نويسنده كتاب «حكايت بيداري» با اشاره به اين كه اين كتاب تعدادي از حكايات مرتبط با زندگي «آقانجفي اصفهاني» را در قالب داستانهاي كوتاه كوتاه دربر دارد، عنوان كرد: اين اثر با استناد به اسناد خانه مشروطه اصفهان، شخصيت چند بعدي اين رهبري سياسي و عارف را براي نسل جوان بازگو ميكند.-
كارشناس ارشد مديريت رسانه تاكيد و توجه به دو جنبه شخصيت ديني و سياسي حاج آقا روحالله و برادرش آقانجفي اصفهاني را در شمار اولويتهاي خانه مشروطه اصفهان ياد كرد و گفت: در خانه مشروطه اسناد و مكتوبات فراواني براي شناخت ابعاد شخصيت اين افراد وجود دارد كه اغلب قابل استفاده جوانان نيستند. از اين رو، تصميم گرفتم براي معرفي بيشتر ابعاد شخصيتي آقانجفي اصفهاني كه مرجع ديني سياسي و عارفي بود كه بيش از 80 اثر از خود بر جاي گذاشت، كتاب «حكايت بيداري» را در معرفي جريانات دوره مشروطه و نقش اين عالن ديني تدوين كنم.
وي افزود: پس از آشنايي با فضاي فكري و فرهنگي خانه مشروطه تصميم گرفتم اين شخصيت بزرگ را بر اساس اسناد و منابع در دسترس، به شكل قابل درك براي همگان و جوانپسند معرفي كنم. از اين رو، پس از ارايه معرفي مقدماتي در ابتداي اين كتاب، به دليل آن كه تاريخنويسان دوره پهلوي جفاي فراواني در حق وي كرده بودند، در فصل دوم كه «در جستوجوي خويشتن» نام دارد، حكايتهاي عرفاني مرتبط با اين مرجع ديني را بر اساس دستنوشتههاي او در كتاب «اشارات ايمانيه» كه حاوي مكاشفات اوست، به رشته تحرير درآوردم.
محقق خانه مشروطه، سومين بخش اثر خود را مهمترين فصل اين كتاب ياد كرد و توضيح داد: اين بخش كه با نام «تقي و توپهاي خالي» فصلبندي شده است، به حكايت سياسي و ماجراي تبعيد آقانجفي توسط ناصرالدينشاه اشاره دارد. اين مرجع ديني و سياسي در مقابله با اقدامات چند بابي(اهل فرقه بابيت) زمينه اعدام آنها را فراهم كرده بود. در اين زمان شاه ايران او را به درباره خود خواند و گفت؛ «به واسطه اقدامات تو، هفت دولت(اشاره به سفارتخانههاي بزرگ دولتهاي آن زمان دارد) به من معترض شدهاند!» و در اين ديدار حكم تبعيد او به تهران را صادر كرد.
فروزبخش گفت: پس از اين ديدار تاريخي، آقانجفي بيرون از دربار توپ بزرگ جنگي را ميبيند و از نگهبان آن، نام اين وسيله و كاربرد آن را ميپرسد و به او ميگويد كه شليكي با اين توپ انجام دهد. زماني كه آقانجفي متوجه خالي بودن توپ ميشود، پيغام ميدهد كه «به شاه بگوييد؛ تقي از توپ خالي نميترسد!» پس از اين ماجرا، اين جمله تبديل به ضربالمثلي فارسي شد و در فرهنگ دهخدا نيز جاي گرفت.
اين نويسنده سندپژوه درباره واپسين فصل كتاب كه «هم خاكي و هم افلاكي» نام دارد و حاوي حكاياتي مردمپسند است، عنوان كرد: به دليل آن كه آقانجفي باوجود برهگيري فراوان از علم و تخصص فقهي، فردي مردمي بود كه با عوام حشر و نشر فراواني داشت و در حل مشكلات آنان تلاش بسياري ميكرد، اين بخش از كتاب به اين جنبه از شخصيت وي تاكيد دارد و يادآور ميشود كه امروز هم چنانچه از مسنترهاي شهر اصفهان كه او را به ياد دارند سوالاتي بپرسيد، بيشتر از وي به عنوان شيخي ياد ميكنند كه ساده ميزيست و با مركبي در شهر تردد و به مشكلات مردم رسيدگي ميكرد.
دبير آموزش و پرورش استفاده از تركيبي از صورت فانتزي را كه با افزايش تصاوير يك قرن پيش با متن كتاب ايجاد شده است، شكلي غيرشايع و زيبا دانست كه مطالعه اين كتاب را براي جوانان خواندنيتر خواهد كرد و افزود: علاوه بر مباحث هنري، استفاده از زباني ساده و بياني روان كه شخصيتي بزرگ را پس از صد سال به مخاطبان كنوني ميشناساند، از جمله ويژگيهاي اين كتاب به شمار ميآيند.
نخستين چاپ كتاب «حكايت بيداري» را انتشارات آرما در شهر اصفهان در 180 صفحه منتشر كرده است. قرار است اين اثر 14 مهر ماه در سالروز درگذشت آقانجفي اصفهاني كه همايش «مرجع بيداري اسلامي» نيز برپا ميشود، در كنار 11 كتاب ديگر رونمايي شود.
نظر شما