در بازار كتاب ايالات متحده آمريكا، تنها 3 درصد از كل كتابهاي موجود، ترجمه و برگردان آثارنويسندگان ساير كشورهاست._
البته گروهي هم معتقدند اين اتفاق با ظهور «دختري با خالكوبي اژدها» نوشته «استيگ لارسن» روزنامه نگار سوئدي رخ داده و بسياري از آژانسهاي ادبي آمريكا را وادار به تحقيق و مطالعه جديتر در زمينه نويسندگان كشورهاي اسكانديناوي كرده تا بازار كتاب آمريكا كتاب موفق بعدي را از دست ندهد.
در 8 سال گذشته تمام نوشته هاي «روبرتو بولانو» نويسنده، شاعر و مقالهنويس اهل شيلي مورد توجه آمريكايي ها قرار گرفته است. نويسندگان جوان آفريقايي چون «چيماماندا نگوزي آديچي» و «هلون هابيلا» هرچند هنوز در بين تمام مردم جا باز نكردهاند ولي در قفسههاي بسياري از كتابفروشي هاي مستقل ميتوان آثارشان را يافت.
با اين حال هنوز هم صداهاي ادبي جوان جهان راه درازي را تا رسيدن به بازار كتاب آمريكا دارند.در 20 سال گذشته،دانشگاه هاي انگليسي و ايرلندي، بيشترين برنامه هاي فرهنگي و كارگاه هاي آموزشي را داشتهاند ولي به گفته «گري فيلي» نويسنده و منتقد هنري فرانسه، چندان شاهد راهيابي نويسندگان اروپايي از اين كارگاه هاي آموزشي يا كلاسهاي نويسندگي خلاق به بازارهاي جهاني نبوده ايم. وي بهترين راه رسيدن نويسندگان اروپايي به مخاطبان جهاني را بردن يكي از جوايز ادبي انگليسي زبان مانند بوكر، اورنج يا كاستا ميداند.
«جف ويسنر» نويسنده كتاب «يك سبد برگ:99 كتاب كه روح آفريقا را تسخير مي كند» نيز درباره راهيابي نويسندگان آفريقايي به آمريكا و بازار جهاني همين نظر را دارد و معتقد است آن نويسنده آفريقايي موفق ميشود كه به جوايز معتبر آفريقايي دست يابد.
البته برخي نيز معتقدند از آنجا كه آمريكا كشوري مهاجرپذير است، آميزهاي از زبانها و فرهنگ ها و از همه مهمتر نويسندگان مختلفي همچون «جومپا لاهيري»، «جونات دياز»، «ها جين» و «ادويج دنتيكات» را در دل خود دارد.بنابراين نيازي به وارد كردن ادبيات كشورهاي ديگر و ترجمه آن نميبيند،زيرا بسياري از نويسندگان مطرح كشورهاي ديگر در همين سرزمين ساكنند و به زبان انگليسي مينويسند.
نظر شما