به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) مراسم نخستين سالگرد درگذشت رحيم رضازاده ملك، مولف و پژوهشگر در تقویم و تاریخ و فرهنگ معاصر ایران، عصر چهارشنبه (22 تير) با حضور دكتر غلامرضا جمشيدنژاداول، مدرس دانشگاه و پژوهشگر، جمشيد كيانفر، نسخهپژوه و مصحح، دكتر سيد حجتالحق حسيني، عضو هیات علمی و مدیر پژوهشی دايرةالمعارف بزرگ ایران و خانواده مرحوم رضازاده ملك در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.
در اين مراسم، جمشيدنژاد اول، مدرس دانشگاه تهران و پژوهشگر تاريخ علم درباب فرهنگ ايران گفت: فرهنگ ايراني جامي لطيف، ساخته دست نقاش ازل است. در كدام نقطه جهان فرهنگي سراغ داريد كه در آن، ادوار تاريخي كهن تكيه بر سه شعار دقيق، پايهاي، اصولي و بنيادين «پندار نيك، گفتار نيك، كردار نيك» شده باشد؟ آيا فرهنگ يوناني كه به عنوان پايهگذار فلسفه و پرورش دهنده بزرگاني از سقراط گرفته تا ارسطو و افلاطون است، اينگونه مباحثي را آموزش ميدهد؟
وي زندهياد ملك را نيز جامي پرورده دست نقاش ازل دانست و افزود: فرهنگ ايراني در گذر زمان بارها دستخوش آسيب شد و به سمت اضمحلال سوق يافت، اما همواره در طول تاريخ و طي هزارهها، سوشيانتهايي انوشه بر فريادش رسيدند و اين فرهنگ را به ماندگاري ازلي پيوند دادند كه «تا هست چرخ و زمين چرخان، پاينده باد كشور ما ايران»
جمشيدنژاد اول، درباره ويژگيهاي فرهنگ ايراني توضيح داد: اين فرهنگ گذشته از بنيادش، بر سه اصل «خدمت بيدريغ به نوع انسان»،«مردانگي»،«جوانمردي و فتوت» استوار است و اين اصول را حكيم ابوريحان بيروني در آثار مختلف به ويژه در مقدمه «الجماهر في الجواهر» شرح داده است. ابوريحان بيروني و استاد ملك شباهتهايي در مطالعات اقتصادي، رياضيات، جامعهشناسي و تاريخ دارند، پيوندي جانانه ميان اين دو روح بزرگ برقرار است و اين مشابهت در ميان افكار استاد ملك و خيام نيشابوري نيز وجود دارد.
وي با اشاره به اينكه نخستين ديدارش با ملك در شهر مراغه و دربزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي بوده،گفت: زندهياد ملك در زمينههاي مختلف توليد علم هنر، اقتصاد، آفرينش ادبي زبان فارسي و زبان آذري سرآمد بود. مسعودي در كتاب «التنبيه و الاشراف» خود، زبان آذري را يكي از شاخههاي زبان فارسي نظير فارسي دري و پهلوي معرفي كرده است.
سپس سيد حجتالحق حسيني، مولف و عضو هيات علمي دايرةالمعارف بزرگ ايران با ارايه تاريخچهاي از زندگينامه دكتر رحيم رضازاده ملك عنوان كرد: استاد ملك چهارشنبه 17 مهر 1319 در مراغه آذربايجان و ميان خانوادهاي آذري زبان متولد شد و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مرحله كارشناسی ارشد امور مالی و حسابداری در دانشگاه تهران به پايان رساند. سپس به آمریکا رفت و تخصص خود را در مدیریت مالی و اقتصادسنجی تا اخذ دکترا ادامه داد. وي پس از بازگشت به ایران به عنوان کارشناس مسايل مالیاتی به کار پرداخت و در «مدرسه عالی بازرگانی» به تدریس در رشته حسابداری مشغول شد.
