشهاي مختلف كتاب است. سه فصل نيز به سفرهاي امير كبير اختصاص دارد، «سفر به روسيه»، «سفر به ايروان» و «سفر به عثماني» در بخشهايي از كتاب تشريح شده است.
يكي از متأخرترين و مستندترين پژوهشها درباره اميركبير، مدخل اميركبير در دايرهالمعارف بزرگ اسلامي است. اين کتاب که اکنون پس از چند سال چاپ دوم آن توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران انتشار يافته متشمل است بر اسناد و نامهها و مکتوبات متعدد از ميرزا تقي خان امير کبير صدراعظم نامي ايران در اوايل عصر ناصرالدين شاه قاجار.
اسناد و نامههاي اميرکبير که به نگارش و تدوين سيد علي آل داود درآمده، حاوي دو قسمت اصلي است، قسمت نخست مشتمل بر چند گفتار درباره شناسايي منابع اصلي اسناد، مدارک اميرکبير و توضيحي در باب محل نگهداري اسناد مذکور است. در قسمت دوم، اصل نامهها و اسناد و نوشتجات مختلف درج شده و حاوي پنج بخش و يک ضميمه است.
«مقدمه مفصل تحت عنوان: ميرزا تقيخان اميرکبير بر پايه اسناد»، «مجموعه اسناد اميرکبير موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران»، «اسناد وزارت امور خارجه»، «اسناد کتابخانه مجلس»، «نامههاي ناصرالدينشاه به اميرکبير»، «نامههاي اميرکبير به ديگران در دوره صدارت»، «اسناد و نامههاي گوناگون درباره اميرکبير»، «داستانهاي تاريخي درباره اميرکبير» و «رساله درباره گزارش سفير ايران در پاريس خطاب به امپراتور فرانسه» از جمله بخشهاي مختلف اين كتاب ارزشمند است.
- كتاب «اميركبير و دارالفنون» به قلم قدرتالله روشني، انتشارات دانشگاه تهران
- كتاب «قائم مقام فراهاني» نوشته ابوالقاسم منشأت، انتشارات نگاه
- كتاب «داستانهايي از زندگاني اميركبير» نوشته محمود حكيمي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي
- كتاب «ايران در دوره سلطنت قاجار» نوشته علياصغر شميم، نشر مدبر
- كتاب «اميركبير تجلي افتخارات ملي» به قلم محمداحمد پناهي سمناني
- كتاب «شرح حال رجال ايران» نوشته مهدي بامداد ، انتشارات تاريخ ايران
- مقاله «چهره اميركبير در ادب پارسي» به قلم محمدابراهيم باستاني پاريزي در كتاب «اميركبير و دارالفنون»، انتشارات دانشگاه تهران
- مقاله «نامههاي موجود از اميركبير» نوشته عباس زرياب در كتاب «اميركبير و دارالفنون»، انتشارات دانشگاه تهران
- مقاله «اميركبير و نصب بيرق ايران در ممالك روسه» نوشته حسن رشديه،
- مقاله «مروري بر تاريخچه و كاركرد دانشكده فني دانشگاه تهران از مدرسه دارالفنون تا تپههاي مشجر اميرآباد» محمدتقي نيكزاد
- مقاله «يكصد و پنجاهمين سال صدراعظمي اميركبير» نوشته پرويز ورجاوند.
نظر شما