یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۹
جلسات شعر زير آتش جنگ

علي اكبر خالقي موحد از شاعران خوش ذوق معاصر، چيره دستي خاصي در سرايش شعرهايي با حال و هواي جبهه و جنگ تحميلي عراق عليه ايران دارد. از جمله ويژگي‌هاي اثر وي، شكار شاعرانه‌ترين لحظه‌هاي روزها و شب‌هاي جبهه و تلفيق آن با آهنگ و وزن شعري‌اي درست هم قواره و هم اندازه با احساس نهفته در اين چكامه‌هاست.

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)فرشاد شيرزادي:علي اكبر خالقي موحد از شاعران خوش ذوق معاصر، چيره دستي خاصي در سرايش شعرهايي با حال و هواي جبهه و جنگ تحميلي عراق عليه ايران دارد. از جمله ويژگي‌هاي اثر وي، شكار شاعرانه‌ترين لحظه‌هاي روزها و شب‌هاي جبهه و تلفيق آن با آهنگ و وزن شعري‌اي درست هم قواره و هم اندازه با احساس نهفته در اين چكامه‌هاست. خالقي سال 1336 در جوار بارگاه حضرت معصومه(س) در شهر قم متولد شد. خانواده او مذهبي بود و از همان زمان در دامان چنين فرهنگي گرايش شعر را درون خود دريافت. آخرين كتاب وي با نام «يك آسمان مهرباني» مجموعه اي از اشعار شاعران استان قم است. محور گفت‌وگوي ما با اين شاعر درباره ادبيات و شعر پايداري است. 

- مي‌خواهم از خودتان برايمان بگوييد كه دوران كودكي و شعر چطور بر شما گذشت؟
: كودكي‌ام را در دبستان ملي سنايي گذراندم. اكثر معلمان ما استادان بزرگي بودند. همچنين استاد سيدمحمدباقر برقعي كه در 10، 12 جلد كتاب بيشتر شاعران نامي ايران را به مخاطبان معرفي كردند، مدير همين مدرسه بودند. اغلب بچه‌هاي دبستان سنايي هم براي خودشان كسي شدند. افرادي مثل اكبر كتابدار و عباس ملكي در آن زمان هم كلاسي‌هايم بودند. از زماني هم كه خواستيم الفباي شعر را بياموزيم در محضر استاد مجاهدي حضور داشتيم. در دوره‌اي كه شاگردي ايشان را كردم، كساني چون ناصر فيض، سيدمهدي طباطبايي‌نژاد و جعفر رسول‌زاده با من و در كنار من بودند. كساني كه امروز در قم كار شعر آئيني مي‌كنند،اغلب از شاگردان اين استاد محسوب مي‌شوند. حلقه ديگري هم داشتيم كه در آن جمع بي‌رحمانه به نقد شعر يكديگر مي‌پرداختيم.
- تا چه زماني اين جلسات ادامه داشت؟ 

: تا زماني كه ناصر فيض به تهران نيامده بود اين جلسه‌ها برپا بود ولي از چهار سال قبل بنا به موانع و مشكلاتي كم كم به حاشيه رانده شد.
 