وي در ادامه افزود: بررسي و پژوهش جدي استاد ملك در زمينه تاريخ و فرهنگ صورت گرفت و در حوزههاي تاريخ معاصر ايران، ايران پيش از اسلام، دانش گاهشماري و خيام شناسي پيش رفت. ملك به خيام بيش از هر فرد ديگري ارادت داشت و نخستين آموزه وي از خيام «انتقام زمان» بود. حوزه تاريخ و فرهنگ ايران نيز از مهمترين رشتههاي مورد علاقه استاد ملك محسوب ميشد كه فعاليتهاي تخصصي بسياري در اين بخش انجام داد و به گفته دكتر كيانفر، اگر فقط چند اثر آنها يادگار مانده باشد، براي بازگوييشان كفايت ميكند.
حسيني، تمامي آثار و مكتوبات رضازاده ملك را ارزشمند تلقي كرد و گفت: نخستين وي در دوران دانشآموزي در حوزه دستور زبان و املاي فارسي نوشته شده، سپس آثاري چون «سوسمارالدوله» و «حيدرخان عمواغلي»، «ايران و ايرانيان»، «انقلاب مشروطه» و ... را نوشت. زندهياد ملك، عاشق طبيعت بود و با وجود اينكه رشته تحصيلي خشكي چون اقتصاد را انتخاب كرده بود اما عشق به طبيعت در وي موج ميزد. ملك 22 تير 1389 خورشيدي رخ در نقاب خاك كشيد.
در ادامه جمشيد كيانفر، دانش آموخته تاريخ و كتابدار پيشين كتابخانه ملي با اشاره به خلط مبحثي كه در طول تاريخ در معني روضهخواني صورت گرفته، توضيح داد: روضه در لغت به معناي باغ و رضوان به معناي بهشت است. متاسفانه مبحث روضهخواني در طول تاريخ اشتباه به كار رفته و اين خلط مبحث از آنجا ناشي ميشود كه مرحوم كاشفي كتابي با نام «روضةالشهدا» نوشت كه فصلهايي از آن درباره واقعه كربلا بود و كساني كه بعدها در معابر و مكانهاي ديگر درباره كربلا مطالبي خواندند به روضهخوان معروف شدند.
وي استاد رضازاده ملك را يكي از دوستان يكدل خود معرفي كرد و گفت: دكتر ملك از پدري نقاش و مادري پزشك زاده شد و دوستي باوفا در ضايعه از دست دادن فرزندم،بود و زماني كه از تدوين اثري با عنوان «مزدكنامه» مطلع شد، مقالهاي با عنوان مزدك بامدادان و شعري به زبان آذري به من داد كه آن را به مزدكنامه بيفزايم و مقاله و شعرش به صورت كتاب جداگانهاي به چاپ رسيد و همراه مزدك نامه به علاقهمندان تقديم شد.
كيانفر، جستجو در حوزه تاريخنگاري، تصحيح و احياء متون تاريخي را عامل آشنايي خود با ملك دانست و گفت: نخستين اثري كه به واسطه آن با دكتر ملك آشنا شدم، كتاب «تاريخ روابط ايران و ممالك متحده آمريكا» بود، اين نوشتار كه در سال 1352 منتشر شد، با دسترسي نويسنده به اسناد و مدارك محرمانه آرشيو اسنادي، به نقد و بررسي پيشينه روابط ايران و آمريكا ميپرداخت.
وي يادآور شد: «حيدرخانعمواغلي» و «سوسمارالدوله» نيز ادامه اين آثار بودند كه به اوضاع اجتماعي اواخر دوره قاجار به ويژه مشروطه و شرح شخصيتهاي انقلابي با توجه به ايدئولوژيهاي خاص پرداختند؛ «سوسمارالدوله» هم به تحقيق شرايط اجتماعي ايران در دوران قاجار و اعطاي القاب و اوضاع ناهنجار اجتماعي اختصاص داشت.
پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۱
نظر شما