پنجشنبه ۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۴
نظام‌هاي نظري جديد بر تاريخ نياز به پژوهش و تحقيق دارد

استاد بازنشسته گروه تاريخ دانشگاه بين‌المللي امام خميني (ره) قزوين در نشست «ضرورت پايه‌گذاري نظام نظري جديد بر تاريخ» گفت: در حوزه فلسفه تاريخ و علم تاريخ كتابي كه عهده‌دار نظام‌هاي نظري جديد باشد نوشته نشده و اين موضوع تحقيق و پژوهش بيشتري مي‌طلبد._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست «ضرورت پايه‌گذاري نظام نظري جديد بر تاريخ» با سخنراني دكتر محمدعلي علي‌پور عصر  چهارشنبه (7 دي) با همكاري پژوهشكده تاريخ اسلام در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار ‌شد. در اين نشست استاد بازنشسته گروه تاريخ دانشگاه بين‌المللي امام خميني (ره) قزوين درباره «ضرورت پايه‌گذاري نظام نظري جديد بر تاريخ» سخن گفت.

علي‌پور در ابتداي سخنانش گفت: من از سال 1350 به گردآوري ديدگاه‌هاي نظام‌هاي نظري پرداخته‌ام و كتابي كه در اين زمينه نوشته شود پيدا نكردم و تنها يك مقاله با عنوان نظام‌هاي نظري جديد بر تاريخ وجود داشت. همچنين در كتاب «گاردينر» نظام‌هاي نظري مورد توجه قرار گرفته است. نظام نظري تحت عنوان نظام نظري تاريخ تحليلي در كتاب «جيم والش»، استاد دانشگاه ماساچوست آمريكا نيز منبعي در اين زمينه است.

وي افزود: نظام‌هاي نظري مطرح در مغرب زمين و محافل علمي و مراكزي كه به هر دليلي حول و حوش تاريخ مشغول‌اند به چهار ديدگاه تقسيم‌بندي شده‌اند. نخست اين كه نظام‌هاي نظري علمي تاريخ كه مدعي تاريخ‌اند، دوم نظام‌هاي نظري فلسفي تاريخ، سوم نظام‌هاي ديني (مسيحي و يهودي) و چهارم نظام‌هاي نظري تاريخ تحليلي.

علي‌پور اظهار كرد: اگر کتاب «تاريخ چيست؟» اثر ادوارد هالت‏کار را از منظر خاصي مورد مطالعه قرار دهيد، اين كتاب در واقع نظام‌نامه‌اي است از مباني، اصول و بنيادهاي تاريخ تحليلي كه مسايل گسترده‌اي را بحث كرده است و تحت عنوان فصول نيامده است. بحث عليت در تاريخ چند مقوله مهم مانند اخلاق، مذهب، علم، تاريخ و انديشه را بررسي كرده است.

وي افزود: ما بايد با روش‌هاي رايج در موسسات آموزش و پژوهش وداع كنيم و آن‌ها را كنار بگذاريم و يك گام تكاملي پيش نهيم. امروزه محافل علمي ديدگاه تجزيه‌اي به تاريخ دارند. برخي در حوزه عينيت در تاريخ، برخي به تجزيه دين در تاريخ و... مي‌پردازند. جبر تاريخ از محورهاي مهم نظريه‌هاي تاريخ نظري است و همچنين قانونمندي در تاريخ نيز مي‌تواند مسأله مهمي به‌شمار آيد.

اين مدرس دانشگاه گفت: نظريه‌پردازان درباره تبيين تاريخي و اين كه تاريخ چگونه علمي است، بحث مي‌كنند و اين مسأله بسيار رواج دارد. همچنين درباره عوامل پديد آوردن مباحث تاريخي مي‌انديشند و درباره تاريخ چيست؟ ديدگاه‌هايي را ارايه مي‌دهند.

وي در زمينه مطالعه تاريخ گفت: توصيه مي‌كنم زمان را در تاريخ حذف كنيد و تاريخ را به گونه‌اي مطالعه كنيد كه زمان نداشته باشد. زمان در تاريخ به قدري قطعي شده تا جايي كه اگر آن را حذف كنيد با مشكل مواجه مي‌شويد. حذف زمان در تاريخ براي اهل تاريخ مساوي با حذف تاريخ است.

