پرويز پيران، جامعهشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبايي، در نشست ديروز سراي اهل قلم گفت: ما از غرب چيزي غيرواقعي ساختيم كه گاهي عاشقش ميشويم و گاهي از آن متنفر. بر پايه همين تعاريف نادرست نيز اداي مطالعه درباره خودمان را درميآرويم.-
در اين نشست ابتدا حائري توضيحاتي را درباره نظريه «آبادي» كه هشت سال پيش از سوي دكتر پيران ارايه شده بود، بيان كرد و گفت: شهر، محل تمركز و قدرت است اما از اين نظر، تفاوتي ميان شهرها وجود دارد. براي نمونه، تبريز شهري است كه در فرآيند تاريخي شكل گرفت و دو شهر مهم ديگر نيز با ثروت و نفوذ دو فرد بانفوذ در اطراف آن شكل گرفتند و رونق گرفتند، اما اكنون نشاني از آنها نيست، زيرا با از ميان رفتن موسساتشان، آنها نيز از ميان رفتند اما تبريز همچنان پا برجاست.
وي گفت: ما در كشورمان به دليل فقدان مازاد كشاورزي، شيوههاي ديگري مانند تجارت براي مازاد و تشكيل شهرها را داريم. همين موضوع، پايه تفاوت شهر در غرب و ايران است. نظريه دكتر پيران نيز بر همين نظريه استوار شد. او نظريه راهبرد و سياست را بيان كرد كه توسط شهرساز جوان(شقاقي) در اين كتاب بررسي شده است.
سپس شقاقي گفت: پس از مطالعه نظريه دكتر پيران و گفتوگو با وي، او از من خواست تا نظرياتش را نقد كنم. منابعي كه در اين نظريه به آنها استاد شده است، مربوط به پس از اسلاماند. بنابراين، تصميم گرفتم مباحث مطرح شده را در متون پيش از اسلام نيز بررسي كنم. به همين دليل، در كلاسهاي آموزش زبان پهلوي فريدون جنيدي شركت كردم. خوشبختانه با وجودي كه تنها چند ماه از انتشار اين كتاب ميگذرد، استقبال خوبي از آن شده است كه همين موضوع، پژوهشگر را به ادامه كار دلگرم ميكند.
سپس پيران گفت: هنگامي كه تدريس را در ايران آغاز كردم، متوجه شدم كه متاسفانه ما در مفهومسازي دچار مشكلايم. دانشجويان ما طوطيوار مجموعهاي از مفاهيم را تكرار ميكنند، بدون اين كه مصاديقي براي آن بيابند. اين واژهها با هم جور نميشوند، در حالي كه ما آنها را به هر طريقي به يكديگر ميچسبانيم. به نظر من، اين مشكل با بازگشت به متون قابل حل بود.
وي افزود: ما در دوراني كه ميتوان آن را به «خواب» تشبيه كرد، با عجله سراغ ترجمه كتابهاي غربي رفتيم و معادلهايي براي مفاهيم برگزيديم، بدون اين كه مفهومي براي بحثهاي تاويلي و درونفهمانه ارايه كنيم. ما به لحاظ معنايي خود را در آن فضا و وضعيت قرار نداديم تا نسبت زندگيمان را با مفهوم مورد نظر دريابيم. به قول معروف، «وقتي ميتواني سنت را مطالعه كني كه از آن بيرون بيايي و به عنوان سوژه با آن برخورد كني.» من همواره به دانشجويان توصيه ميكنم كه «محقق بودن» را از ياد نبرند. يك محقق بايد فضاي مورد مطالعهاش را تجربه كند و بر اساس تجربهاش مفهومسازي كند. ما در پذيرش مدرنيته تعجيل كرديم كه البته نتيجه آن تنها غربيسازي بود.
پيران ادامه داد: براي حل اين مشكل سيصد متن از متون كهن تهيه و براي تحليل محتوا به دست دانشجويان سپرده شد و بيش از چهارصد تحليل محتوا براي اين متون تهيه شدند. اين كار را كه از سال 1363 شروع شد، با نيت پر كردن نقطهچينهايي انجام داديم كه در فهم از مفاهيم وجود دارند. پس از اين بررسي مشخص شد كه صورتبندي مفهوم شهر، آن چيزي نيست كه اكنون در دانشگاهها درس ميدهيم.
وي افزود: ما نگاه غربيان به شهر را نيز تحريف كردهايم، زيرا در ترجمه دچار اشتباه شده بوديم. ما تصور ميكنيم در غرب، تفاوت ميان «شهر» و «روستا» مطرح است، در حالي كه اين تفاوت درباره «شهر» و «برده» وجود دارد. در واقع، ما مفهوم دِه كه در فرهنگ ما وجود دارد را به تعريف غربيان وارد كرديم. ما از غرب چيزي غيرواقعي ساخيتم كه گاهي عاشقش ميشويم و گاهي از آن متنفر. بر پايه همين تعاريف نادرست نيز اداي مطالعه درباره خودمان را درميآرويم.
پيران ادامه داد: ما براي شناخت شهرهاي ايران از كشاورزي آغاز كرديم، در حالي كه منابع آب ما همواره محدود بودند. بنابراين، كشاورزي نميتواند ملاك شكلگيري شهرهاي ما باشد. بر اساس پژوهشهايي كه در اين باره انجام داديم، پنج موضوع مشخص شدند. نخستين آنها، نظريه راهبرد و سرزمين جامعه ايراني بود. نظريه «آبادي» يا محيط مصنوع در باب شهروندي، دومين نظريه حاصل از اين پژوهش بود. مقياس شهري نيز ديگر موضوعي بود به تبيين آن پرداختيم.
سپس جنيدي، كارشناس زبانهاي باستاني ايران، به سخنراني پرداخت. سخنان او در مجموع، ارتباط چنداني با بحث نداشتند و وي بيشتر به ريشهيابي برخي لغات امروزي در زبان باستاني ايرانيان پرداخت.
او درباره شكلگيري خانه و سكونتگاه بر اساس متون باستاني ايرانيان گفت: مادران خانهها را ساختند، زيرا مردان و پسران به شكار ميرفتند و آنها بودند كه وظيفه نگهداري از فرزند را بر عهده داشتند. مادر براي حفظ كودك، ابتدا زير صخرهها پناه گرفت و سپس به كندن زمين زير صخره براي جا دادن ديگر فرزندانش پرداخت. البته اين فرآيند در طول هزاران سال تكميل شد.
وي افزود: واژه «كنت» به معناي خانه است، واژهاي كه در نام شهرهاي سمرقند و مركندو و روستاي كن هويداست. شهر به جايي گفته نميشد كه جمعيت زيادتري داشت، بلكه به معناي خانه بود. در دوران كهن ايراني، فرقي ميان شهر و دِه وجود نداشت.
جنيدي در بخش ديگري از سخنانش درباره معناي واژه «آبادي» گفت: ميتوان گفت كه اين واژه به معناي جايي است كه توسط نيروهاي معنوي نگهباني ميشود.
نظر شما