پنجشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۰ - ۲۰:۳۶
دين، شور و جوشش جان براي رسيدن به جانان است

حشمت‌الله رياضي در نشست «شريعت، طريقت و عقل در انديشه عرفاني و فلسفي» گفت: پس از ديدن حقيقت، شوري در دل پديد مي‌آيد كه اين شور، دين است. اصل دين، شور و جوشش جان براي رسيدن به جانان است، باقي مسايل دين را بايد مناسك آن دانست._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در این نشست که عصر ديروز (چهارشنبه 15 تير) در سراي اهل قلم خانه كتاب برگزار شد، دكتر حشمت‌الله رياضي، مدرس بازنشسته دانشگاه رشته فلسفه و عرفان، مهدي كيايي، كارشناس عرفان و علي‌محمد صابري، دبير نشست، حضور داشتند.

صابري در ابتداي جلسه گفت: امام خميني(ره) عالمان ديني را بر سه قسم مي‌دانند. عده‌اي عالم به احكام‌‌اند. اين عده، علماي شريعت ناميده مي‌شوند كه از خدا خبري ندارند، اما از احكام او باخبرند. عده‌اي از علما كاري به احكام دين ندارند و فتوا نمي‌دهند، اما راه حقيقت را به خوبي بلدند. دسته سوم نيز با تسلط به هر دو حيطه احكام الهي و سير و سلوك عرفاني، بر ساير علما برتري دارند. امام خميني(ره) معتقدند كه جامعه به اين عالمان احتياج دارد.

وي عقل را بزرگ‌ترين پيامبر وجود انسان برشمرد و گفت: تضعيف عقل و طريقت و شريعت در جامعه مساوي با نابودي آن جامعه و ضعف فرهنگي آن است. در واقع، با قوت گرفتن اين سه عامل، معنويت و هويت انساني را به دست آورده‌ايم.

صابري درباره پيامدهاي غيبت اين سه عامل در جامعه گفت: خلأ هويت، معنويت، عقلانت و معرفت نتيجه اين غيبت است. در چنين شرايطي است كه جامعه دچار ريا و فريب‌كاري خواهد شد و قشري‌گرايي ديني پديد مي‌آيد.

ریاضی سپس عقل و شناسايي آن را يكي از دغدغه‌هاي مهم انديشمندان در طول تاريخ برشمرد و گفت: تاكنون هزاران كتاب درباره عقل نوشته شده‌اند. فلاسفه، عقل عاشر را به انسان نسبت مي‌دهند و حكماي مشاء و اشراق درباره اين عقل بسيار داد سخن داده‌اند.

وي به مصداق‌هاي عقل در باورهاي اسلامي اشاره كرد و گفت: آدم، حضرت عقل و حوا، حضرت نفس است، اما اين نفس هرگز به معناي نفس اماره نيست، بلكه به معناي روان و روح آدمي است. متاسفانه راز و رمزشناسي ما به اندازه‌اي ضعيف شده كه چيزي از اسطوره‌شناسي و نمودشناسي نمي‌فهميم. آدم نيز به طور نمادين به عنوان حضرت عقل معرفي شده است.

رياضي ادامه داد: حكماي اسلامي، عقل را جوهر مجرد مي‌دانند كه به طور مستقيم از حضرت حق صادر مي‌‌شود و از آن عقل دوم پديد مي‌آيد. اين عقل و خرد در دو دسته اکتسابی و بخشش يزداني يا همان عقل موهوبي و مينوي مشخص مي‌شوند.

وي عقل مينوي را سرمدي دانست و گفت: اين عقل است كه به عالم غيب نظر دارد و از عالم بود به عالم نبود نظر مي‌كند. اين عقل، ظهور حق است و بنابراين، عبوديت حق را دارد و ما را به جنت حضور مي‌رساند. شريعت و طريقت دو بال اين حقيقت‌اند.

رياضي با بيان اين كه «عقل توامان نظر به غيب و وحدت و نمود و كثرت دارد» عنوان كرد: عقل انبيا از همين عقل است.

او درباره عقل اكتسابي گفت: اين عقل، بر دو وجه فلسفي و استدلالي با زيربناي براهين است. اين عقل دو وجه سلبي و ايجابي دارد و مدام در حال اثبات و ابطال است. عقل جزيي نيز يكي از عقل‌هاست كه با امور روزمره و بقاي انسان‌ها ارتباط دارد.

وي افزود: ابتدا بايد از حقيقت آغاز كرد، چرا كه از ذات حقيقت است كه شريعت و طريقت بر ما آشكار مي‌شود. پس از ديدن حقيقت، شوري در دل پديد مي‌آيد و اين شور، دين است. دين، شور و جوشش جان براي رسيدن به جانان است، باقي مسايل دين را بايد مناسك آن دانست.

رياضي شريعت را عمومي و طريقت را فردي برشمرد و گفت: افراد بر مبناي همت و استعدادشان، طريقت‌هاي متفاوتي دارند. نخست بايد لياقت و همت رسيدن به حقيقت را داشت و در مرحله دوم، مرداي پيدا كرد، مرادي كه جوهره ولايت الهي و خرد اهورايي داشته باشد.

سپس كيايي گفت: شريعت و حقيقت، از عبارات اهل‌الله به شمار مي‌آيند. يكي از آنها از صحت حال ظاهر و ديگري از وخامت باطن مي‌گويد. اگر بشريت به مغز عبوديت راه پيدا كند، مي‌توان ادعا كرد كه انسان به معناي واقعي عبادت نزديك شده است، چرا كه حقيقت، مشاهده ربوبيت است.

وي شريعت نامقيد به حقيقت را غيرقابل پذيرش دانست و گفت: طريقت؛ محور كلي، شريعت؛ بي‌دري و حقيقت، بي‌خودي است. حقيقت، مكاشفه است و آن كه غرق در شريعت شده، در تمناي وعده‌هاي بهشتي روزگار مي‌گذراند.

كيايي درباره اهميت عقل مثالي ذكر كرد و گفت: خداوند در قرآن مي‌فرمايد كه چرا در كتاب خدا «تعقل» نمي‌كنيد، نه اين كه چرا آن را نمي‌خوانيد. «اي برادر تو همين انديشه‌اي / مابقي تو استخوان و ريشه‌اي».

سپس صابري با ارجاع به گفته برخي عرفا گفت: شريعت آراستن ظاهر است به طاعت و دوستي و ياد خدا و طريقت، روشن ساختن دل به ياد اوست. شريعت و طريقت مصداق لفظ و معنا و جان و تن‌اند. نماز، شريعت است، اما طريقت به معناي صلاتي است كه از فحشا و منكر بازمي‌دارد. روزه، شريعت است، اما حقيقت روزه در خلع شدن انسان از شهوانيت متجلي مي‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط