تصويرگر و نويسندهي 83 سالهي كتابهاي كودك و نوجوان، كودكي تيره و تاريكي داشته است و به همين خاطر فضاي كتابهايش هم واقعي و تاريك است. او دربارهي اين ويژگي آثارش ميگويد: «من به بچهها دروغ نميگويم.»
اين نويسنده و تصويرگر 83 ساله سرش را تكان ميدهد و ميگويد: «نميتوانم باور كنم كه به يك پيرمرد معمولي تبديل شدهام. انگار همين يك دقيقه پيش بود كه جوان بودم!» البته براي ميليونها مخاطبش، او هنوز جوان است. او يك كپي از شخصيت «مكس» در داستان «سفر به سرزمين وحشيها» است كه از عصبانيت مادرش فرار ميكند و به دنياي تخيلي خود پناه ميبرد.
«سنداك» هيولاهاي «سفر به سرزمين وحشيها» را با الگوبرداري از شخصيت اقوامش آفريده است. او آنها را در بچگي ديده بود و دربارهشان ميگويد: «آنها ديوانه بودند! صورتهايشان مثل ديوانهها بود و چشماني وحشي داشتند. آنها آنقدر مرا نيشگون ميگرفتند كه گونههايم قرمز ميشد.»
اقوام «موريس»، نخستين نسل از مهاجران لهستاني بودند كه از اردوگاههاي كار اجباري نازيها نجات پيدا كرده و به آمريكا وارد شده بودند، آنهم بدون اينكه يك كلمه انگليسي بدانند. تيرهبختي بچگي «موريس» از زندگي والدينش به زندگي او راه يافته است. مادرش 16 ساله بوده كه او را تك و تنها به آمريكا ميفرستند و...
«موريس سنداك» معتقد است، اگر در يك خانوادهي شاد و معمولي بزرگ شده بود، هيچوقت هنرمند نميشد. در آخرين كتابش، قهرمان اصلي، يك بچه خوك است كه يك ماشين برش، باعث مرگ پدر و مادرش ميشود و مسووليت بزرگ شدنش بر عهدهي عمهي آن قرار ميگيرد.
وقتي كه قهرمان داستان 9 ساله ميشود، عمه نخستين و تنها جشن تولد را براي خوك كوچولو برگزار ميكند؛ اما مثل بقيه داستانهاي «سنداك» اوضاع و احوال در ميانهي اين جشن تيره و تاريك ميشود. خوكهاي پير و گرازها مشغول شادي ميشوند و محل جشن را ويران ميكنند.
تصاوير كتاب نيز شور و حركت موجود در داستان را به خوبي انتقال ميدهند. اين داستان در نهايت با بخشش عمه و برادرزاده به پايان ميرسد. «سنداك» ميگويد: «من به بچهها دروغ نميگويم. اصلاً دلم نميخواهد كه داستانهايي پر از بيگناهي و شادي خلق كنم.»
او احساس خوبي به «رولد دال» ندارد و دربارهي احساسش توضيح ميدهد: «رولد دال مرا ميترساند! ميدانم كه او خيلي محبوب است اما اصلاً احساس خوبي نسبت به او ندارم. خوشحالم كه او مرده است.»
«موریس سنداک»، سال ۱۹۲۸ در بروکلی نیویورک به دنیا آمد. پدر و مادر او یهودیانی لهستانی بودند که به آمریکا مهاجرت کردند. او در دههي ۵۰ پیش از آن که به نوشتن داستان رو بياورد، به عنوان تصویرگر کتاب کودک مشغول به کار شد.
«سنداک» پس از نوشتن و تصویرگری کتاب «سفر به سرزمين وحشيها» در جهان شهرت یافت. فيلم و كارتوني نيز با اقتباس از اين داستان معروف ساخته شده است. شهرت سنداک تا آنجا پیشرفته است که در ایالت کالیفرنیا در آمریکا مدرسهای را به افتخار او نامگذاری کردهاند. كتاب «چاله براي كندن است» از آثار اين تصويرگر در ايران منتشر شده است.
منبع: سايت خبري گاردين
نظر شما