- درباره آثار دفاع مقدس در اين جلسه‌ها چه نكاتي به ميان مي‌آمد؟
: نخستين كنگره شعر دفاع مقدس كه برگزار شد، آقاي احمد زارعي براي برگزاري و شركت در آن به اهواز آمد. چون به شخصه علاقمند به شعر پايداري بودم و با توجه به اينكه مسئوليت قرارگاه خاتم را بر عهده داشتم دستم تا حدودي باز بود و در كنار كساني كه طليعه دار شعر دفاع مقدس به شمار مي‌آمدند، كساني چون امين‌پور و حسن حسيني، در يگان‌ها شعرخواني داشتيم. گاهي براي رزمنده‌ها و تيپ‌ها برنامه اجرا مي‌كرديم و شعر مي‌خوانديم. كم كم به خودمان آمديم و در كنگره خرمشهر نقد شعرهايمان را جدي‌تر دنبال كرديم. يكي از چهارپاره‌هاي من جزو شعرهاي معروف آن زمان دفاع مقدس بود: «ياد آن روزهاي خوب به خير/ جبهه بوديم و جنگ مي‌كرديم/ در سكوت شبانه سنگر/ درد دل با تفنگ مي‌كرديم/ شب و سنگر چه باصفا بودند/ وقتي آدم شتاب رفتن داشت/ از نگاهش چقدر گل مي‌ريخت/ حرف‌هايش چقدر گل مي‌كاشت/ ياد شب‌هاي حمله مي‌افتم/ ياد آن لاله‌ها كه پژمردند/ نخل‌هايي كه تشنه روييدند/ و زمين را به آسمان بردند/ چشم‌هايي كه خوب يادم هست/ با من از سنگ و شيشه مي‌گفتند/ زير باران بي‌امان تبر/ از نفس‌هاي ريشه مي‌گفتند/ ياد آن آشناي پير بخير/ كه نگاهش هميشه روشن بود/ شب كه در آسمان دعا مي‌كاشت/ نگران ستاره من بود» ولي چون شاعر شهرستاني بوديم و سن و سالي هم نداشتيم توجهي به ما نمي‌شد. طي اين سال‌ها اگر شعري براي دفاع مقدس سرودم سعي داشتم هيچگاه كار سستي در اين زمينه ارائه ندهم يا شعري كه براي شهيد آويني نوشتم ساعت‌هاي طولاني كار برد. 

- در دل جبهه وقايع هولناك رخ مي‌دهد. چگونه در آن ميان به فكر سرودن شعر بوديد؟
 
: دفاع مقدس ما تابلويي از عاشورا بود. هنگامي كه حضرت زينب(س) مي‌خواهد واقعه عاشورا را تفسير كند يزيد مي‌گويد ديديد خدا با شما چه كرد! حضرت زينب(س) مي‌فرمايد: «ما رأيت الا جميلاً». زينب غير از زيبايي چيز ديگري نمي‌بيند. او مادر و خواهر شهيد است. دو پسر و برادرانش شهيد شدند. اما كربلا در كربلا مي‌ماند، اگر زينب نبود. حالا با اين ديد وقتي در جبهه هم شاعرانه نگاه كني همه چيز قشنگ است. مدت‌ها در كردستان محاصره بودم ولي براي بچه‌ها شعر مي‌خواندم.
 
- اين جريان‌ها چه نقشي در روند شعر آئيني داشتند؟ 

: قدرت و قوتي كه شعر آئيني پس از انقلاب گرفت ريشه در ادبيات پايداري داشت. كارهاي جديدي هم كه امروز شاعران انجام مي‌دهند به دليل پيوند اشعار عاشورايي با دفاع مقدس است كه زيبا به نظر مي‌رسد. دفاع مقدس رودخانه عظيم و خروشاني بود كه از كنار ما مي‌گذشت و البته هر كس هم به اندازه توان و موهبت الهي پروردگار نزد خودش از آن بهره برده، نه اينكه به عنوان شاعر دفاع مقدس بخواهم در اينجا از ادبيات پايداري دفاع كنم بلكه بخش اعظمي از ادبيات امروز ما را همين ادبيات دفاع مقدس دربرمي‌گيرد. گاه آنهايي هم كه خارج از اين دايره هستند نمي‌توانند آن را پنهان كنند و بعضي مواقع آنها هم به موضوع مي‌پردازند. بهترين آثار شعر ادبيات فارسي آثار دفاع مقدس است. شاعران مطرح نسل اول شعر انقلاب هم با همين آثار مشهورند. لازم هم نبود كسي كمك كند. همان طور كه كساني مثل شهيد باقري يا شهيد زين‌الدين يا همت در حوزه فرماندهي دفاع مقدس قدر بودند و بدون آنكه دوره عالي جنگ را بگذرانند جنگ را اداره مي‌كردند، شاعران دفاع مقدس هم به واقع چنين بودند. يك عده در همان برهه بي‌مهري عجيبي به شاعران دفاع مقدس روا داشتند اما اين جنگ هم مردپرور بود و هم شاعرپرور. جنگ گنج بود. جلسه‌هاي نقد شعر زمان جنگ هم به مراتب پربارتر از جلسه‌هاي امروزي به نظر مي‌رسيد. جنگ در هر عرصه‌اي مرد پرورش داد.
 
