محل قرارگيري شهر كتاب ونك بهگونهاي است كه فقط اهالي محله با ما آشنا هستند و در نتيجه اينجا مثل يك پاتوق است. بچههاي محله اينجا ميآيند، كتاب ميخرند و كتاب ميخوانند.
مدير داخلي شهر كتاب ونك دربارهي ميزان استقبال نوجوانان از اين كتابفروشي ميگويد: «متاسفانه ما ارتباط خاصي با مدارس نداريم. مدارس غيرانتفاعي دانشآموزان كمي دارند و مدرسههاي دولتي هم ارتباط چنداني با كتابفروشيهاي خصوصي ندارند. محل قرارگيري شعبهي ما هم بهگونهاي است كه فقط اهالي محله با ما آشنا هستند و در نتيجه اينجا مثل يك پاتوق است. بچههاي محله، اينجا ميآيند، كتاب ميخرند و كتاب ميخوانند.»
«سعيد معصومي» ميافزايد: «خيلي از نوجوانان بعد از پايان كلاسهاي مدرسهشان سري به ما ميزنند اما در محلاتي مثل محلهي ما، تعداد بچهها كم است. هر خانواده يك يا نهايتاً دو بچه دارد. به همين دليل شايد بچهها كمتر در ميان مشتريان ما ديده شوند؛ اما من فكر ميكنم استقبال بچهها از كتاب خوب است.»
لابهلاي قفسههاي كتاب قدم ميزنيم و اين مسوول شهر كتاب دربارهي تعداد و موضوع كتابهايي كه در اين شعبه پيدا ميشود توضيح ميدهد: «تعداد كتابهاي كودك و نوجوان در شهر كتاب ونك 3 تا 4 هزار عنوان است. همه جور كتاب اينجا پيدا ميشود. نوجوانان ميتوانند داستان، شعر، نقاشي، علمي و كتابهاي كمك آموزشي را در قفسههاي فروشگاه ما پيدا كنند.»
او اضافه ميكند: «ما سايتي نداريم كه كتابهايمان را در آن به نوجوانان معرفي كنيم. نوجوانان بيشتر ديداري هستند و به همين خاطر شايد لزوم افتتاح سايت را هنوز احساس نكردهايم. نوجوانان ترجيح ميدهند كه كتابها را از قفسههاي كتاب بردارند، آنها را ورق بزنند و پس از خواندن بخشي از آن، براي خريد آن تصميم بگيرند.»
يك پسر نوجوان مشغول جستوجوي كتاب از طريق رايانهاي است كه در سالن فروشگاه وجود دارد. «معصومي» او را به من نشان ميدهد و ميگويد: «البته ميبينيد كه بچهها وقتي به كتابفروشي ميآيند راحتتر با رايانه كار ميكنند و سعي ميكنند با استفاده از كليد واژههايي كه در ذهنشان دارند كتاب مناسب را انتخاب كنند.»
به سراغ پسر نوجوان ميروم و از او دربارهي كتابهايي كه جستوجو ميكند و ميخواند ميپرسم. سعيد 16 ساله است و به دنبال يك كتاب كمكآموزشي ميگردد. او ميگويد: «من وقت زيادي ندارم كه كتابهاي غيردرسي بخوانم! الان هم به دنبال كتابي ميگردم كه معلمم معرفي كرده است. بيشتر بچهها كتاب را خريدهاند اما من هنوز آنرا پيدا نكردهام.»
تنها نوجوان اين كتابفروشي را با رايانهي جستوجوگر تنها ميگذارم و باز هم به سراغ مدير داخلي شهر كتاب ونك ميروم. او ميگويد: «بچهها بيشتر با يك يا چند سوال به شهر كتاب ميآيند. بزرگترها كتاب ميخرند تا هديه بدهند يا به دنبال كتاب مشخصي هستند اما نوجوانان كتاب ميخوانند تا پاسخ سوالاتشان را پيدا كنند. سوالاتي كه پدر و مادرها پاسخ آن را نميدانند. بيشتر اين سوالات هم دربارهي مسائل علمي است.»
معصومي دربارهي پرفروشهاي شهر كتابش ميگويد: «پرطرفدارترين كتابها در شهر كتاب شعبهي ونك، كتابهاي ترسناك هستند. مجموعه داستانهاي «خاطرات يك بچهي چلمن» هم يكي ديگر ازكتابهاي پرفروش ما بهشمار ميرود. من فكر ميكنم نوجوانان بيشتر به مطالعهي آثار نويسندگان خارجي تمايل نشان ميدهند.»
او ادامه ميدهد: «در بين نويسندگان ايراني «هوشنگ مراديكرماني» با اينكه از نويسندگان قديمي محسوب ميشود هنوز پرطرفدار است و كتابهايش مثل «قصههاي مجيد» از آثار پرفروش ما محسوب ميشود. «آرمان آرين» نيز از ديگر نويسندگاني است كه طرفداران زيادي دارد.»
مدير داخلي شهر كتاب ونك خودش هم اهل كتاب و كتابخواني است و حرفهايي در اينباره براي بچهها دارد: «بچهها از معلمانشان تاثير زيادي ميپذيرند و اين خيلي خوب است. من يادم ميآيد معلمم از آثار «محمدعلي جمالزاده» تعريف ميكرد و همين باعث شد كه بعدها به سمت مطالعهي آثار اين نويسنده بروم. به نوجوانان توصيه ميكنم در انتخاب كتابهاي مناسب با بزرگترها به ويژه معلمانشان مشورت كنند.»
نظر شما