چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۹
سفير اتريش در ايران: تقويت ارتباط فرهنگي دو كشور، به نفع طرفين است

نشست مركز فرهنگی شهر كتاب مركزی، دیروز (26 مهر) با محوریت بررسی روابط متقابل ایران و اتریش، در حوزه زبان و ادبیات، برگزار شد. در این جلسه که با حضور سفیر اتریش، یكی از نویسندگان این كشور و علی‌اصغر حداد و علی عبداللهی، مترجمان زبان آلمانی، برگزار شد، نمایندگان دو كشور بر لزوم روابط متقابل فرهنگی بين دو كشور تاكید كردند.

به گزارش خبرگزاری كتاب ايران (ايبنا)، در ابتدای این نشست، مجری برنامه، هانیا عسگری، بخش‌هایی از دیوان غربی شرقی گوته را قرائت کرد که در آن به جدایی‌ناپذیر بودن غرب و شرق اشاره شده بود. وی سپس توضیحی کوتاه درباره برنامه‌های مرکز فرهنگی شهر کتاب ارايه داد.

توماس بوکس‌باوم، سفیر اتریش در ایران که یکی از سخنرانان این جلسه بود، از خدماتی که موسسه شهر کتاب، در نقش یک موسسه خصوصی، برای نزدیک کردن کشورهای مختلف به ایران انجام داده تشکر کرد و افزود: خوشحالم که این بار، این درهای باز به سمت کشور من گشوده شده است. ما مدت‌ها است در فلسفه، ادبیات، نمایش و موسیقی با هم همکاری داریم و من امیدوارم در آینده، میزان همکاری‌ها بیشتر شود.

بوکس‌باوم در ادامه صحبت‌هایش از فستیوالی با نام «اتریش می‌خواند» سخن گفت که هم‌اکنون در کشورش برپا است. در اين فستيوال، نویسندگان و مخاطبات اتریشی این فرصت را می‌یابند که به طور متقابل، آثار هم را بخوانند. 

وی در ادامه، به جلساتی دیگر هم در کشور ایران اشاره کرد که اين روزها، برای تقويت ارتباط فرهنگی دو طرفه تشكيل می‌شوند.

سفیر اتریش در ایران، با اشاره به «انجمن فرهنگی اتریش»،گفت: این انجمن، 53 سال است که بی‌وقفه در ایران فعالیت می‌کند و علاوه بر آموزش زبان آلمانی به دانش‌پژوهان ایرانی، فعالیت‌های ادبی و.فرهنگی زيادی نيز انجام می‌دهد. 

بعد از سخنان سفیر اتریش، نماینده‌ای دیگر از این کشور سخنان خود را آغاز کرد و مقاله‌ای طولانی را، درباره فعاليت‌های خود و ادبیات اتریش، قرائت کرد. آنگلیکا رایتسر، یکی از نویسندگان معاصر اتریشی، بعد از ابراز خوشحالی از این‌که این مجال را یافته تا بخشی از زندگی‌نامه خود را بخواند، خواندن مقاله‌ای را درباره نویسندگان، هنرمندان و خلاقان اتریشی، با توضیحی درباره زندگیِ خود، آغاز کرد.

او با اشاره به این‌که حدود چهار هزار نویسنده و سیصد چاپخانه در کشور اتریش وجود دارد، اختلاف نویسندگان دوره‌های مختلف در کشورش را این‌گونه توصیف کرد: اتریش نویسنده‌های مطرحی دارد که در آلمان قلم می‌زنند و نوع نگاه نويسندگان نسل‌های  مختلف، با هم كاملا متفاوت است. نویسندگانی که اکنون حدود 30 سال دارند، در محیطی آرام رشد کرده‌اند و دغدغه‌های نسل‌های گذشته را ندارند. 


وی در ادامه از تجربه شخصی خود و معنای هنرمند بودن در سرزمینی با فرهنگ غنی، سخن گفت و موضوع کلی رمانش را شرح داد. 

او در ادامه افزود: خوشحالم در دوره و جامعه‌ای زندگی می‌کنم که به من اجازه می‌دهد یک نویسنده و در عين حال، یک مادر باشم. زندگی فردی و اجتماعی در هم تنیده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد؛ ارتباطی بین این دو هست که تنها در ادبیات نشان داده می‌شود. من در رمانم داستان دو زن را به تصویر می‌کشم که کاملا با هم تفاوت دارند. یکی همواره در شرق و غرب آلمان در حرکت است و دیگری تاکنون از شهرش خارج نشده و مشغول کارهای خانه است. 

بعد از صحبت‌های نمایندگان اتریش در این جلسه، علی‌اصغر حداد مروری داشت بر ادبیات اتریش در قرن‌های نوزده و بیست میلادی و در این‌باره گفت: برای رسیدن به سرچشمه‌های ادبیات اتریش، باید تا قرون وسطا عقب رویم که در این مجال نمی‌گنجد.

حداد که آثار زیادی را از زبان آلمانی به فارسی ترجمه کرده، مروری تاریخی بر ادبیات اتریش در دو قرن اخیر داشت و پر رنگ شدن نقش صنعت را در کشورهای اروپایی، یکی از مشکلات این کشورها دانست. 

وی در این‌باره افزود: در دهه‌ پایانی قرن نوزدهم تا آغاز جنگ جهانی دوم، فضای فکری اروپا، در حول تحول و پیشرفت و لذت بردن از زندگی و از طرف دیگر با ترس از آینده و سطحی‌نگری‌ می‌چرخید. در اروپا جشن صنعتی شدن با خوشبینی آغاز شد، اما نتیجه‌ای جز فقر و نکبت عده‌ای و ثروتمند شدن عده‌ای دیگر نداشت. 

