در نشست نقد رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» مطرح شد
زیادهخواهی زورمندان پهلوی از نگاهی نو داستان شده است
منتقدان حاضر در جلسه نقد و بررسی رمان «خورشید بر روی شانه راستشان میتابید» با اشاره به زبان روان و توصیفات قوی این اثر معتقدند که دنیای پیچیده پشت پرده سیاست و زیادهخواهی زورمندان دوران پهلوی را در دید و قضاوت قرار داده و نگارش رمان براساس تحقیق نویسنده، یکی از عوامل جذابیت آن است.-
جواد افهمی در آغاز این نشست، گزیدهای از اثر خود را قرائت کرد و سپس، مهدی رضایی اظهار کرد: رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» از فضای همیشگی رمانهای انقلاب و تصاویر تکراری در آنها خارج شده است.
وی با اشاره به آشناییزدایی روایتی نویسنده در موقعیتهای مناسب گفت: این ترفند، در رمانهای «سوران سرد» و «ستارههای دب اصغر» از این نویسنده هم استفاده شده و برای مخاطب، جذابیت ایجاد کرده است.
این منتقد، دیالوگهای فراوان رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» به زبان مردم بلوچ و افغان را از جمله بخشهای خواندنی اثر دانست و گفت: نویسنده هیچ دخل و تصرف قضاوتی در رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» نکرده است؛ برای مثال سعی نکرده تا کسی را مقصر یا مظلوم نشان دهد. هر چند که ظالم و مظلوم با توانایی روایت به خوبی مشخصاند، اما تشخیص آن به واسطه جهتداری نویسنده نیست.
سپس سید حسین موسوینیا با تحسین ابتکار نویسنده «خورشید بر شانه راستشان میتابید» در انتخاب سوژه رمان خود، اظهارکرد: کمتر نویسنده انقلاب، اثری با این کشش و جذابیت دراینباره نوشته است.
وی ادامه داد: زبان این رمان، ساده و روان است و فضاسازی، تصویری روشن از سیستان و بلوچستان، کنشها و واکنشهای مردم آن منطقه در مقابل اوضاع نابسامان دوران قبل از انقلاب را نشان میدهد.
موسوینیا تحقیقات گسترده برای نگارش رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» را یکی از مهمترین عوامل جذابیت آن دانست و با ستایش این ویژگی اظهار کرد: استناد باعث ارزشمندتر شدن آثار میشود و ای کاش، غالب آثار داستانی با تکیه بر تحقیق نوشته میشدند.
در ادامه نشست نقد و بررسی رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» محمود خداوردی، موضوع این کتاب را در حوزه ادبیات انقلاب کمسابقه ارزیابی کرد و افزود: ماجرای ترور اشرف پهلوی در فرانسه، موضوعی است که نسل جدید از آن بیخبرند و حتی در گذشته هم به آن اشاره خاصی نشده است.
وی اضافه کرد: درست است که حجم دیالوگها در رمان زیادند، اما کسالتآور نیستند و باعث اثرگذاری بیشتر شده و به متن آسیب نزدهاند.
نویسنده کتاب «اجازه میدهید آقای چخوف» در ادامه گفت: شناخت و بینش روشن از سیستان و بلوچستان و جامعه سیاسی و فرهنگی آن، بیش از پیرنگ، شخصیتها، زمان، مکان و زاویه دید به خلق این اثر کمک کرده است.
خداوردی افزود: به نظر میرسد نویسنده، ذهنی متمرکز دارد و به همین سبب، بیان جزییات را فراموش نکرده است. با دستمایه قرار دادن یک ماجرای واقعی و سپس با قوه تخیل و مهارت، دنیای پیچیده پشت پرده سیاست و زیادهخواهی زورمندان دوران پهلوی را در دید و قضاوت ما قرار میدهد.
در پایان این نشست، جواد افهمی به بیان سیر نگارش رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» و تاثیر زندگی در میان قوم بلوچ بر نگارش این رمان پرداخت. این اثر به همت انتشارات هیلا به چاپ رسیده است.
نظر شما