به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست عصر ديروز (16 مرداد) گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب به نقد و بررسي كتاب «تاريخنگاران و مكتبهاي تاريخنگاري در اسلام» اختصاص داشت كه با حضور دكتر رمضان زينالعابديني (مدرس دانشگاه و نويسنده كتاب)، علياحمد الياسي (دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه تهران)، ميرحسن ولوي (پژوهشگر تاريخ و منتقد) و خديجه معصومي (دبير نشست) برگزار شد.
در اين نشست رمضان زينالعابديني، مدرس تاريخ اسلام و نويسنده كتاب گفت: ما اگر اديان بزرگ را بررسي كنيم، ميبينيم كه در دين اسلام نسبت به دينهاي ديگر خرافات كمتر است. از سويي ديگر اسلام ديني است كه هم به دنيا و هم به آخرت توجه دارد و براي انسانها، داراي برنامه زندگي است.
وي افزود: بنابراين بايد دين اسلام را خوب شناخت. براي اين كار نياز به دانستتن تاريخ اسلام داريم. اين دين در مكه تولد يافت و سپس دوراني را ميگذراند و به مرحلهاي ميرسد كه ميخواهد به همه ملل دنيا آزادي انديشه و رهايي از اوهام و خرافات را بياموزد. پس يك ضرورت ديگر شناخت اسلام، دانستن زندگي بنيانگذار اين دين است.
زينالعابديني يادآور شد: من در اين كتاب يك تقسيمبندي ارائه كردم. ما يك تاريخ اسلام داريم كه واقع شده است و پس از رحلت پيامبر اسلام ادامه پيدا كرد كه اسم آن را «تاريخ وقوع اسلام» گذاشتهام اما در كنار آن تاريخي هم وجود دارد كه شامل حوادثي است كه بر اين دين گذشته است.
وي خاطرنشان كرد: در حقيقت كتاب من گامي براي شناساندن حقيقت اسلام است. چون بسياري از تاريخ اسلام ناشناخته مانده است. تلاش من اين گونه بوده است كه سير تاريخ اسلام را قدم به قدم و سال به سال مورد توجه و نظر قرار دهم تا خواننده بتواند ارزشهاي اسلام را بشناسد.
مدرس تاريخ اسلام يادآور شد: فكر نوشتن اين كتاب به موضوع تدريس من در دانشگاه بازميگردد. در دوره كارشناسي ارشد تاريخ و تمدن اسلامي، درسي به نام «تاريخنگاري» وجود دارد و نيز درسي به نام «شناخت منابع اسلام». در سالياني كه در دانشگاه تدريس ميكردم، به اين انديشه رسيدم كه مجموعهاي آماده كنم و به صورت كتاب درآورم؛به همين دليل در عرض پنج سال روي اين موضوع دقت و به منابع توجه كردهام. كوشيدهام منابع تاريخ اسلام را معرفي كنم. اين البته كار دشواري نيست. تنها خواستهام كه راه استفاده از منابع را به دانشجويان بياموزم.
وي افزود: موضوع مهمي كه در كتابم به آن پرداخته شده نقش زنان است. براي آن كه بدانيم اين نقش چه اهميتي داشته، كافي است كه كتاب «الاغاني» ابوالفرج اصفهاني را نگاه كنيم. اين مجموعه كتاب، 25 جلدي است. در اين كتاب از زنان موسيقيدان، آوازهخوان، هنرمند و حتي زناني كه همسرانشان حاكماند، نام برده شده است. از اينجاست كه ميفهميم زنان چه نقش مهمي در بوجود آوردن تمدن داشتهاند.
زينالعابديني يادآور شد: به نظر من حتي اگر زنان وارد صحنه اجتماعي نشوند، باز نقش بسياري در ساختن تمدن دارند. چون فرزندان را تربيت ميكنند و روش زندگي را ميآموزانند. پس تنها نميتوان گفت كه مردان تمدن سازند، بلكه بايد گفت كه انسان تمدن ميسازد.
وي در بخش ديگر سخنانش گفت: براي نگارش كتاب در زمينه تاريخ اسلام بايد نگاهي دقيق صورت گيرد. اين كار سادهاي نيست زيرا نظردهي درباره يك مكتب يا درباره مسايل سياسي، تاريخي و علمي نياز به پختگي پژوهش و تحقيق دارد. پژوهشگر بايد تمام زواياي تاريخنگاري را بشناسد و بعد آنها را ترسيم كند.
وي يادآور شد: هر كسي نبايد درباره اسلام سخن بگويد، امروزه همه به خود اجازه ميدهند درباره اسلام صحبت كنند. سخن گفتن در چنين جايگاهي بسيار سخت است و كسي كه در اين زمينه تخصص ندارد نبايد وارد صحنهاي شود كه كار تخصصياش نيست. زيرا دست زدن به چنين كاري به حقيقت اسلام ضربه ميزند.
زينالعابديني خاطرنشان كرد: با دين نميتوان شوخي كرد زيرا دين يك جريان علمي است و كسي كه در اين زمينه اطلاع نداشته باشد نميتواند ديدگاه خود را بيان كند. ما امروزه وارد دنياي تخصصي شدهايم و به دليل اينكه خطا كمتر شود بايد زمينههاي پژوهش تجزيه و تحليل شود و هر كسي گوشهاي را براي تحقيق و پژوهش انتخاب كند.
اين مدرس دانشگاه افزود: بايد بيشتر در زمينه تاريخ اسلام تحقيق كنيم، نقش رسانههاي عمومي در اينجا بسيار حساس است. يكي از آن رسانهها كتاب نام دارد و ما بايد به جايي برسيم كه كجرويها و كج فهميها را با احترام اصلاح كنيم.
وي به بازبيني دوباره كتاب نيز اشاره كرد و افزود: يادداشتهايي حدود 30 تا 40 صفحه گردآوري كردهام كه براي بازنويسي دوباره كتاب «تاريخنگاران و مكتبهاي تاريخنگاري اسلامي» استفاده خواهم كرد و نكاتي كه امروز بيان شدند نيز در بازنويسي مجدد اين كتاب اثرگذار خواهند بود.
در ابتداي اين نشست نيز خديجه معصومي كه دبيري نشست را بر عهده داشت گفت: كتاب «تاريخنگاران و مكتبهاي تاريخنگاري در اسلام» شامل پيشگفتاري به قلم حسن يوسفي اشكوري است كه در 10 فصل تنظيم شده است. اشكوري با تيتر تاريخ به مثابه يكي از منابع معرفت، تاريخ مكتوب و مدون را منبع آگاهي و معرفت معرفي كرده و سپس به خاستگاههاي پيدايش تاريخ ميپردازد.
وي خاطرنشان كرد: اشكوري نگرش نوين تاريخي، نقد علمي، بازسازي و حتي بازخواني منابع كهن تاريخي را قابل تأمل ميداند چرا كه اين شناسايي راهي براي رسيدن به آگاهيهاي تازه است.
معصومي يادآور شد: اين كتاب آگاهي تاريخي، عوامل پيدايش تاريخ در ميان عرب پيش از اسلام و عوامل اوليه پيدايش تاريخ اسلام همراه نيازهاي عملي حياتي و عوامل ياريكننده را دربردارد. همچنين در آغاز نخستين دوره تدوين تاريخ، به مشكلات تدوين و حضور روايات شفاهي و مشخصات اوليه دوره تدوين تاريخ همراه مراحل، موضوع هاي اوليه و زمان تدوين آنها اشاره دارد.
دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۴
نظر شما