حداد در ادامه صحبت‌هایش از کشور اتریش سخن گفت و آن‌ را در مقایسه با آلمان، کشوری کم وسعت، با فوتبال ضعیف ولی ادبیات غنی دانست. حداد در این مورد افزود: اتریش در قدیم یک امپراطوری عظیم بوده و آن‌ها از طریق وصلت با شاهزاده‌های اروپایی، قلمرو خود را گسترش می‌دادند.

وی در ادامه درباره برخی شاعران و نویسندگان اتریشی سخن گفت که به زبان آلمانی، آثار مطرحی را منتشر کرده‌اند. حداد ابتدا به آرتور اشنیتسلر، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس آلمانی اشاره کرد و در توصیف آثار او گفت: او در آثارش به زیر پوست شهر وین می‌رود؛ شهری که در ظاهر زندگی پر تجملی دارد، اما از درون تهی شده است.

حداد در ادامه از سه نویسنده نام برد که پایه‌گذار ادبیات مدرن بوده‌اند: روبرت موزیل، جیمز جویس و راسل پروست و توضیح داد: كشور اتریش باید به نویسنده‌ای اتريشی چون موزیل ببالد كه توانسته جایگاهی رفیع در جمع اهالی ادب بیابد و یكی از كسانی باشد كه راه جدیدی را در ادبیات باز كرده است. 

وي در ادامه صحبت‌هایش به نویسندگان نسل جدید پرداخت و گفت: در حال حاضر دو دسته از نویسندگان در اتریش حضور دارند؛ نویسندگانی كه از حاشیه آمده‌اند؛ مثلا فردی به نام «سعید»، كه نویسنده‌ای ایرانی است و در اتریش قلم می‌زند. این افراد اغلب از تجربه مهاجرت، دوری از وطن و پیوستن به كشور اتریش می‌نویسند. گروه دیگر، نویسندگان همان منطقه هستند كه اغلب حول موضوعاتی چون خشونت، قلم می‌زنند.

علی عبداللهی، دیگر مترجم زبان آلمانی هم در این جلسه بعد از علی‌اصغر حداد به سخنرانی پرداخت و به رابطه ادبیات ایران و اتریش، از زاویه‌ای دیگر نگریست. 

وی بررسی آثار نویسندگان اتریشی ترجمه شده را با توضیحی درباره تفاوت ادبیات اتریش و آلمان آغاز كرد و گفت: این دو را باید كاملا از هم تفكیک كرد؛ نویسنده‌هایی هستند كه به آلمانی می‌نویسند، اما آلمانی نیستند و ادبیات اتریش را می‌توان برای حال و هوای شرقی آن، از ادبیات آلمان، تفكیک كرد؛ امری به دلیل ارتباط و همسایگی با امپراطوری عثمانی حاصل شده است.

عبداللهی ارتباط ادبیات دو كشور را به دلیل پیشینه غنی شرق‌شناسی در اتریش دانست و گفت: این پیشینه را می‌توان به ترجمه دیوان حافظ و دیگر بزرگان در آلمان نسبت داد و از طرفی بسیاری از فیلسوفان، موسیقی‌دانان و روان‌شناسان اتریشی در ایران بسیار مطرح هستند. اما ترجمه آثار ایرانی در آلمان، بسیار كم صورت پذیرفته و در دوره معاصر تنها ترجمه داستان‌هایی از هوشنگ مرادی كرمانی و صدق چوبک در آلمان منتشر شده است.

او در ادامه صحبت‌هایش مروری داشت بر آثار اتریشی ترجمه شده در ایران، و اولین ترجمه را متعلق به سال 1316 دانست.

عبداللهی از گرایش مترجمان معاصر ایرانی، به ترجمه مستقیم آثار از زبان آلمانی قدردانی كرد و گفت: ترجمه‌ آثاری چون «نبرد با اهریمن» و مجموعه داستان «نامرئی» با ترجمه علی‌اصغر حداد، نمونه‌هایی هستند كه به طور مستقیم ترجمه شده‌اند و قابل اعتمادتر هستند.

وی بعد از ارایه آماری درباره تعداد آثار اتريشیِ ترجمه شده به زبان فارسی، گفت: ترجمه این آثار كه از سال 1316 آغاز شده، سیر صعودی به خود گرفته و جدیدا گرایش به ترجمه از زبان اصلی، بیشتر شده است. این ترجمه‌ها شاید گاه از نظر كیفیت هم چندان قوی نباشند، اما دقیق‌تر و به روزتر از ترجمه‌های دهه‌های گذشته هستند.

علی عبداللهی در پایان صحبت‌هایش درباره لزوم شناساندن آثار ایرانی در كشورهای دیگر،توضیح داد: ایرانی‌ها با ادبیات اتریش بیشتر آشنا هستند ولی  اتریشی‌ها تنها ادبیات كلاسیک ما را می‌شناسند. این امر می‌تواند به دلیل كم شدن علاقه به شرق‌شناسی یا فعال نبودن انجمن‌های ادبی ایرانی در خارج از كشور باشد.

نشست بررسی مشترکات فرهنگی ایران و اتریش، دیروز سه‌شنبه، ۲۶ مهر، با حضور توماس بوکس‌باوم، سفیر اتریش در ایران، آنگلیکا رایتسر، نویسنده معاصر اتریش، علی‌اصغر حداد و علی عبداللهی در مركز فرهنگی شهرکتاب، برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط