«باربارا کونیگ» از معدود بانوان آلمانی نویسنده عضو گروه مشهور 47 روز شنبه 22 اکتبر (30 مهر) در 86 سالگی چشم از جهان فروبست.-
«باربارا کونیگ» آخرین کتابش را در سال 1997 منتشر کرد. این کتاب که «یادداشت های یک دوستی» نام داشت و انتشارات «هانسر» آن را منتشر کرد، در مورد «هانس ورنر ریشتر» پیشکسوت انجمن نویسندگان گروه 47 بود كه در سال هاي اخير و با افزایش سن دیگر نویسنده فعالي نبود.
«باربارا کونیگ» در 9 اکتبر 1925 در «رایشنبرگ» متولد شد.او اصلیتی آلمانی– چکی–مجار داشت و با تسلط به دو زبان در «رایشنبرگ» رشد کرد و همان جا دوران مدرسه را به پایان برد. در سن 19 سالگی یعنی در سال 1944/1945 به دلیل آشنایی با یک پزشک اوکراینی که باید آلمانی میآموخت، او به مدت 6 ماه زنداني گشتاپو شد و پس از پایان جنگ دوم جهانی موفق شد که به بایرن بگریزد و از سال 1947 تا 1950 به عنوان خبرنگار خبرگزاری آلمان و نشریه «نوین سایتونگ» فعالیت کرد.
خانم كونيگ در سال 1949 به عضویت انجمن نویسندگان گروه 47 که «هانس ورنر ریشتر» بانی آن بود درآمد. در این حلقه ادبی تاثیرگذار، بانوان اندکی عضویت داشتند که «ایلسه آیشینگر» و «اینگبورگ باخمن» از جمله آنها بودند. «کونیگ» در 1950 با یک بورسیه به آمریکا رفت و در زمینه علم روزنامهنگاری و نوشتن خلاقانه به تحصیل پرداخت. او از سال 1951 تا 1953 نیز سردبیر نشریه «کانتکت» بود.
فعالیت حرفه ای «کونیگ» به عنوان نویسنده از سال 1958 آغاز شد. او در سال 1975 استاد افتخاری دانشگاه تگزاس شد. وی همچنین عضو انجمن قلم جمهوری فدرال آلمان، عضو آکادمی علوم و ادبیات ، آکادمی علوم و ادبیات ماینس وعضو آکادمی هنرهای زیبای ایالت بایرن بود.
«باربارا کونیگ» در طول عمر حرفه ای خود به نگارش نمایشنامههای رادیویی ، مقاله و آثار روایی بسیار پرداخت. از مشهورترین رمان های وی می توان «انسان انسانی» و «روز زیبا، این 13» اشاره کرد. «انسان انسانی» منتشر شده در سال 1965 از جمله مهمترین و درخشانترین آثار این نویسنده است که برای او دو جایزه ادبی را نیز به ارمغان آورد. قهرمان این کتاب شخصیتی است که خود را در قالب های زیادی منعکس میکند.این کتاب به زبان های لهستانی ، انگلیسی و چکی ترجمه شده است.
رمان «روز زیبا ، این 13» منتشر شده به سال 1973 پروسه یافتن خویش را توصیف می کند. قهرمان این رمان كه راوی قصه نيز هست، نویسندهاي است که به وسیله یادداشتهایش ماجرای ازدواج، جدایی و عشقش را تشریح می کند. این کتاب به تشریح نقش یک زن در سالهای پس از جنگ می پردازد. او بدون داشتن بضاعتی در تلاش است تا در پاریس زنده بماند و در آن جا با گونتر گراس و پل سلان ملاقات میکند. این کتاب یک زندگینامه خود نوشت است که از تلاش نویسنده برای نوشتن خبر می دهد و زحمات او برای یافتن وضوح و صراحت خود را آشکار میکند.
از دیگر آثار به جا مانده از این بانوی فقید می توان به «کودک و سایه اش» 1958 ، «شن» 1961 (ترجمه شده به زبانهای فرانسوي، صربی کروواسی و لهستانی) ، «بازی روزانه» 1968 ، «اهمیت یک بیگانه بودن» 1979 ، «من سراپا گوشم» نمایشنامه رادیویی / 1985 ، «خداحافظی از اولگا» نمایشنامه رادیویی / 1969 و «من و شمایی که من روزگاری بودم» نمایشنامه رادیویی / 1976 اشاره کرد.
مجموع جوایز ادبی کسب شده از سوی این نویسنده مشتمل بر جایزه ادبیات انجمن فرهنگی در انجمن ملی صنعتی آلمان 1962، جایزه چارلز وایلن 1965 ، جایزه حمایتی شهر مونیخ 1966 ، جایزه آندرآس گریفیوس 1970، جایزه ایالت اوهایو 1982 ، جایزه توکان شهر مونیخ 1983 ، جایزه انجمن فرهنگی در بی در آی 1985 و نشان درجه یک ایالت بایرن (نشان تقدیر) 2005 است.
گروه 47 عنوان انجمنی از نویسندگان آلمان است که در سال 1947 پس از پایان جنگ دوم جهانی تاسیس شد و نام آن نیز بیانگر سال تاسیس آن است. هدف این انجمن نوسازی ادبیات آلمان پس از جنگ و حمایت از نویسندگان جوان و حتی ناشناخته بود. نویسندگان آلمانی بزرگی در این گروه عضویت داشتند که گونتر گراس نویسنده برنده نوبل، پتر هانتکه، زیگفرید لنتس، الکساندر کلوگه ، نیکلاس بورن ، هاینریش بل دیگر نویسنده برنده نوبل، پل سلان و هانس ماگنوس انسنزبرگر از جمله آن ها هستند. گونتر گراس نخستین بار دست نوشته های فصل نخست رمان «طبل حلبی» خود را در همین انجمن روخوانی کرد. روخوانی این رمان منتشر نشده از این نویسنده گمنام، نویسندهای مشهور ساخت که ناشران برای انتشار رمان او با یکدیگر به رقابت برخاستند. از دیگر فعالیتهای این گروه اهدای جایزه ادبی گروه 47 از سال 1950 تا 1967 به نویسندگان ناشناس برای حمایت از آنان و نگارش آثارشان بود.
نظر شما