به گزارش خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا)، همايش روز دوم «همزمان و در زمان با حافظ» عصر سهشنبه (19 مهر) در تالار اجتماعات مرکز فرهنگي شهر کتاب با حضور جمعي از پژوهشگران، حافظشناسان و علاقهمندان اين حوزه برگزار شد.
روز دوم همايش با سخنان ضياء موحد درباره «زبان حافظ» آغاز شد و فرزان سجودي در باب «نقش رمزگان مکان در پويايي معنايي غزليات حافظ»، مريم حسيني درباره «مارپيچ عرفاني در سلوک حافظ»، حميدرضا شايگانفر درباره «بررسي ساختاري اولين غزل حافظ» و اعظم حيدري درباره «آشناييزدايي در شعر حافظ» سخن گفتند. اين برنامه با تکنوازي هنرمندان موسيقي همراه بود.
فرزان سجودي در اين همايش درباره «نقش رمزگان مکان در پويايي معنايي غزليات حافظ» سخنرانی کرد.
وی گفت: فرهنگ، متن روي متن ميافزايد و پيشينه هر فرهنگي جز گسترش بيامتني نيست كه امروزه براي ما باقي مانده است.
وي افزود: حافظ از بينامتني بهره ميگيرد و به غناي فرهنگي كمک ميكند. اين واژهها تنها اسم نيستند و افعال را به دنبال دارند. آنچه كه در روابط مكاني با تكيه بر افعال مهم به نظر ميآيد پويايي بين رفت و آمد از طريق افراد است.
سجودي اظهار كرد: اگر غزليات حافظ را در سه دسته متفاوت تقسيمبندي كنيم ميتوانيم گروه نخست را به نشانههاي مكاني با ارجاع عام سوق دهيم زيرا هيچ گونه مكان جغرافيايي در آن اشعار نميبينيم و اين مساله در غزليات عاشقانه نيز بيشتر مشاهده ميشود.
وي ادامه داد: حافظ پيوسته در اينجا و آنجا حركت ميكند و پيک حافظ همواره بين طلب كردن از اينجا و آنجا يک ساز و كار پويايي را در شعرش شكل ميدهد. همچنين غزليات حافظ را نميتوان چالشي بين دو گفتمان تلقي كرد، شعر حافظ پويايي روش اوست و دو قطب زماني و مكاني در غزلياتش ديده ميشود.
وي افزود: اگر غزل در تعارض و تقابل نباشد شعر پويايي خود را نشان نميدهد. تقابل بين ميكده و صومعه به تكرار در اشعار حافظ مشاهده ميشود. همچنين در اشعار حافظ با ارجاعات مكاني و زماني روبهرو ميشويم.
موحد: پالوده شدن زبان از زمان سنايي تا روزگار حافظ
ضياء موحد، شاعر و مدرس دانشگاه در این همایش درباره «زبان حافظ» سخنرانی کرد و گفت: غزلهاي حافظ زباني موسيقيايي دارد و اين زبان به سادگي ساخته نشده است. غزل از زمان سنايي آغاز شده و تا به روزگار حافظ برسد پيوسته پالوده شده است.
وي افزود: شاعر چيزي جز زبانش نيست، برخي معتقدند كه هنر يعني فرارفتن از شخصيت خود انسان. اگر كسي شعر شادي ميگويد دليل بر اين نيست كه در آن لحظه شاد بوده است.
وي افزود: ما بايد از زمان حافظ آگاهيهاي بسياري داشته باشيم زيرا اين اطلاعات به شناختن بيشتر حافظ كمك ميكند. از سوي ديگر بايد بتوانيم منشا افکار حافظ را بكاويم، اينكه حافظ چه عرفاني را ميپسنديده يا به آن گرايش داشته است، ما را به شناخت افکار حافظ رهنمون ميسازد.
اين استاد ادبيات دانشگاه اظهار كرد: چند رويكرد براي شناخت شاعر وجود دارد، نخست نقد محتوايي است كه بدانيم عقايد شاعر چيست؟ چه ديدگاههاي مذهبي داشته و نسبت به زن و مرد و جهان چگونه ميانديشيده است؟ كه من كمتر سراغ اين گونه نقد رفتهام.
وي افزود: در شعر چگونگي بيان مهم است. وقتي خبري را در روزنامه ميخوانيد بعد از مدتي آن را فراموش ميكنيد اما شعر حافظ را همواره زمزمه ميكنيد و شايد آن را صدها بار بخوانيد و از خواندن آن لذت ببريد.
موحد ادامه داد: زمزمه كردن شعر حالت محتوايي ندارد زيرا برخي از شاعران كه شايد هنر چنداني نيز نداشته باشند در هر دوره تاريخي اشعاري را ميسرايند و اين سرودهها به زبان مردم جامعه ميافتد ولي بعد از مدتي فراموش ميشود ولي غزلهاي حافظ را نميتوان از ياد برد.
وي افزود: بحث موسيقيايي بودن شعر حافظ يكي از مسايل مهم است كه بررسي اين موضوع به شكل سيستماتيک نيز در ايران آغاز نشده است. به بيان ديگر محققان و پژوهشگران ادبي بايد به سبک، فرم، نوع کابرد صنايع شعري و چگونگي بيان حافظ بپردازند تا بتوانيم اصل هنر شاعري او را درک کنيم.
وي اظهار كرد: نيما بينهايتي در وزن ايجاد كرد، در گذشته اين كوتاه و بلند كردنها در شعر وجود نداشت ولي با سرودههاي نيما اين مانور دادن در شعر رواج يافت. موسيقي زبان نيز به دو شكل ارايه ميشود، نخست اينكه مستقل باشد و كاري به محتوا نداشته باشد تا بتوانيم شعر را همانند يک موسيقي بشناسيم.
وي به زندهياد خانلري نيز اشاره كرد و گفت: خانلري معتقد بود كه خارجيها از زبان شعر ايران لذت ميبرند و ميگويند زبان فارسي زباني موزيكال و موسيقيايي است. زباني نيز كه حافظ در غزلهايش استفاده ميكند زباني است كه به اين سادگي ساخته نشده است.
وي افزود: در غزل نميتوان تغييري ايجاد كرد و با خواندن غزلهاي حافظ به اين نتيجه ميرسيم كه حافظ به ندرت كلمهاي مغلق در اشعارش ميآورد.
چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۱
نظر شما