وي به ديگر نظريه‌هاي نظري تاريخ اشاره كرد و گفت: پيش‌بيني و آينده‌نگري در تاريخ و همچنين فايده تاريخ نيز ديگر عناويني است كه براي برخي چندين جلد كتاب منتشر شده است. در ميان تمام نظريه‌هاي عنوان شده چرا نظام نظري بحث مهمي به‌شمار مي‌آيد؟

علي‌پور بيان كرد: اگر ما از پراكنده‌گويي و پراكنده‌خواني دست برداريم و تمام مباحثي كه مطالعه مي‌كنيم به رشته تحرير دربياوريم و مرتبط‌ها را در يك مجموعه قرار دهيم نظام نظري تشكيل داده‌ايم، مسأله پايه‌گذاري نظام نظري تاريخ نيز به اين معناست. پژوهشگر تاريخ اسلام بايد پايه‌گذار و پيش رو در اين زمينه باشد.

وي افزود: بايد اين را بدانيم كه پژوهشگران بيش از حد تخصصي كار و استادان نيز تخصصي تدريس مي‌كنند. يك استاد براي تدريس تاريخ ايران باستان، يك استاد براي تدريس تاريخ صفويه و استادي ديگر براي تدريس دوره قاجاريه و اگر به استاد تاريخ صفويه بگوييد تاريخ ايران باستان تدريس كند برايش كاري دشوار است.

اين پژوهشگر اظهار كرد: اين مسايل سبب شده كه اساتيد به اصل قضيه نپردازند و تنوع ديدگاه‌ها نيز به وجود نمي‌آيد. كتاب «درآمدي بر فلسفه تاريخ» مايکل استنفورد استاد برجسته تاريخ، مي‌تواند منبع خوبي باشد. در اين کتاب مهم‏ترين مسايل فلسفي تاريخ و علوم اجتماعي با کمک مثال‏هايي روشنگر و به زباني بسيار ساده بيان شده است.

استنفورد با همسنجي بنيادها و ويژگي‏هاي هستي‌شناسانه، شناخت‏شناسانه و روش‌شناسانه‏ تاريخ، علوم اجتماعي و علوم تجربي كوشيده جايگاه متمايز معرفت تاريخي را به‏ درستي روشن کرده، به پرسش‌ها و ترديدهاي مربوط به اعتبار چنين معرفتي پاسخ​‏هاي مناسب بدهد.

وي افزود: نظام‌هاي نظري علمي تاريخ به نظام‌هايي گفته مي‌شود كه مدعي‌ هستند تاريخ و علوم انساني با علوم طبيعي وحدت معرفتي دارند. ما در بحث فلسفه علم در معرفت‌شناسي دو نظريه معروف در غرب داريم. نظريه وحدت‌گرايان از «آگوست كنت» شروع مي‌شود و علوم انساني را به صورت افقي زير مجموعه علوم طبيعي قرار داده است.

علي‌‌پور به دومين نظريه نيز اشاره كرد و گفت: دومين نظريه مربوط به ثنويت‌گرايان است، گروه‌هايي از فيلسوفان علم كه معتقدند علوم انساني و علوم طبيعي جدايي پذيرند و هيچ سنخيتي با هم ندارند.
وي ادامه داد: در دانشگاه‌ها و پژوهشكده‌ها سرگرداني‌هاي بسياري وجود دارد و اطلاعات پراكنده و بدون نظام نظري مشكل ديگري است كه در پژوهشكده‌ها و دانشگاه‌ها مشاهده مي‌شود.

وي افزود: زير مجموعه نظريه در تاريخ مسأله مهمي است. برخي از تاريخ‌پژوهان معتقدند كه تاريخ قانون ندارد، ما بايد در جستجوي نظام‌هاي نظري باشيم و در زير سايه آن همه موارد را سامان بخشيم. ما دو نظريه در عليت تاريخ داريم، نخست عليت كلي كه قانون مي‌شود و دوم عليت در هستي كه عليت جزيي به‌شمار مي‌آيد.

علي‌پور اظهار كرد: تاريخ، حركت زمان در بستر تاريخ است و برخي از تاريخ‌پژوهان مي‌گويند حوادث تاريخي علت دارد و حادثه‌هاي تاريخي گذشته باعث تحليل تاريخ مي‌شود. همچنين بحث انسان و تاريخ از مسايل مهم است ولي مجهول مانده است. ما مي‌گوييم انسان تاريخ‌ساز است ولي اگر با يك امر مجهول مانند «انسان چيست؟» مطرح شود؛ تاريخ‌ساز بودن انسان مجهول مي‌ماند. زيرا هيچ اهل تاريخي دنبال انسان نمي‌رود، ولي مي‌بينيم كه انسان با تاريخ عجين شده است.

در پايان نشست «ضرورت پايه‌گذاري نظام نظري جديد بر تاريخ» پرسش و پاسخ انجام شد و مخاطبان ديدگاه‌هاي خود را با دكتر محمدعلي علي‌پور درميان گذاشتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها