خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- با توجه به اين كه بسياري از كتابهاي حوزه ورزش را مكتوبات ترجمه شده از زبانهاي بيگانه تشكيل ميدهند، ضرورت دارد كه مترجمان اين آثار دقت زيادي در كارشان به ويژه هنگام ترجمه اسامي و اصطلاحات خاص تربيت بدني و رشتههاي مختلف ورزشي به خرج دهند.
دكتر حيدر صادقي، عضو هيات علمي دانشگاه تربيت معلم، درباره آسيبهاي ترجمه در حوزه مكتوبات ورزشي ميگويد: «در حالي كه مترجمان هنگام ترجمه آثار گوناگون بايد توجه و تسلط بسياري به ماهيت نوشتار داشته باشند، در برخي از متون مترجمان دقت لازم ديده نميشود. بهطور مثال، كلمه «armstrong» در يكي از كتابها به معناي "دست قوي" بهفارسي ترجمه شده است، در حالي كه اين كلمه خاص و نام يك دوچرخهسوار نامدار جهان است! بايد از اصطلاحات تخصصي و علمي همانگونه كه هستند، استفاده شود و تبديل و معادلسازي آنها اساسا كار درستي نيست و ضربه شديدي به بدنه آثار و متون ترجمه شده وارد ميكند.»
گاهي در برخي آثار مكتوب ورزشي با ترجمههاي ضعيفي روبهرو ميشويم كه خبر از ناآشنايي مترجم با اسلوب ترجمه ميدهد. اين ناآشنايي مخاطب را سردرگم ميكند.
روبن شاهورديان، مترجم و ويراستار كتابهاي ورزشي نيز در اين باره ميگويد: «بهتر است معاني و اصطلاحات خاص در علومي كه ميان افراد حوزه مرتبط با آن كاربرد دارند، به همان شكل رايج استفاده شوند. بايد در تلفظ و معناي ظاهري و واقعي اسامي و واژگاني كه از يك خاستگاه وارد فرهنگ و زبان ديگري ميشوند، دقت كرد و همانگونه كه در خاستگاهشان ياد مي شوند، از آنها استفاده كرد.
از سوي ديگر، برخي مترجمان واژه را ريشهيابي و بهترين معادل را براي آن انتخاب ميكنند اما در مباحث علمي بهتر است به منشا و مبدا آن علم بازگشت و از آن به همان شكل استفاده كرد. اكنون كشورهاي انگليسيزبان بهويژه آمريكا، علوم جديد را از سراسر دنيا بهدست ميآورند و گاهي بدون توجه به زادگاه اين علوم، براي اصلاحات آن واژهسازي ميكنند. در اين وضعيت، مترجمان ما بايد به زبان مبدا و اصلي آن علم توجه داشته باشند.»
مدير مسوول نشر علم و حركت با اشاره به تلفظ و نگارش گوناگون نام سرمربي فوتبال ايران، ميگويد: «ابتدا بايد به خاستگاه زبان و مليت وي توجه كرد، يعني كشور پرتغال و دريافت كه تلفظ نام او در كشورش چگونه است. حتي ميتوان از خود سرمربي كشورمان خواسته شود تا درباره تلفظ نامش توضيح دهد؛ چراكه تلفظهاي گوناگون سبب گوناگوني در نگارش آن شده است. سادهترين راه نيز آن است كه از سفارت كشور پرتغال در ايران بخواهيم كه به اين گوناگوني آرا پايان دهد.»
البته شاهورديان هم مانند اغلب ناشران تخصصي حوزه تربيت بدني و ورزش اعلام ميكند كه مترجم زبان پرتغالي در اختيار ندارند و در نتيجه، نميتواند به طور دقيق درباره تلفظ و نگارش فارسي نام سرمربي تيم ملي ايران اظهار نظر كند.
وجود سازماني ناظر بر كار ترجمه مكتوبات ورزشي ميتواند به سليقهاي رفتار كردن در ترجمه اين آثار و نامها و اصطلاحات به كار رفته در اين آثار خاتمه دهد و ديگر شاهد برخي ترجمههاي ضعيف نباشيم.
دكتر صادقي در پاسخ به اين سوال كه آيا «سازماني ناظر بر ترجمه و حفظ رسمالخط آثار توليد شده، وجود دارد؟»ميگويد: «سازماني با اين وظيفه وجود ندارد و تنها ميتوان به فرهنگستان زبان فارسي اشاره كرد كه با شعار "فارسي را پاس بداريم" براي معادلسازي واژگان ناهمگون لاتين تلاش ميكند. بايد توجه داشت كه اين معادلسازي براي اصطلاحات زبانهاي بيگانه، كاري فني و خاص است و بايد بهگونهاي انجام شود كه بار مفهومي و علمي واژه حفظ شود تا ماهيت اصلي كلمه از بين نرود و مفهوم اصلي واژه در متن ثابت بماند. در حقيقت، معادلسازي در امور علمي، كاري پسنديده و مطلوب نيست چرا كه نبايد فقط به جنبه ادبي آن پرداخت، بلكه جنبه محتوايي آن از اهميت ويژهاي برخوردار است.»
نويسنده کتاب «مقدمات بیومکانیک ورزش» ميافزايد: «بسياري از كلمات داراي چند معنياند، مانند «moment» كه در فارسي «لحظه» يا «at the moment»به معناي «هماكنون » ترجمه ميشوند، در حالي كه اين واژه در علم بيومكانيك به معناي «گشتاور» است! به اين ترتيب، با معادلسازي نميتوان براي تمام معاني يك واژه معادل ايجاد كند، زيرا مترجم را در كاربرد واژگان با محدوديت روبهرو ميكند.»
سهشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۳
نظر شما