- نقل خاطره‌اي از آن دوران را بگوييد كه براي ما حسابي دلچسب است. 

: يادم است در اولين كنگره شعر دفاع مقدس استان خوزستان براي برگزاري جلسات شعر احمد زارعي و دوستانشان آمدند و عده‌اي دانسته يا نادانسته چه مشكلاتي بر سر راهشان قرار دادند. خيلي‌ها مي‌گفتند چه لزومي دارد يك هواپيما و قطار بياوريد تا شاعرها بيايند شعر بخوانند. مي‌گفتند اينجا جنگ است! ولي زماني كه اين جلسات برگزار و از صدا و سيما پخش شد، ديدند شعر هم مي‌تواند در حين جنگ كارساز باشد. آن زمان مرحوم صفاي لاهوتي زنده بود. خانم سيمين دخت وحيدي هم حضور داشتند. هميشه به اين شيرزن افتخار مي‌كردم. در منطقه هم به او مي‌گفتم هر وقت شما را مي‌بينم احساس مادر و فرزندي نسبت به شما دارم. ايشان هم با تواضعي از سر بزرگواري مي‌گفتند همين طور هم هست. درست خاطرم نيست كه در سوسنگرد بود ويا بستان كه آنها براي شعرخواني آمده بودند و من هم همراهشان آمدم. بعد از چندي صدام منطقه را گرفت. همه به يكديگر مي‌گفتيم يادتان است شعر مي‌خوانديم در حالي كه تانك‌هاي عراقي داشتند به اينجا مي‌آمدند. حضور شاعراني چون سپيده كاشاني در سنگرها و شعرخواني براي آنها فضاي عرفاني ديگري به جبهه مي‌بخشيد. در حين شعرخواني عراق به منطقه تك كرد و ما مي‌خواستيم بعضي شاعران را نجات دهيم كه البته خودشان اصلاً در اين حال و هوا نبودند. پس از چندي دقيقاً يادم است دوباره شاعران زن به منطقه آمدند. يك بار هم شاعران استان‌هاي قم و اصفهان در منطقه ما براي شعرخواني حضور به هم رساندند. در راه رفتن به جلسه شعرخواني ماشين‌شان چپ كرد و تعدادي شاعر روي دستان‌مان زخمي مانده بودند. ولي خدا را شكر اتفاقي برايشان نيفتاد و در آن اوضاع و احوال فقط اسباب خنده‌مان شدند! اگر هم اتفاقي براي آنها مي‌افتاد دستشان به جايي بند نبود! 

- ويژگي‌هاي شعر دفاع مقدس را چه مي‌دانيد؟ 

: پايداري و مقاومت همگي ادبيات دفاع مقدس ماست. شعر عاشورا قسمت احساسي، ماتمي و حماسي دارد. به طور مثال يك شاعر فقط به يكي از آنها پرداخته است. كل شعر جنگ قسمتي از شعر پايداري است. در جنگ‌مان حماسه‌هاي بسياري داشتيم كه بخشي از پايداري را دربرمي‌گيرد. به قولي جنگ دو نيمه يك سيب است. يك نيمه‌اش اغلب براي ما پنهان ماند اما هنگامي كه با جنگ به طور مستقيم برخورد مي‌شود، اين ادبيات را مي‌توانيم ادبيات جنگ بناميم. پس از جنگ بارها به عراق رفتم. از يك ژنرال عراقي پرسيدم گلزار شهداي شما كجاست، با ترديد به من نگاه كرد. گفت اجازه به خانواده‌اي نمي‌دادند تا براي شهيدش عزاداري كند و اصلاً جنازه‌اي به كسي تحويل داده نشد. اين موضوع برايم تكان‌دهنده بود. حماسه‌هاي بسياري در جنگ رخ داد. ما در چه قالبي مي‌خواهيم آن را بگنجانيم! حماسه‌اي كه مادر يك شهيد ايجاد كرد، نيمه ديگر پنهان جنگ، ادبيات پايداري و مقاومت است. آنچه براي به دست آوردن اسنادش مدت‌ها بايد تلاش كرد.
- چه كاري در دست انتشار داريد؟ 

: مجموعه كاملي از شعرهاي پايداري ام را قرار است انجمن قلم به چاپ برساند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها