برگزيده بخش علوم اجتماعي براي تاليف كتاب «آيين عرفي: جستارهايي انتقادي در بنيادهاي سكولاريسم» گفت: در اين كتاب مشخص شده كه سكولاريسم استحالهگرا، عمق استراتژي اين جهانبيني است و جوهره مدرنيته غربي را شكل ميدهد./
وي به بررسي مهمترين مولفههاي سكولاريسم، براي شناسايي اين ايده كلان اشاره كرد و گفت: در اين بررسي، سه سطح براي سكولاريسم در نظر گرفتيم. نخستين سطح، سكولاريسم حداقلي است كه قايل به جدا بودن دين از سياست و حكومت است، اما اين ايده، عمق استراتژي سكولاريسم نيست.
اميدي سكولاريسم حداكثري يا الحادي را سطح دوم اين جهانبيني دانست و گفت: اين سطح از سكولاريسم، اصل دين و آموزههاي آن و همچنين عالم ماورا را انكار ميكند و در مقابل مومنان قرار ميگيرد.
وي با بيان اين كه «هيج يك از اين دو سطح، عمق استراتژي سكولاريسم را نشان نميدهند» گفت: گروه نويسندگان كتاب به اين نتيجه رسيدند كه سطح سومي نيز براي اين جهانبيني وجود دارد، اين سطح، سكولاريسم استحالهگرا نام دارد.
اين پژوهشگر توضيح داد: اين سطح از سكولاريسم، جوهره مدرنيته غربي است. قائلان به اين سكولاريسم، دين و آموزههاي آن را انكار نميكنند، بلكه مرجعيت ديني در عرصه سياست و اجتماع را نميپذيرند.
وي افزود: اين افراد در مطالعه جهان هستي، اصل جهان هستي را جهاني ميپندارند كه در دسترس است. به باور
آنان، انسان هيچ نيازي به جهانهاي ديگر ندارد، خواه اين جهانها وجود داشته باشند يا نه. آنان با اين رويكرد در پي راضي كردن مومنان و ملحدانند.
اميدي ادامه داد: سكولاريسم استحالهگرا به مومنان ميگويد كه جهان آخرت را قبول نميكند، اما به هر حال نيازي هم به آن ندارد. ملحدان نيز اين جواب را ميشنوند كه سكولاريسم وجود جهان آخرت را اثبات نكرده، بلكه تنها انتظاراتش از جهانها را بيان كرده است. اين نوع از سكولاريسم، در عرصههاي ديگر مانند انسانشناسي، جامعهشناسي و معرفت نيز همين موضع را ميگيرد.
به گفته وي، جهانبيني سكولاريسم استحالهگرا، چيزي از اعتقادات گروههاي مختلف را نفي و اثبات نميكند، بلكه به نوعي همه آنها را هم ميپذيرد و هم نميپذيرد. آنان با اين تفكر، تمدني را شكل دادند كه شايد از ابتدا به طور دقيق، اين سيستم فكري را نداشت، اما اين تمدن، به تدريج با بياعتنايي به مرجعيت ديني، تبيين شد.
اميدي يادآور شد: در اين نوع از جهانبيني است كه علم غيرارزشي و سكولار توليد ميشود. آنان اين جهان را فارغ از جهانهاي ديگر، موضوع علم قرار ميدهند، بدون اين كه ارزشهاي اخلاقي و ديني را در پژوهشهايشان در نظر بگيرند. اخلاق در نظر آنان، مبتني بر خواست مردم يا عقل عملي و قانون طبيعي است. در چنين بستري، نسبي بودن اخلاق مطرح ميشود.
وي با اشاره به تمركز اين كتاب بر علم سكولار و چگونگي تبديل شدن آن به علم ديني گفت: پس از بررسي روشهاي توليد علم سكولار، اين موضوع را مورد پژوهش قرار داديم كه آيا ميتوان اين علم را به علم ديني تبديل كرد يا اين كه بايد بر اساس بنيادهاي ديني، علم نويني را پايه گذاشت. عرصههاي ديگر شناختي سكولاريسم نيز با همين روش بررسي شدهاند.
اميدي با بيان اين كه «سكولاريسم همواره خودش را با توجه به نيازهاي روز بشر بازسازي ميكند» گفت: اين جهانبيني ميكوشد همگام با دين، عناصري را كه سبب مرجعيت آن ميشود، از دين بگيرد و متعلق به خود كند. پديدار شدن عرفانهاي نوظهور نيز ناشي از تحول سكولاريسم در خودش است، عرفانهايي كه معناگرايي بيخدا را به جامعه عرضه ميكنند.
كتاب «آيين عرفي: جستارهايي انتقادي در بنيادهاي سكولاريسم» نوشته گروهي از نويسندگان به كوشش مهدي اميدي، از سوي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي منتشر شد.
هفدهمين دوره جايزه كتاب فصل، عصر يكشنبه (17 مهر) برگزار شد.
نظر شما