ايبنا نوجوان: لباس فرم مدرسه تنشان بود. سه دختر نوجوان كه بهنظر ميرسيد تازه مدرسهشان تعطيل شده و پيش از رفتن به خانه راهشان را كج كردهاند و سري هم به شهر كتاب زدهاند.
اولي كتابي به دست دارد. دربارهي «ايبنا نوجوان» توضيح ميدهم و از او ميپرسم چه كتابي خريده است. دختر كتاب را نشانم ميدهد و ميگويد: «يك كتاب تاريخي براي پدرم خريدهام. ميپرسم خودت هم كتاب ميخواني؟»
دختر نوجوان كه در كلاس دوم دبيرستان درس ميخواند و سميرا نام دارد، جواب ميدهد: «بله! من داستانهاي احساسي را خيلي دوست دارم.»
دوستش آتنا وسط حرف او ميپرد و ميگويد: «اما من از كتابهاي ترسناك خوشم ميآيد.» زهرا نفر سوم است كه جوابم را ميدهد: من فقط تابستانها كتاب ميخوانم و همه جور كتابي هم دوست دارم! در فصل مدرسه اجازه ندارم كتاب غيردرسي بخوانم.»
دربارهي شهر كتاب يوسفآباد و تنوع كتابهاي نوجوانانهاش ميپرسم و از آتنا به نمايندگي ديگر بچهها جواب ميگيرم: «كتابهاي خوبي اينجا هست. البته تعداد كتابهايش زياد نيست اما معمولاً كتابهاي روز را كه بقيهي كتابفروشيها دارند، در اينجا هم ميشود پيدا كرد.»
مسوول شهر كتاب شعبهي يوسفآباد دربارهي تعداد كتابهاي اين شعبه ميگويد: «حدود 400 عنوان كتاب كودك و نوجوان در اينجا عرضه ميشود. البته تعدادي كتاب كمكآموزشي هم ارايه ميكنيم كه آنها را در اين آمار محاسبه نكردم.»
«حميد گودرزي» اضافه ميكند: «من فكر ميكنم خانوادهها بايد انگيزهي مطالعه را در كودكانشان ايجاد كنند. كتابخواني با مشكلات متعددي روبهروست. به عنوان مثال، كتابها خوب معرفي نميشوند در حاليكه كتاب هم مثل هركالايي به تبليغ نياز دارد.»
مسوول شهر كتاب يوسفآباد دربارهي برنامههاي خاص هفتهي كتاب توضيح ميدهد: «در هفتهي كتاب برنامهي خاصي در اينجا نداريم اما برخي از مدرسهها و مهدهاي كودك با ما تماس ميگيرند و براي بازديد از فروشگاه درخواست ميدهند. با اينكه كنترل بچهها در محيط فروشگاه سخت است؛ ولي ما معمولاً اين پيشنهادها را ميپذيريم. به عنوان مثال، همين امروز بچههاي سه مهد كودك از شهركتاب ما ديدن كردند.»
او سليقهي مشتريان نوجوانش را قبول ندارد و ميگويد: «متاسفانه نوجواناني كه به شهر كتاب ميآيند بيشتر به دنبال پيدا كردن كتابهاي ترسناك، هيجانانگيز، تخيلي و اهريمني هستند.»
«گودرزي» دربارهي پرفروشترين كتابها هم ميگويد: پرفروشترين كتابهاي نوجوانانهي ما متعلق به نشر افق و هرمس هستند. پيش از اين، «كتابهايي مثل «قصههاي خوب براي بچههاي خوب» اثر مرحوم «مهدي آذريزدي» طرفداران زيادي داشت كه هميشه پرطرفدار بوده و به چاپ 60-50 هم رسيده، اما اينروزها استقبال از اين آثار كم شده است و بيشتر بچهها به دنبال آثار خارجي هستند اما من توصيه ميكنم بچهها آثار ايراني را بيشتر بخوانند.»
او در پايان ميگويد: «خيلي از بچهها به جنبههاي بصري كتابها توجه ميكنند. البته نوجواناني هم هستند كه با انگيزهي خاصي به شهر كتاب ميآيند و كتاب خاصي را ميخواهند. ما در اينجا به بچهها كمك ميكنيم كتاب موردنظرشان را پيدا كنند و اگر همان كتاب را نداشتيم، كتابي را كه بتواند نيازهاي آنها را پاسخ دهد در اختيارشان ميدهيم.»
چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۸
نظر شما