به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نخستين جلد كتاب «تاريخ علم در ايران»، تاريخ علم را از دوره باستان تا آغاز اسلام بررسي ميكند، دومين جلد آن از آغاز اسلام تا عصر صفويه است، جلد سوم از صفويه تا پايان عصر قاجار را روايت ميكند و جلد چهارم از تاريخ مشروطه تا دوره كنوني را دربرميگيرد و پيشرفتهاي علم را در دورههاي گوناگون به تصوير ميكشد.
اسفنديار معتمدي، نويسنده و پژوهشگر به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) گفت: در تاريخ ايران باستان پيش از آن كه به گاهشماري نياز باشد، مساله مهمتري كه براي ايرانيان وجود داشت، پزشكي بود. ميدانيم كه زندگي آدمي از همان آغاز با درد و رنج و بيماري همراه بوده است.
وي به ديدگاهي در افكار پيشينيان اشاره كرد و افزود: انسان ابتدايي گمان ميكرد كه بيماريها به دليل خشم خدايان پديد ميآيند و علاج آنها در سحر و جادوست اما هرچه زمان گذشت و تجربههاي بشري انباشته شد، پي به علل بيماريها بردند و دانشي به نام پزشكي پديد آمد.
نويسنده «تاريخ علم در ايران» در ادامه سخنانش گفت: در ايران علم پزشكي از اهميت بالايي برخوردار بود و پزشكان مقام ويژهاي داشتند. اگر به متون كهن توجه ويژهاي داشته باشيم ميبينيم كه كتاب اوستا، از يك ديد، بزرگترين كتاب پزشكي ايران باستان هم هست. علاوه بر آن در كتاب «دينكرد» فصل مفصلي درباره پزشكي وجود دارد و دستورالعملهايي براي بهتر درمان كردن بيماران داده شده است. حتي فصلي دارد كه به پزشكان توصيه ميكند كه چگونه بكوشند تا روان خود را از پليديها دور نگهدارند.
وي به كتابهاي پزشكي متون پهلوي نيز اشاره كرد و افزود: در پزشكي پهلوي از پنج راه درمان ياد شده است كه عبارتند از نيايشهاي كتاب مقدس، بهكارگيري آتش، بهكارگيري گياهان، روش كارد پزشكي (جراحي)، دود درماني. در آن دوران بسياري از بيماريها را شناخته بودند و راههاي درمان آنها را ميدانستند.
معتمدي با اشاره به كتاب ديگري به زبان پهلوي گفت: در كتاب «طب پهلوي» از 4332 نوع بيماري ياد شده و به شيوه درمان آن ها اشاره شده است. كتاب اوستا نيز پزشكان را به پنج گروه تقسيم كرده است؛ كارد پزشك، گياه پزشك، دعا پزشك، اشو پزشك و دات پزشك.
وي به نمونهاي در اين زمينه اشاره كرد و افزود: يكي ديگر از نشانههاي توجه ايرانيان به علم، نظريهاي بود كه يك روحاني ديني دانشمند ايراني به نام «استانوس» درباره ذرات ارايه داد و همان نظريه او پايهاي براي نظريه اتمي «دموكريت» شد. استانوس ميگفت كه هر چيزي در جهان، از بذري بهوجود آمده است. او هنگامي كه به مصر سفر كرد، نظريه خود را با كاهنان مصري در ميان گذاشت و از اين راه دموكريت يوناني با نظريه و ايده او آشنا شد.
معتمدي در ادامه سخنانش اظهار كرد: دموكريت بعدها چنين گفت كه اگر موادي را كه در جهان وجود دارد كوچك و كوچك كنيم به ذراتي ميرسيم كه ديگر نميتوان آنها را تجزيه كرد. اين ذرات، اتمها هستند. نظريه دموكريت را «نظريه ذرهاي بودن مواد» يا « نظريه اتمي» مينامند.
وي افزود: ايرانيان در زمينههاي ديگر علوم نيز اطلاعات و دانش بسيار داشتند. آنها در روزگار باستان ميدانستند كه زمين گرد است. به لايه لايه بودن آن و سه طبقه بودن گوي زمين در ژرفا و باليدن و رستن كوهها از زمين گرد بي نشيب و فراز و گسسته شدن پوسته زمين پي برده بودند.
وي به گياهشناسي در كتاب كهن «بندهش» نيز اشاره كرد و افزود: ايرانيان در زمينه گياهشناسي نيز به طبقهبندي گياهان دست پيدا كرده بودند. در كتاب «بندهش» نيز از 30 نوع ميوه ياد شده و در اوستا نيز پنج گونه جانور، شناسايي شده است كه عبارتند از جانوران آبي و جانوران زميني، چرندگان، پرندگان، گزندگان و جانوران زير زميني.
اسفنديار معتمدي، نويسنده مجموعه چهار جلدي «تاريخ علم در ايران» است. جلد نخست كتاب درباره تاريخ علم در ايران پيش از اسلام است و گذشتههاي دور را تا زماني كه دانشگاه جنديشاپور تأسيس شد دربرميگيرد. جلد دوم نيز دوره اسلامي تا دوران صفويه را در بردارد كه بيشتر دانشمندان و فرهيختگان ما در اين دوره بودهاند، مانند ابن سينا و ابوريحان بيروني.
جلد سوم نيز دوران صفويه تا پايان حكومت قاجارها را در برميگيرد كه در اين دوران ايرانيان با علوم جديد آشنا ميشوند، دارالفنون برپا ميشود و در پي آن دانشجوياني براي تحصيل به خارج از كشور ميروند. جلد چهارم مجموعه «تاريخ علم در ايران» نيز شامل تاريخ مشروطه تا دوره كنوني است. ايجاد دانشگاهها و فعاليتهاي آنها و نيز مراكز تحقيقاتي از جمله موضوعاتياند كه در اين كتاب به آنها پرداخته شده است.
یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۰
نظر شما