به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشستی دیگر از مجموعه نشستهای ماهانه انتشارات عصر روشن با حضور احمد غلامی و محمدهاشم اکبریانی و چندتن از نویسندگان و منتقدان ادبی برگزار شد. در این نشست که به بررسی جوایز ادبی اختصاص داشت ابتدا چند داستان کوتاه از نویسندگان جوان با خوانش خودشان قرائت شد.
فرشته نوبخت، از مجموعه داستان «كلاغ»، داستان «كوه سنگي» را خواند، مريم منصوري از مجموعه داستان «دو كام حبس» بخشي از داستان «تشنه» را خواند و در ادامه آيدا مرادي آهني از مجموعه داستان «پونز روي دم گربه» داستان «حقالسكوت» را خواند.
سپس علیرضا بهرامی دبیر این نشست از غلامی و اکبریانی برای نقد جوایز ادبی دعوت به سخنرانی کرد.
در ابتداي گفت و گوي اين نشست، احمد غلامي نويسنده و روزنامه نگاربا ديدي انتقادي به جايزههاي ادبي بحث را آغاز كرد و گفت: جايزههاي ادبي از ذات اصلي خود فاصله گرفته است، نگاه جوايز ادبي بايد نقادانه باشد.
غلامي افزود: اين شايد به نظر بديهي برسد، اما همين اصل بديهي در طول زمان كاركرد خودش را از دست داد. در فضاي ادبي و سياسي كشورمان اتفاقهايي رخ داده كه در جايزهها هم موثر بوده است، درواقع جايزههاي ادبي به نهادهاي قدرت تبديل شدهاند كه كتابي را معرفي و پشتيباني ميكنند. اين سبب ميشود كه ادبيات ما اينگونه شود كه نويسنده فكر كند بهترين اثرش را نوشته است نه اينكه فكر كند بهترين اثرش آني است كه هنوز خلق نكرده است.
پس از غلامي، اكبرياني حرف زد و جوايز ادبي را فرصتی برای تقدير از نويسندهها دانست و گفت: اگر از اين ديدگاه به جايزههاي ادبي نگاه كنيم در اين مقوله موفق بودهاند و اين باعث انگيزه در بين نويسندگان ميشود. به نظرم نباید به دنبال این باشیم که با جوایز ادبی یک سبک جدید را معرفی کنیم، اگر معرفی کردیم بهتر است اما ایرادی ندارد اگر از یک نویسنده در اوج کارش، با یک جايزه تقدير كنيم.
اكبرياني ادامه داد: جایزه منتقدان یا جایزه شعر خبرنگاران را از ابتدا کسی نمیشناخت اما به دلیل انتخابهایی که کردند، برای خود اعتبار دست و پا کرد.
غلامی درباره بحث اعتباربخشی جایزهها به افراد گفت: اولا باید بگوییم اگر یک جایزه اعتبار بدهد، بد نیست ولی اگر به سمتی برود که بخواهد براساس روابط جایزه بدهد، مطمئن هستم که اعتبارش را از دست خواهد داد و جامعه مطبوعات هم شاید چند سال چیزی نگوید ولی در نهایت واكنش نشان خواهد داد.
او گفت: وقتی جایزه منتقدان را پایهریزی میکردیم، کسی میتوانست داور باشد که نقد مینوشت، آن هم به صورت مستمر و در طول سال کتابها را میدید و صاحب دیدگاه بود و از اعلام دیدگاهش ابایی نداشت. باید مجموعه آدمهایی که در یک جایزه ادبی جمع میشوند به آن اعتبار بدهند اما امروز شرایط، بر خلاف آن است و آدمها به یک جایزه به چشم اعتبار مينگرند.
غلامي افزود: اگر ما بتوانيم به سمتي برويم كه ادبياتي را پيشنهاد بدهيم، جايزه موثر است وگرنه ميتواند مكانيزمي از مكانيزمهاي بازار كتاب باشد و همه ما در اين كار موفق بوديم.
در ادمه اين نشست حاضران به گفت و گو پيوستند و در اين ميان يوسف انصاري درباره وضعيت جايزههاي ادبي گفت: اكنون بسياري از نويسندگان ما براي جايزه مينويسد. دليل آن اين است كه جايزههاي ما سليقهاي را پيش گرفتهاند كه دوستان ما گاه شک ميكردند كه ادبياتي را كه مينويسند اشتباه است و بايد سليقه جايزههاي ادبي را دنبال كنند. چون جايزهها در اين سالها از كارهايي حمايت كردهاند كه بيشتر فروختهاند و ميتوانستند بفروشند.
در ادامه ادامه آيت دولتشاه، آرش نصرتاللهي، شيما بهرهمند و سيروس نفيسي كه در اين جمع حضور داشتند به بحث اضافه شدند و درباره جوايز ادبي نظراتشان را گفتند.
آيت دولتشاه گفت: من دوست ندارم اسم تجليل را به كار ببريم، چه جوري ميشود از نويسنده تجليل شود در صورتي كه جايزه هاي ادبي خصوصي توان مالي چنداني ندارند. آرش نصرتاللهي (شاعر) هم گفت: كاش اين جلسه دو بار برگزار میشد؛ يكي برای آسيبشناسي جوايز ادبي و ديگري برای آسيبشناسي جايزههاي ادبي با فرض سلامت داوري. در ادامه سيروس نفيسي گفت: با تقدير از شهامت آقاي غلامي در آسيبشناسي جوايز ادبي، كاش ايشان راهكار هم ارايه كنند.
غلامي در پاسخ به اين حرفها گفت: من پذيرفتهام كه گاهي اشتباه كردهام. بايد شهامت انتقاد را داشته باشيم و اين بزرگترين راه حل براي مشكل ماست. ما در جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات سه نفر را ثابت ميگذاشتيم كه آنها داوران ديگر را انتخاب كنند. اگر جايزه ميخواهد مسير مشخصي برود، بايد يک هسته مركزي داشته باشد؛ چيزي كه ميتواند داوري ما را نجات دهد، اين است كه داوران ما بايد منتقد باشند.
احمد طبايي نيز در پايان این نشست سه داستان كوتاه خود را براي حاضران خواند.
جمعه ۱۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۰
نظر شما