بسياري از ما زماني با علايم راهنمايي و رانندگي و جزييات فرهنگ ترافيكي آشنا ميشويم كه قصد دريافت گواهينامه رانندگي داريم، زماني كه شايد قدري براي آموختن علايم راهنمايي و رانندگي دير باشد. آموزش فرهنگ عبور و مرور براي صدور گواهينامه رانندگي، به طور معمول از طريق كتاب «آيين نامه رانندگي» انجام ميشود، اما به واقع، كتابهاي فعلي چقدر در كاهش خطاهاي ترافيكي و اصلاح رفتارهاي ترافيكي موثرند؟/
در كتاب آييننامه راهنمايي و رانندگي كنوني، تلاش شده است قوانين رانندگي به نحوي به نگارش درآيند كه مخاطب با مطالعه آنها بتواند در ايجاد فضاي امن براي عبور و مرور نقشآفريني كند.
اكنون سوال اين است كه اين كتابها چقدر ميتوانند در انتقال معنا موفق باشند!
«حميد اكبري» مدير يكي از آموزشگاههاي تعليم رانندگي، معتقد است كه كتاب فعلي «آييننامه راهنمايي و رانندگي» براي هنرجو، سليس و روان نيست.
وي پيشنهاد ميكند:«بهتر است در تدوين كتابهاي آييننامه از كارشناساني بهره گرفته شود كه در انتقال معني تواناتر باشند.»
وي زمان تعيين شده براي يادگيري كامل آموزش آييننامه رانندگي توسط كتاب فعلي را بسيار محدود ميداند و ميگويد:«20 ساعت كلاس تعيين شده براي آموزشگاهها به منظور آموزش قوانين عبور و مرور به رانندگان كافي نيست، زيرا معمولا افراد با بيشتر علايم رانندگي بيگانهاند.»
آنچه در كتابهاي آموزش فرهنگ شهري ميتواند به نتيجه مطلوب بيانجامد، آموزش همراه يادآوري تبعات بيتوجهي به نكات آموزشي است.
«سرهنگ رحيم رمضان آقايي» ريیس مرکز صدور گواهینامه پلیس راهور ناجا، در اين باره ميگويد:«با توجه با اعمال نمره منفي در صورت تخلف براي رانندگان، در نظر داريم نكاتي را هم درباره اين موضوع در كتابهاي جديد آييننامه متذكر شويم.»
وي با بيان اينكه آخرين اصلاحات كتاب آييننامه مربوط به سال 1390 است، اظهار ميكند:«كتاب فعلي راهنمايي رانندگي با وجود اصلاحاتي كه تاكنون روي آن انجام شده، هنوز به اصلاح نياز دارد.»
سرهنگ رمضانآقايي درباره آموزش مستمر رانندگان از طريق كتاب ميگويد:«در نظر داريم كتابهايي ويژه همه وسايل نقليه(موتورسيكلت، خودروهاي شخصي و سنگين) را در اختيار رانندگان آنها قرار دهيم تا در امر آموزش مستمر قوانين راهنمايي و رانندگي كوتاهي نشده باشد.»
«علي درخشي» كاريكاتوريست و مولف كتاب طنز «جديدترين آييننامه راهنمايي و رانندگي» است و تلاش كرده فرهنگ ترافيكي در شهر را به صورت كاريكاتور به نمايش درآورد.
وي درباره انگيزه خود براي تاليف اين كتاب ميگويد:«در زمينه اجراي فرهنگ ترافيكي در شهر، فقر فرهنگي داريم و آنچه در كتابهاي آيين نامه ارايه شده است، با فرهنگ مردم فاصله زيادي دارد.»
درخشي معتقد است:« خودرو، كالايي است كه با فرهنگ خاص خودش وارد زندگي شهري ما نشده و به همين دليل، ما در اجراي قوانين ترافيكي همواره با مشكل روبرو بودهايم.»
بهتر است آموزش بنيادي فرهنگ ترافيك از سنين كودكي آغاز شود.
در بسياري از كشورها سالهاست كه فرهنگ ترافيك از سنين خردسالي به افراد آموزش داده ميشود، آموزشي كه فرد را ملزم ميكند در هر شرايطي قوانين راهنمايي و رانندگي را رعايت كند.
در ايران از سال 1356 با تاسيس نخستين پارك ترافيك در حوالي زندان قصر، فرهنگ ترافيكي از طريق پارك ترافيك به كودكان آموزش داده ميشد. نخستين پارك ترافيك در سالهاي پس از انقلاب نيز در سال 1381 تاسيس شد.
