جمعه ۲۱ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۴۶
داستان آدم‌هايی كه در جنگ آسيب ديده‌اند

«فقط بابا مي‌تواند من را از خواب بيدار كند» داستان‌ آدم‌هايي است كه خواسته يا ناخواسته در اثر جنگ آسيب ديده‌اند و بودن‌شان در كنار يكديگر مرهم درد ناشي از اين آسيب‌ها ست._

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- «فقط بابا مي‌تواند من را از خواب بيدار كند» يكي از رمان‌هاي مجموعه طرح «رمان نوجوان امروز» است. اين كتاب را «مژگان بابامرندي» نوشته و انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آن را براي گروه‌هاي سني «د» و «هـ» روانه بازار كتاب كرده است.
 
«فقط بابا مي‌تواند...» داستان آدم‌هايي است كه از جنگ آسيب ديده‌اند. داستان تلخ كودك، نوجوان، جوان و بزرگسالاني كه خواسته يا ناخواسته درگير پيكاري شده‌اند و مسير زندگي‌شان در اثر اين درگيري تغيير يافته است. 

داستان با زاويه ديدهاي چندگانه‌اي روايت مي‌شود. «بهنام»، «آرمن» و «ياسمين» راوياني هستند كه قصه‌هايي از زندگي‌شان را كه با يكديگر هم‌پوشاني دارد بازگو مي‌كنند. انتخاب اين شيوه براي روايت داستان، ميدان ديد نويسنده را از يك شخصيت فراتر برده و به او امكان داده است ماجرا را از زواياي مختلف بيان و تحليل كند. 

يكي از راويان داستان، بهنام است. فرزند يكي از اسراي جنگ تحميلي كه با پايان جنگ بي‌صبرانه براي بازگشت پدرش انتظار مي‌كشد. بهنام نگاه مهرباني ندارد و با خودخواهي‌هاي خاص خودش به زندگي و آدم‌ها نگاه مي‌كند. بهنام همه چيز را كامل و بي‌نقص مي‌خواهد و اين شامل ياسمين دختر عقب‌مانده‌ شمسي خانم و حتي پدرش نيز مي‌شود. 

آرمن نگاه متعادل و لطيفي دارد. او نابيناست و به‌نظر مي‌رسد به واسطه‌ اين نقص، ساير حواسش قدرت بيشتري يافته‌اند. جنگ چيزهاي زيادي همچون مادر و بينايي‌ را از آرمن گرفته است اما با وجود اين كمبودها نگاه روشني به زندگي دارد و سعي مي‌كند ديد آرمن را نيز متعادل كند. 

ياسمين از كودكان عادي همسن و سالش كم‌هوش‌تر است. خصوصيتي كه به دليل تأثير مخرب جنگ و شوك حاصل از بمباران‌ها در هنگام بارداري مادرش در او به‌وجود آمده است. اما ياسمين هم با وجود اين نقص روح حساسي دارد و تشنه محبت اطرافيان است. 

تفاوت‌هاي موجود در نگاه‌ راويان داستان، يكي از نقاط مثبت داستان و يكي از عواملي است كه موجب مي‌شود عواطف و احساسات خواننده درگير داستان و وقايع آن شود. در كنار هم قرار دادن توصيفات بدبينانه‌ بهنام و نامه‌هاي پر از لطافت و خوش‌بيني آرمن، لحن داستان را متعادل مي‌كند. بيان زاويه ديد ياسمين نيز به مخاطب نوجوان كمك مي‌كند با كودكاني كه از ضعفي خاص در رنج هستند، همذات‌پنداري داشته باشد. 

اما نويسنده در به‌كارگيري اين زواياي ديد متنوع و استفاده از لحن‌هاي متناسب با سن و سال و شخصيت اجتماعي قهرمانان داستان چندان موفق نبوده است. در اين داستان، تمام روايت‌ها، لحني كتابي و رسمي مي‌يابند. تنها تفاوت قابل مشاهده اين است كه ياسمين خودش را با ضمير سوم شخص مفرد خطاب مي‌كند.

«فقط بابا مي‌تواند من را از خواب بيدار كند» با يكي از روايت‌هاي بهنام آغاز مي‌شود. بياني نمايشي از انتظار خانواده براي آزادي پدر، كه اطلاعاتي كلي درباره وقايع داستان را در اختيار خواننده قرار مي‌دهد اما جذابيت و كشش خاصي براي درگير كردن خواننده در خود ندارد. 

شخصيت‌هاي اصلي داستان با كشمكش‌هاي مختلفي مواجه‌اند. مهم‌ترين درگيري‌هاي بهنام بازگشت پدرش به خانواده و پذيرش اوست. آرمن با مشكل نابينايي‌اش مواجه است و در كنار آن به دختري زيبا علاقه‌مند است كه نمي‌تواند با او ازدواج كند. ياسمين هم مشكلاتي دارد. بي‌توجهي و كم‌محبتي اطرافيان، مخصوصاً پدرش و بهنام يكي از مهم‌ترين چالش‌هايي است كه ياسمين كوچك با آن روبه‌روست. 

نويسنده علاوه بر كشمكش‌هايي كه هر يك از شخصيت‌ها با آن مواجه هستند، درگيري‌هاي عاطفي مشتركي را نيز به وجود آورده است. چالش‌هاي موجود در داستان، تقريباً تا پايان داستان حل نشده باقي مي‌مانند و همزمان با پايان خوش داستان حل مي‌شوند. 

طرح كلي داستان «فقط بابا مي‌تواند من را از خواب بيدار كند» ساده است؛ اما سلسله مسايلي كه به حل مسائل مطرح شده براي شخصيت‌‌هاي اصلي منجر مي‌شود تدريجي و منطقي نيستند. تغيير ناگهاني رفتار بهنام و پدر ياسمين كه با سفر خانواده به مشهد مقدس همزمان مي‌شوند چندان منطقي به نظر نمي‌رسند. پايان‌بنديِ خوش داستان، كمي عجولانه و غيرمنتظره است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها