حجتالاسلام بهمن اكبري در همايش «كتاب ايران و بيداري اسلامي» گفت: الهيات اجتماعي يكي از مباني مهم بيداري اسلامي است. اين مبنا در قالب پيوند دين و دنيا در جوامع عربي ظهور كرد، همان تئوري بزرگي كه انقلاب اسلامي بر اساس آن بنا شده است.-
اكبري، انديشه الهيات اجتماعي كه به معناي پيوستگي و تلاقي ملكوت دنياست را بنمايه حركت بيداري اسلامي دانست و اظهار كرد: مفهوم الهيات اجتماعي در جامعه اسلامي، به اين بيداري منجر شده است.
وي افزود: الهيات اجتماعي پس از جنگ جهاني دوم در قالب خدمات اجتماعي ظهور كرد. در آن دوران، در كنار هر كليسا دو سامانه خدمات درماني و آموزشي ديده ميشد. اين روشي بود كه مسيحيت براي زنده نگاه داشتن خود انتخاب كرد.
اكبري ادامه داد: يكي از مباني مهم بيداري اسلامي نيز الهيات اجتماعي است، اما اين مبنا در قالب خدمات بروز نيافت، بلكه در قالب پيوند دين و دنيا در جوامع عربي ظهور كرد. پيوند دين و دنيا همان تئوري بزرگي است كه انقلاب اسلامي بر اساس آن بنا شده است.
وي افزود: بنمايه اصلي بيداري اسلامي كه شاهد آنيم، تنها بر پايه دينداري قرار ندارد، بلكه بر اين اساس است كه دين ميتواند روابط اجتماعي را سامان دهد. روابط اجتماعي بر سه پايه توليد ثروت، ارزش و قدرت قرار دارد. نظامهايي كه به اين توليدات ميرسند به ترتيب، نظام اقتصادي، فرهنگي و سياسياند.
اكبري ادامه داد: مطابق با خواستهها و نظرات بيداري اسلامي، مفاهيم الهياتي ميتوانند به شيوهاي ساختمند به اين سه حوزه نگاه و در ساخت آن دخالت كنند. جنبه بينشي بيداري اسلامي در غرب نيز رسوخ كرده است. جنبش والاستريت در آغاز راه قرار دارد، اما پس از رسيدن به بلوغ ممكن است غربيان به اين نتيجه برسند كه الهيات اجتماعي را بايد وارد زندگي كرد.
وي الهيات اجتماعي را در دو رويكرد سازگاري مطلق و ناسازگاري مطلق قابل تحقق دانست و گفت: سازگاري حداقلي به سكولاريسم و سازگاري حداكثري به بيداري اسلامي ميانجامد. بيداري اسلامي ابتدا يك واكنش به نظام حاكم بود، اما سپس در روند تعالي خود به يك كنش تبديل شد. اميدوارم نظريه بيداري اسلامي به گفتمان غالب در سطح جهان تبديل شود و بتواند ساخت يك تمدن را به همراه داشته باشد.
اكبري دو كشور تركيه و ايران را مصداقي براي بيداري اسلامي دانست و گفت: اين دو كشور، دكترين متفاوتي دارند. تركيه از دكترين خدمت و ايران از دكترين دعوت استفاده كرد. علت موفقيت اسلامگرايان در تركيه، ارايه خدمت به مردم بود. دولتمردان اسلامگراي تركيه بيش از آن كه بكوشند ايدئولوژي خود را در ذهن مردم نهادينه كنند، به آنها خدمت ارايه كردند.
وي افزود: در نظام جمهوري اسلامي ايران، دكترين خدمت نيز مهم بود، اما به نظر ميرسد دكترين دعوت قويتر از آن باشد، در حالي كه انتظار ميرود دكترين خدمت، كارايي بيشتري داشته است. ايران نيز بايد چنين روشي را تقويت كند، به ويژه پس از اين كه رهبر معظم انقلاب اسلامي دهه جديد را دهه پيشرفت ناميدند.
سپس سعدالله زارعي، نظام جمهوري اسلامي را جامع و برخوردار از ساحتهاي مختلفي از جمله دعوت و خدمت دانست و گفت: برخي از گفتمانها در جهان اسلام به صورت تكساحتي مطرح شدند. از جمله مدل تركيه كه بر پايه خدمت استوار است، اما بهكارگيري اين گفتمانهاي تكساحتي در حوزههاي فراگيرتر، اشتباه است، زيرا آنها داعيه كارايي در ساحتهاي ديگر را ندارند.
وي گفتمان جمهوري اسلامي را جامع و چندساحتي دانست و گفت: تحقق انقلاب اسلامي، نظام اسلامي، دولت اسلامي، جامعه اسلامي و امت اسلامي، ماموريتي است كه از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي براي مردم تعيين شدهاند. بديهي است كه اين گفتمانها بايد با ساحتهاي مختلف تطبيق شوند.
زارعي آنچه در كشورهاي عربي در جريان است را «انقلاب» ناميد و گفت: عنوان قيام، جنبش، شورش و خيزش را نميتوان بر اين حركتها نهاد. انقلابهاي كشورهاي عربي متاثر از حوادث و جريانات داخل جامعه هدفاند.
نظر شما