«سرهنگ عباس خالقي» مدير شهرك ترافيك در باره آموزش از طريق كتاب به نونهالان ميگويد:«همواره تلاش شده تا كتابهايي با موضوع ترافيك در اختيار دانشآموزان و نونهالاني قرار بگيرند كه به پارك ميآيند، اما آموزش تئوري به تنهايي در اين زمينه راهگشا نيست و ما در پارك ترافيك تلاش ميكنيم با اجراي نمايش و شعرخواني و آموزش عملي، كودكان را با اين فرهنگ بيشتر آشنا كنيم.»
سرهنگ خالقي با بيان اينكه در مهدكودكها هم توجه خاصي به آموزش فرهنگ ترافيكي ميشود، اظهار ميكند:«در سال 1385 "كتاب كار" ويژهاي را براي آموزش ترافيك در اختيار مربيان مهدهاي كودك قرار داديم و اين نخستين باري بود كه براي آموزش فرهنگ ترافيك ويژه پيشدبستان كار مفيدي انجام ميشد.»
به نظر ميرسد آنچه از سوي نهادهاي آموزشي مغفول مانده، آموزش فرهنگ عبور و مرور از طريق كتابهاي درسي است. با توجه به اين كه دستكم 12 سال از بهترين دوره زندگي همه افراد در اختيار آموزش و پرورش است، اين زمان ميتواند فرصت مناسبي براي آموزش فرهنگ ترافيكي افراد از طريق كتابهاي درسي باشد.
آموزش فرهنگ ترافيكي در مدارس در كشورمان از سال 1365 با اعزام افسران خانم و آقا به مدارس، شكل جديتري به خود گرفت. چندي پيش نيز (پس از شروع سال تحصيلي 1390) شش عنوان كتاب از مجموعه انتشارات سازمان حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران براي برنامه درسي دانشآموزان مفيد اعلام شدند، ولي ترويج فرهنگ ترافيكي هنوز در كتابهاي درسي مدارس حضوري كمرنگ دارد و تنها در كتابهاي ادبيات فارسي و علوم اجتماعي مقاطع دبستان و راهنمايي به صورت محدود به آن پرداخته شده است.
سرهنگ خالقي در اينباره ميگويد:«اكنون كارگروه ويژهاي براي پررنگتر كردن آموزشهاي ترافيكي در كتابهاي مدارس تشكيل شده، اما هنوز اقدامي عملي براي اين منظور انجام نشده است.»
وي درباره نقش همياران پليس در ترويج فرهنگ ترافيكي اظهار ميكند:«اكنون دفترچههاي ويژهاي دراختيار همياران پليس (كودكان دبستاني) قرار گرفته تا با توجه به آن، خطاهاي ترافيكي والدينشان را تذكر دهند كه اين امر در كاهش آمار تصادفات تاثير چشمگيري داشته است.»
از آنجا كه آموزش فرهنگ ترافيكي از مسايلي است كه به همه آحاد مردم مربوط ميشود، لازم است روحانيان نيز به عنوان قشر تحصيلكرده و پيشرو، در اين باره آگاهي و اشراف كامل داشته باشد. نكته جالب اين كه در اين زمينه جامعه روحانيان اقدام هاي مناسبي انجام داده است.
كتاب«رانندگي و مسافرت در اسلام» نوشته «اسدي عليجانزاده» و كتاب «فرهنگ رانندگي در اسلام» نوشته «ذبيحاله اسماعيلي» از آن دستهاند و در آنها تلاش شده با توجه با احاديث و روايات، فرهنگ ترافيكي به طلاب آموزش داده شود.
با توجه به فعاليتهايي كه تاكنون در حوزه انتشار كتابهاي راهنمايي و رانندگي صورت گرفته است، ميتوان نتيجه گرفت كه براي نهادينه كردن فرهنگ صحيح ترافيكي در كشورمان، همچنان نيازمند تاليف كتاب با رويكردهاي گوناگونيم، هرچند كه وجود تخلفات زياد در حوزه قوانين ترافيكي نيز هرگز بر عهده مكتوبات اين حوزه نيست و حتي آنهايي كه با مطالعه اين كتابها اطلاع تقريبا دقيقي از قوانين دارند هم دچار خطا ميشوند.
نظر شما