شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۸
داستان‌نويس نوجوان: بهترين داستان‌هايم را منتشر می‌كنم

«كيميا عرب‌گري» دانش‌آموز كلاس اول راهنمايي است او در سال چهارم ابتدايي در مسابقه‌ي انشا‌نويسي برگزيده شده است و هم‌چنان داستان مي‌نويسد. اين نوجوان 12 ساله گفت: روزي از ميان داستان‌هايم بهترين‌ها را منتشر مي‌كنم.

ايبنا نوجوان: كيميا عرب‌گري به خبرنگار ما گفت: زماني كه دانش‌آموز كلاس چهارم ابتدايي بودم، در مسابقه‌ي انشانويسي منطقه مقام دوم را كسب كردم و انشاي من درباره‌ي «جامعه‌ي زنان و مردان» بود. از آن پس تلاش مي‌كردم براي خود موضوعي انتخاب كنم و داستان بنويسم.

او افزود: پسرخاله‌ام كه نوجواني 16 ساله است نيز داستان‌نويس است و هميشه داستان‌هايي را كه مي‌نويسم به او مي‌دهم بخواند و نظرش را درباره‌ي اين داستان‌ها بگويد. 

او در پاسخ به اين‌كه داستان‌هايش را براي دوستانش هم مي‌خواند يا خير؟ گفت: در دوران ابتدايي پنج نفر بوديم كه همه داستان مي‌نوشتيم و در مدرسه داستان‌هاي‌مان را براي هم مي‌خوانديم و گاهي كه درباره‌ي داستان‌ها نكته‌اي به نظرمان مي‌رسيد با هم در ميان مي‌گذاشتيم.

اين نوجوان نويسنده، افزود: گاهي اوقات داستان‌هايم را براي معلم ادبيات‌مان هم مي‌خوانم و از نظرات او استفاده مي‌كنم.

او درباره‌ي كتاب‌هايي كه خوانده و بيش‌تر از ساير كتاب‌ها آن‌ها را دوست داشته است گفت: بيش‌تر كتاب‌هايي كه مي‌خوانم كتاب‌هايي با موضوعات روان‌شناسي‌ هستند و كم‌تر كتاب‌هاي مربوط به كودك و نوجوان را مي‌خوانم. دو كتاب با عنوان‌هاي «عشق يكسان‌ نيست» و «زن‌ها و مردها برابر نيستند» خوانده‌ام كه خيلي از آن‌ها خوشم آمد! در كتاب «عشق يكسان نيست جملات برخي از دانشمندان و روان‌شناسان درباره‌ي عشق گردآوري شده است.

كيميا ادامه داد: از ميان كتاب‌هاي داستاني «قصه‌ي ما مَثَل شد» را نيز دوست دارم؛ چون در آن كتاب داستان‌هايي را كه باعث شكل گرفتن ضرب‌المثل‌ها شده است خواندم و برايم بسيار لذت‌بخش بود. 

عرب‌گري عضو كتاب‌خانه‌ي مدرسه نيز هست و در اين‌باره گفت: كتاب‌خانه‌ي مدرسه تنها در روزهاي زوج باز است اما گاهي كتاب به امانت مي‌گيرم و اگر از مطالب كتاب خوشم بيايد نكاتي از آن را براي خود يادداشت مي‌كنم و هر از گاهي سري به دفترچه‌ي يادداشتم مي‌زنم تا در ذهنم بمانند.

او دخترخاله و پسرخاله‌اش را به عنوان مشوق‌هاي اصلي خود را براي نوشتن مي‌داند و مي‌گويد: هميشه با اشتياق داستان‌هايم را مي‌خوانند و نظرات خود را درباره‌ي آن‌ها اعلام مي‌كنند.

كيمياي 12 ساله افزود: مادرم هم به من كمك مي‌كند، چون زياد كتاب مي‌خواند، معمولا در ارتباط دادن مقدمه‌ي داستان‌هايم به متن داستان به من كمك مي‌كند. 

اين نوجوان نويسنده تاكنون داستان‌هايش را در هيچ كتاب يا مجله‌اي منتشر نكرده است و درباره‌ي شركت در كلاس‌هاي نويسندگي گفت: تا كنون چند كلاس نويسندگي توسط معلم‌هاي ادبيات يا دوستان خانوادگي‌مان به من معرفي شده است اما به دليل اين‌كه زمان محدودي دارم تنها در خانه و براي خودم مي‌نويسم. اما روزي از ميان داستان‌هايم بهترين‌ها را منتشر مي‌كنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها